۱۳۹۷ آذر ۴, یکشنبه

تأملی در تأملات ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ (ﻣﺎﻧﻰ) (۲۱)

ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ)
(۱۳۳۰)
شاعر، نویسنده و پژوهشگر
انقلاب در برابر انقلاب!
منبع:
رادیو مانی
 
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
 
۱
نشانه های خیزش های تازه 
 برآن‌ اند که هدف مردم تنها گذشتن از حکومت اسلامی نیست، 
بسیار فراتر از آن است. 
 
معنی تحت اللفظی:
خیزش های جدید
حاکی از آنند 
که
آماج مردم
فقط نفی و حذف حکومت اسلامی نیست.
بلکه بسیار فراتر از آن است.
 
دعاوی مانی
مانی پولاتیو
اند.
 
مانی
حتی
زحمت به خود نمی دهد که برای دعاوی سوبژکتیو خود
دلیل و سند و مدرکی
ارائه دارد.
 
آدم
به یاد زباله پراکنی های رادیو عراق در زمان شاه می افتد:
  رادیو عراق
چنان تصور و تصویری از جامعه ارائه می داد
که
شنونده خیال می کرد که جامعه در حال انقلاب است.

ولی وقتی 
از
 خانه بیرون می آمد،
متوجه می شد
که
قضیه
از
 قرار بکلی دیگری است.

۲
نشانه های خیزش های تازه 
 برآن‌ اند که هدف مردم تنها گذشتن از حکومت اسلامی نیست، 
بسیار فراتر از آن است.
 
هگل
صلواة الله علیه
مؤسس تریاد تز ـ آنتی تز ـ سنتز
بود.
 
اگر تریاد هگلی
را
بسط دهیم
به
تریاد حکومت اسلامی ـ مردم (ایرانیان کذایی به قول مانی) ـ نظام آتی
می رسیم.
 
این قانون هگلی
به چه معنی است؟
 
۳
 
برای درک بهتر این قانون هگلی
مثال می زنیم:
تریاد تز ـ آنتی تز ـ سنتز
می تواند
  بیضه پرنده ـ نطفه موجود در آن ـ جوجه 
باشد.
 
نطفه در درون بیضه
از
طریق تغذیه از محتوای بیضه (سفیده و زرده و ویتامین ها و آنزیم ها و آب و غیره)
رشد می کند
و
پس از رسیدن به حد عینی رشد خود
پوسته پوسیده بیضه 
را 
به ضرب منقار
منفجر می کند و گام به عالم مانوی می گذارد.
 
این به چه معنی است؟ 

۴
 
این بدان معنی است
که
نفی
معین
 است.

سنتز حاصله از نفی بیضه پرنده 
فقط می تواند
جوجه معینی باشد
و
نه
کرگدنی.

حالا باید ببینیم
که
سنتز مانوی
 چیست؟

۵
هدف آنان (مردم، ایرانیان)
 گذشتن از آرمان‌های پوچ دینی، اخلاق منحط، قوانین انسان ‌ستیز و بیماری‌ های مزمن فرهنگی است
 که 
حکومت اسلامی موجود تنها نمایندۀ بخشی از آن است، 
بخش بزرگترش در درون جامعۀ ایران 
– جدا از حکومت‌ هایش – 
جاری است.
 
در این غیبگویی مانوی مانی
  تریاد تز ـ آنتی تز ـ سنتز
به شکل زیر بسط و تعمیم داده می شود:
آرمان‌های پوچ دینی، اخلاق منحط، قوانین انسان ‌ستیز و بیماری‌ های مزمن فرهنگی ـ مردم ـ ایکس
 
هدف و آماج  مردم و یا ایرانیان
در قاموس مانی
تغییر چیزهای روبنایی ـ ایده ئولوژیکی ـ بند تنبانی زیر است:

آرمان‌ های پوچ دینی
   اخلاق منحط
 قوانین انسان ‌ستیز و بیماری‌ های مزمن فرهنگی
 
۵
اولا
مانی
چگونه به هدف و آماج مردم پی برده است؟
 
مثلا
کجا مردم شعارهای حاوی این مطالبات بند تنبانی
را
داده اند؟
 
مردم کذایی
در 
کدام برنامه
چنین اهداف و آماج هایی
را
مطرح ساخته اند؟ 
 
مگر مردم
متشکل از طبقات و اقشار متفاوت و متضاد جامعه نیستند؟
 
مگر
بخش مهمی از مردم
طرفدار و حامی 
طبقه حاکمه حی و حاضر نیستند؟
 
حکومت کذایی اسلامی
که
از
آسمان هفتم
نازل نشده است.
 
۶
 ثانیا
مردم
چه بدیلی برای آرمان‌ های پوچ دینی دارند.

ضمنا
این بدیل به چه دردی می خورد؟

پیش شرط نفی هر چیزی و هر کسی داشتن پیشایپش بدیلی بهتر و مترقی تر 
برای آن چیز و آن کس
است.
 
ما
در فیس آباد
هزاران دوست مجازی داریم.
 
پیدا کردن کسی از این هزاران نفر
که
توان خواندن، فهمیدن و نوشتن بخور ـ نمیر
داشته باشد،
حتی
دشوار است.
 
معلوم نیست که مانی این مردم ایدئال خود را از کجا پیدا کرده است.
 
۷
ثالثا
من ـ زور شعرا 
از
 اخلاق منحط
چیست؟
 
آیا شعرا اصلا می دانند که اخلاق چیست؟
 
ما
راجع به اخلاق (اتیک) صدها صفحه مطلب منتشر کرده ایم.
 
مردم ایران
در
فضای مجازی
نه
دنبال حقیقت عینی
بلکه
به دنبال حوایج بند تنبانی حقیقی خویش اند.
 
مانی
به احتمال قوی
حتی سطری از مطالب فوق العاده علمی
را
نخوانده است.
 
اخلاق حاکم در هر جامعه
نه
اخلاق منحط و مثبت
بلکه
اخلاق طبقه حاکمه 
است.
 
اخلاق حاکم در زمان شاه هم اخلاق بورژوازی واپسین بوده است.
 
این اما به چه معنی است؟
 
 ۸
این بدان معنی است
که
بدیل و یا آلترناتیو اخلاقی برای اخلاق طبقه حاکمه انگل کنونی
فقط 
می تواند
 اخلاق طبقه حاکمه انقلابی جدید 
باشد.

گوش شیطان کر
الترناتیو طبقاتی
برای طبقه حاکمه کنونی در طویله جماران
کدام طبقه جامعه است؟

مردم
که
طبقه نیستند
تا
از
اخلاق منحط مانوی 
عبور کنند
و
اخلاق نوینی 
را
جایگزین آن سازند.

۹
 قوانین انسان ‌ستیز و بیماری‌ های مزمن فرهنگی
 که 
حکومت اسلامی موجود تنها نمایندۀ بخشی از آن است، 
بخش بزرگترش در درون جامعۀ ایران 
– جدا از حکومت‌ هایش – 
جاری است.
 
من ـ زور شعرا
از
بیماری های فرهنگی کذایی
مشخصا 
چیست؟
 
 حکومت اسلامی و مسیحی و یهودی و مانوی و بودایی
که
منجلاب بیماری های فرهنگی کذایی نمی توانند باشند.
 
حتی
به قول خود مانی
بیماری های فرهنگی کذایی
عمدتا
 متعلق به خود جامعه اند.
 
یعنی
به
خود همین مردم خیلی خیلی عنقلابی تعلق دارند.

مردم
که
نمی توانند
بیماری های فرهنگی کذایی خود
را
ابتدا به ساکن درمان کنند.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر