۱۳۹۶ مرداد ۷, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۴۸۹)

جمعبدی از 
مسعود بهبودی
 
 
 
هلن هیز
(۱۹۰۰ ـ ۱۹۹۳)
هنرپیشه سینما از امریکا
آدم از مادر ـ پدرش دوست داشتن (عشق ورزیدن)، خندیدن و رفتن و دویدن می آموزد.
اما فقط وقتی که آدم با کتاب آشنا می شود، متوجه می شود که بال دارد.

۱
جمله آخرش به طرز مشروطی درست است.

۲
قصه به فانتزی آدمی پر و بال می بخشد.

۳
عشق و خنده و گریه و لبخند و اشک و آه
اما چیزهای طبیعی و غریزی اند.

۴
اکتسابی نیستند تا کسی از ننه و بابایش بیاموزد.

۵
عشق و آه و خنده و لبخند و گریه ای که آدم از این و آن بیاموزد،
فاقد اصالت اند
قلابی اند.

۶
در سرزمین عجایب موسوم به ایران جماارن و جمکران
به آسانی خوردن آب
می توان
با چنین عشق و لبخند و خنده و بویژه گریه قلابی و تصنعی و مصلحتی
آشنا شد.

اسلام به ایدز می مونه
و مثل ایدز از مادر و پدر آلوده به فرزند منتقل میشه
با این تفاوت که اسلام بیشتر از ایدز آدم کشته.
حریف

این جور قضاوت ها

۱
در بهترین حالت
ساده لوحانه اند.

۲
در بدترین حالت
خود فریبانه و عوام فریبانه اند.

۳
از سر تا پا
سطحی اند.

۴
اسلام اینجا
مسیحیت آنجا
یهودیت درجای دیگر
نژاد در جای دیگر
ملیت و زبان در جای دیگر
همه از دم
بهانه اند.

۵
پشت سر همه این بهانه ها
کفتار های منافع طبقات اجتماعی معینی
خرناسه می کشند.

۶
پیش به سوی آموزش تفکر مفهومی و خروج از خریت

۷
پیش به سوی خوداندیشی و خروج از ساده لوحی و سطحی «اندیشی»

بدترین نوع دلتنگی نسبت به کسی
آن است
 که
آن کس
در کنارت بنشیند
و
تو بدانی
 که 
هرگز مال تو نخواهد بود.

جبرئیل قارسیا مارگیر و جایزه عرعریات گیر

۱
وقتی گفته می شود که
طبقه حاکمه کثافت
کسی را بی دلیل جایزه باران نمی کند، به همین دلایل است.

۲
تمام فکر و ذکر مارگیر در بند تنبان است.

۳
حیوان خیال می کند
که
آدم
ـ چه زن و چه مرد ـ
نه آدم،
بلکه کالا ست
تا کسی به پشیزی بخرد و حسابش را برسد.

۴
در قاموس طبقه حاکمه انگل و ایادی پول پرستش
جامعه به جنده خانه شباهت دارد و اعضای جامعه به جنده

۵
آن سان که به آزادی و استقلال (اختیار و خودمختاری) آدم ها تره حتی خرد نمی شود.

۶
همه کس و همه چیز خریدنی و از ان خود کردنی است
و
دلت به کسی تنگ می شود که بضاعت مالی برای خردن و از آن خود کردنش را نداری.

۷
اما همزمان
کمترین اعتنایی به یک میلیارد همنوع خود نداری که بدون تلاش لحظه به لحظه اش
لحظه ای نمی توانی زنده بمانی.

ای پیک اجامر و علافان

۱
اوقات ارجمند خلایق را با این زباله ها تلف نکنید.

۲
دیر است، قالی ها.

۳
جامعه طویله شده است.

۴
فردا
در صحرای محشر
چه جوابی به توده ـ خدا خواهید داد؟

جفنگی
ﺍﺯ 
ﻛﺘﺎﺏ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺗﻤﺪﻥ از در عقب
به
 قلم
ﻭﻳﻞ ﺩﻭﺭﺍﻧﺖ

ﺻﻼﺡ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﻳﻮﺑﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻫﺎﯼ ﺻﻠﯿﺐ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻧﻈﺎﻣﯽ
ﻧﺰﺩ ﺷﺨﺺ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﯼ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﭘﻮﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺟﻨﮓ ﻫﺎﻳﺶ ﺑﮕﻴﺮﺩ.

ﺁﻥ ﺗﺎﺟﺮ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﺮﺩ.

ﺻﻼﺡ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﺩ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ
ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﻦ ﺳﻪ ﺩﻳﻦ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻣﺴﻴﺢ ﻭ ﺍﺳﻼﻡ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﺣﻖ ﺑﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﻳﻚ ﺍﺳﺖ؟

ﺁﻥ ﺗﺎﺟﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻔﺖ:
ﺑﻨﺸﻴﻦ ﺗﺎ ﻳﻚ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺑﮕﻮﻳﻢ.
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮﯼ ﻛﻦ.

ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺍﻥ ﻗﺪﻳﻢ ﻣﺮﺩ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﻳﻚ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ»
« ﺍﻳﻦ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﻧﺰﺩ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻛﻤﺎﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺖ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ.»

ﻣﺮﺩ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯ ﺳﻪ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻧﺪ، ﭘﺪﺭ ﺁﻥ ﻫﺎ
ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺩﻭ ﺗﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﺷﺒﻴﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍﻧﺶ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ.

ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﻴﺶ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺻﻠﯽ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻛﻤﺎﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺖ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﭘﻴﺶ ﻛﺪﺍﻡ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎﺳﺖ.

ﺗﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺻﻠﯽ
ﭘﻴﺶ ﻗﺎﺿﯽ ﺑﺮﻭﻧﺪ .

ﻭﻗﺘﻲ ﺷﺮﺡ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻗﺎﺿﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ،
ﻗﺎﺿﯽ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺻﻠﯽ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﭼﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﭘﻴﺶ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺎﺷﺪ، ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻛﻤﺎﻻﺕ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻓﺮﻗﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﻣﺪﺍﻡ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﮔﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﻴﺪ...
پایان

این جفنگ ویلی شیاد مملو از دروغ است.
صلاح الدین پل های پشت سر سپاهیانش را به اتش کشیده بود
 تا
 کسی امکان فرار از جبهه نداشته باشد.

اما روایت دیگری از این جفنگ هست که بخردانه به نظر می رسد:

سگ تاجر 
پس از خروج صلاح الدین خر از خانه
خود را به صلاح الدین رساند و گفت:

۱
به خرافه های ویلی شیاد باور نکن.

۲
مگر خودت مغز در کله نداری تا بیندیشی؟

۳
هر چیز نو
نافی دیاالک تیکی چیز کهنه ای است که در بطنش بزرگ شده است.

۴
مثلا توله سگ
نافی دیاالک تیکی سگی است که او را زاده و پرورده است.

۵
توله انسان ها هم نافی دیاالک تیکی مادر و پدر خویش اند.
دلیل بهتر بودن فرزند از مادر ـ پدر و نسل جدید از نسل قدیم
در تحلیل نهایی
هم
همین است.

صلاح الدین از سگ پرسید:
نفی دیاالک تیکی در قاموس سگان
به چه معنی است؟

سگ گفت:
ما این مفهوم را صدها بار پارس کرده ایم.
چگونه به گوش سنگین تو نرسیده است؟

۱
نفی دیاالک تیکی یعنی نقد و حذف جنبه های منفی کهنه
و
حفظ و توسعه جنبه های مثبت آن.

۲
مثلا عیسی ابن مریم
نافی دیاالک تیکی دین موسی کلیم الله بوده است.
بنابرین دین مسیح بهتر و پیشرفته تر از دین موسی کلیم است.

۳
رسول اکرم هم نافی دیاالک تیکی دین عیسی ابن مریم و نتیجتا و ضمنا نافی دیاالک تیکی دین موسی کلیم الله هم بوده است

۴
اکرم میلیونر
خودش
یهودی بوده است.
بعد به دین رسولش گرویده است و ثروتش چند برابر شده است.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:

    همه کس و همه چیز خریدنی و از ان خود کردنی است
    و
    دلت به کسی تنگ می شود که بضاعت مالی برای خریدن و از آن خود کردنش را نداری.

    پاسخحذف