۱۳۹۷ آذر ۹, جمعه

کلنجار نظری با مهری راجع به شخصیت (۵)

 
آلبرت انيشتين
 ضعف در نگرش
منجر به ضعف شخصيت
خواهد شد.
 
قهرمان چیست؟

۱
مفهوم قهرمان یکی از فرم های بسط و تعمیم مفهوم شخصیت در تاریخ است.

۲
پهلوانان شاهنامه
ضمنا قهرمانان و شخصیت های اساطیری ما بوده اند.

۳
در 
شاهنامه حکیم سرخ طوس
با دو نوع شخصیت در تاریخ آشنا می شویم:

الف
شخصیت های مثبت
مثلا رستم

ب
شخصیت های منفی
مثلا افراسیاب

۴
 
پله خانف
مارکسیست بزرگ روس
کتابی 
را 
به 
دیالک تیک شخصیت (قهرمان) و تاریخ (طبقه، توده، جامعه)
  اختصاص داده است.

۵
پله خانف
نقش تعیین کننده
در
دیالک تیک شخصیت و تاریخ
 (قهرمان و طبقه، توده، جامعه)
را
از آن تاریخ (طبقه، توده، جامعه)
می داند
بی آنکه به نقش شخصیت (قهرمان، پهلوان)
کم بها دهد.

۶
ایده ئولوژی طبقات حاکمه استثمارگر
(اشرافیت برده دار و روحانی، اشرافیت فئودال و روحانی، بورژوازی)
دیالک تیک شخصیت و تاریخ (طبقه، توده، جامعه)
را
وارونه می سازد و نقش تعیین کننده را از آن شخصیت (نخبگان، انبیا، ائمه، بزرگان، سرداران، ژنرال ها و غیره) 
 می دانند
و
طبقه و توده و جامعه را تا حد زباله تنزل می دهند.

۷
برتولت برشت
رسول پرولتاریا
در 
حمله بر این خرافه طبقات حاکمه
از قول گالیله تواب در تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک
می گوید:
بدبخت ملتی که به قهرمان نیاز دارد.
 
هدف اصلی برشت
تأکید بر نقش تعیین کننده طبقه، توده و جامعه است.

۸
اما
خطای خطرناک خطیری است
اگر
 کسی
 به
 نقش بی جانشین شخصیت های مثبت و منفی
پی نبرد.

۹
ترور لنین
نشان داد که نقش شخصیت چه ارج و ارزش و اعتبار غول آسایی دارد.

۱۰
فرموش نباید کرد
که
نقش تعیین کننده در دیالک تیکی
به معنی هیچ واره بودن قطبی و همه کاره بودن قطب دیگر نیست.

۱۱
نقش تعیین کننده دال بر تقدم قطبی بر قطب دیگر است

۱۲
 
به قول انگلس
در تحلیل نهایی
 نقش تعیین کننده از آن قطبی است.

یادش به یاد باد
فرزانه پرولتاریا

ادامه دارد.
 

تأملی در تأملات ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ (ﻣﺎﻧﻰ) (۲۴)

ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ)
(۱۳۳۰)
شاعر، نویسنده و پژوهشگر
انقلاب در برابر انقلاب!
منبع:
رادیو مانی
 
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
 
حضور روشن  زنان 
در 
خیزش‌ها و طرح خواسته ‌های نوین در ایران، 
نشان گذر از محوریت مردانۀ این کشور در چندین و چند سدۀ است.
 
اکنون داریم باوری خردمندانه می‌ یابیم 
که
 زنان و مردان دو بال هستی اجتماعی هستند. 
طبیعت نرماهنگ زنانه – مادرانه، گرایش صلح خواهانه و خردمندانۀ زنانه 
سال به سال جای بیشتری در ایران برای خود می‌ گشاید. 
خشونت و جنگ طلبی و خودبرتر بینی مردانه 
به همان اندازه دارد واپس می نشیند. 
کی باشد که تعادلی هستی ساز برقرار شود. 
 
۱
حضور روشن  زنان 
در 
خیزش‌ها و طرح خواسته ‌های نوین در ایران، 
نشان گذر از محوریت مردانۀ این کشور در چندین و چند سدۀ است.
 
یکی از دلایل فقر بینشی مهم مانی
گرفتاری او در تارهای عنکبوتی فرمالیسم معرفتی است:
 
مانی
در
سنت شعرای قرون وسطی 
در بهترین حالت
فقط و فقط 
قادر به دیدن ظاهر چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم ها ست.
 
فرمالیسم معرفتی 
(صورتگرایی در شناخت)
یکی از بدترین بیماری های بینشی در جهان ما 
و
یکی از منابع درآمد میلیاردی برای طبقه حاکمه از هر نوع ست.
 
۹۹ در صد اشعار شعرای ایران
به
توصیف اغراق آمیز عناصر فرمال معشوق 
اختصاص یافته اند:
روی و موی
چشم و ابروی
 رنگ و بوی
خط و خال
روش و رفتار
نشست و برخاست
و
غیره معشوق.
 
شاملو
با
مشاهده دختری سخنگو در صدا و سیمای طویله جماران
می گوید:
عجب دختر زشتی
 
شاملو
شاید 
اصلا
نداند
که
این دختر به اصطلاح زشت
لیسانس ادبیات فارسی دارد.
 
تعیین کننده برای شعرا
فرم چیزها ست
و
نه
محتوای آنها.
 
۲
حضور روشن  زنان 
در 
خیزش‌ها و طرح خواسته ‌های نوین در ایران، 
نشان گذر از محوریت مردانۀ این کشور در چندین و چند سدۀ است.
 
مانی
خیال می کند
که
زنان
بسان ایرانیان
جمع یکدست و یکپارچه و همگونی 
را
تشکیل می دهند.
 
همه چیز هستی
در
آیینه ذهن این جماعت
یکدست و یکپارچه و همگون است.

ستاره های آسمان
سکنه کشورها
ایرانیان
اعراب
ترکان
مردان
زنان
کودکان
و
پیران

فرمالیسم معرفتی
آدمیان
را
کور می کند.

اعضای خانواده ها
حتی
همگون و یکدست نیستند،
چه رسد به اعضای جامعه
چه رسد به کودکان، پیران، مردان و زنان.

هر فرد
چه زن و چه مرد
چه کودک و چه پیر
جایگاهی 
در
جامعه دارد:
زن می توان دهقان باشد، کارگر باشد، کلفت باشد،
زن
ضمنا
می تواند ارباب فئودال باشد،
کارخانه دار باشد،
کدبانو باشد،
شهبانو باشد،
جلاد باشد.
شکنجه گر باشد.
بازجو باشد.


اگر مانی شک داشت،
می تواند به ابوقریب بیاید 
و
به جلادی زنان ایمان بیاورد.

۳
حضور روشن  زنان 
در 
خیزش‌ها و طرح خواسته ‌های نوین در ایران، 
نشان گذر از محوریت مردانۀ این کشور در چندین و چند سدۀ است.
 
بخش مهمی از زنان در طویله جماران
طرفدار نظری و عملی
طبقه حاکمه مترجع
اند.
 
زنان
چه بسا
روشنتر از مردان
دوگانه شده اند:
بخشی از زنان 
جزو دار و دسته های ارشاد
اند.
 
از در و دیوار خانه های مردم
بالا می روند
تا
جشنی
را
به هم زنند.

زن انتزاعی و ماورای طبقاتی
در کره مریخ
حتی
یافت نمی شود.

ادامه دارد.