۱۳۹۶ تیر ۲۹, پنجشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۲۵)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)


برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور


طبقه کارگر

·    طبقه کارگر به مثابه طبقه ای اجتماعی در کاپیتالیسم (سرمایه داری) و سوسیالیسم بزرگ ترین و مهم ترین بخش زحمتکشان است. 

۱
·    طبقه کارگر تعیین کننده ترین نیروی اجتماعی دوران (عصر) ما ست.
·    چون طبقه کارگر به مثابه طبقه مولد، سهم اصلی را در تولید بخش اعظم ارزش های اجتماعی به عهده دارد.

·    مراجعه کنید به دوران در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

۲
·    طبقه کارگر مجری وظیفه تاریخی ـ جهانی رهایش کارگران و کلیه زحمتکشان از استثمار و ستم ملی است.

۳
·    طبقه کارگر با ساختمانی  (بنای) سوسیالیسم، بشریت را به صلح و رفاه رهنمون می شود. 

۴
·    طبقه کارگر بنا بر جایگاه اجتماعی اش و بنا بر وظایف اصلی اش، طبقه ای بین المللی است که منافع طبقاتی اش بیانگر وظایف اجتماعی کل بشریت دوران (عصر) ما ست.  

۵
·    طبقه کارگر تنها طبقه ای است که دارای تئوری بطور علمی اثبات شده ای است و تحت رهبری حزبی انقلابی است.

۶
·    طبقه کارگر در کاپیتالیسم در جوار بورژوازی، طبقه اصلی این نظام اجتماعی است.

۷
·    اعضای طبقه کارگر، یعنی کارگران دستمزدستان برای زنده ماندن باید نیروی کار خود را بسان کالایی بفروشند.
·    برای اینکه مهم ترین وسایل تولید تحت مالکیت خصوصی طبقه حاکمه سرمایه دار قرار دارند. 

۸
·    اضافه ارزشی که طبقه کارگر در روند تولید ایجاد می کند، توسط طبقه حاکمه سرمایه دار تصاحب می شود. 

۹
·    طبقه کارگر اگرچه مولد ثروت اجتماعی است، ولی در کاپیتالیسم به مثابه طبقه ای استثمار شده و بلحاظ اجتماعی، سیاسی و فکری به مثابه طبقه ای ستمدیده و سرکوب شده می ماند.
·    برای اینکه همزمان مالک وسایل تولید نیست.

۱۰
·    طبقه کارگر از برنامه ریزی تولید، رهبری آن و شرکت در تصمیمگیری محروم است.
·    فرق هم نمی کند که تولید را سرمایه داران شخصا و مستقیما اداره کنند و یا به مدیران محول سازند.

۱۱
·    طبقه کارگر به سبب جایگاه عینی اش، به سبب پیوند بیواسطه اش با تولید بزرگ صنعتی، انقلابی ترین طبقه اجتماعی است. 

۱۲
·    منافع طبقه کارگر با قوانین توسعه اجتماعی انطباق مستقیم دارند. 

۱۳
·    طبقه کارگر به سبب جایگاه عینی اش، نماینده منافع کل خلق است. 

۱۴
·    شعور مربوط به جایگاه عینی طبقه کارگر، نقش و وظیفه آن به واسطه مارکس و انگلس تبیین یافته است.

۱۵
·    مارکس و انگلس با توجه به جایگاه عینی طبقه کارگر، رسالت تاریخی ـ جهانی طبقه کارگر را اثبات کرده اند و نشان داده اند که  طبقه کارگر برای انجام وظایفش و برای برآمدن از عهده انجام وظایفش باید حزب خاص خود را، حزب بلحاظ ایده ئولوژیکی و تشکیلاتی مستحکم خود را داشته باشد که رهبری طبقه کارگر را، سازمان های توده ای را و متحدان طبقه کارگر را به عهده بگیرد.

۱۶
·    نیروی اصلی  رهبری مبارزه طبقه کارگر و تسخیر قدرت برای استقرار نظام اجتماعی ئی که در آن استثمار انسان برای همیشه از بین برود و فراورده های کار مشترک به خود مولدین تعلق داشته باشد، حزب مارکسیستی ـ لنینیستی انقلابی است.   

۱۷
·    حزب مارکسیستی ـ لنینیستی انقلابی برخاسته از طبقه کارگر، پیشرفته ترین بخش طبقه کارگر است. 

۱۸
·    نیروی طبقه کارگر و حزبش در مطابقت منافع طبقه کارگر و منافع حزب است. 

۱۹
·    طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی انقلابی اش نه تنها در از بین بردن جامعه مبتنی بر استثمار کهنه و کاپیتالیستی و تشکیل قدرت کارگری ـ دهقانی، فونکسیون تعیین کننده به عهده دارند، بلکه در ساختمان (بنای) نظام اجتماعی نوین سوسیالیستی، در رأس جبهه متحد طبقه کارگر با طبقات و اقشار زحمتکش دیگر خلق قرار دارند.

۲۰
·    نقش رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی انقلابی اش در روند تشکیل سیستم توسعه یافته ی سوسیالیسم در دوره انقلاب علمی ـ فنی اهمیت چشمگیر کسب می کند.

·    مراجعه کنید به انقلاب علمی ـ فنی در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  
  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر