ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ
وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾
[ الأنعام: ۱۷]
اگر خدا به تو محنتى برساند، هيچ كس جز او دفعش نتواند كرد،
و اگر به تو خيرى برساند بر هر كارى تواناست.
کریم
در این آیه،
قدر قدرتی مطلق الله را و ضمنا کرد و کار او را تصور و تصویر می کند:
الله
بسان اصل خود (اعضای طبقه حاکمه برده دار) هم گردن می زند و هم خلعت می بخشد
و
کسی بالاتر از او وجود ندارد تا جلویش را بگیرد.
رابطه بشر با الله، همان رابطه یرده با ارباب برده دار است.
برده
فاقد اختیار (آزادی) و خودمختاری (استقلال) است.
برده
وابسته است و الله بسان طبقه حاکمه برده دار، خودمختار.
﴿وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ﴾
[ الأنعام: ۱۸]
و اوست قاهرى بالاتر از همه بندگان خويش و دانا و آگاه است.
الله
علاوه بر قدر قدرت مطلق بودن، قهار (مظهر قهر، سلطه) مطلق است.
کریم
در این آیه،
دیالک تیک مهر و قهر را در مد نظر دارد.
قهر
یکی از مفاهیم مهم در ماتریالیسم تاریخی است.
قهر
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9475
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر