
پاپ فرانسیس
به مثابه "گرگی در لباس میش"
از
دید میشائیل اشمیت زالمون
اشمیت-زالمون:
اشمیت-زالمون:
خورخه ماریو برگولیو بیشک ویژگیهای انسانی مثبتی داشته است
که در ردههای بالای واتیکان نادر است.
او فروتن و شوخطبع بود و از دل محلههای فقیر آرژانتین آمده بود.
اما اینها او را مدافع حقوق بشر نمیکند.
او خواهان فقر برای همه بود، نه رفاه.
آرمانش جامعهای آزاد نبود، بلکه بازگشت به دورانی بود که دین بر همه چیز اولویت داشته باشد.
میتوان شعار او را "ما مسیحیت را دوباره عظمت می بخشیم" دانست.
درواقع او دین را در مناطق فقیر و کمسواد شکوفا میدید.
دیدگاهش بهشدت سنتی (ضدمدرن) و ارتجاعی (واپسگرا) بود
و
نقدش بر سرمایهداری، از موضعی ارتجاعی میآمد و نه از موضعی انسانی.
سؤال:
شما در سال ۲۰۱۳ پیشبینی کرده بودید
که شاید یک غیراروپایی برای جلوگیری از گرایش گستردهی کاتولیکها به پروتستانهای انجیلی،
بهعنوان پاپ انتخاب شود.
آیا فرانسیس در این مأموریت موفق بود؟
جواب:
بله، شاید گزینهای بهتر از او وجود نداشت!
او خود را همچون "یکی مثل دیگران" معرفی میکرد.
اما برخلاف ظاهرش، بسیار ارتجاعی و انجیلی بود.
او نهتنها از تجملات سنتی کلیسا پرهیز کرد، بلکه برنامهی سیاسی انجیلیها را پیش برد.
او یکی از بزرگترین مخالفان سقط جنین بود و در برابر حملات به جامعهی دگرباشان، سکوت کرد.
وقتی اسقفهای نیجریه خواهان مجازاتهای شدیدتر برای همجنسگرایان شدند، واتیکان اعتراضی نکرد.
در واقع، او «مدافع انسانیت» نبود، بلکه چهرهای خوشبرخورد برای پنهان کردن یک ایدئولوژی ضدبشری بود:
بله، شاید گزینهای بهتر از او وجود نداشت!
او خود را همچون "یکی مثل دیگران" معرفی میکرد.
اما برخلاف ظاهرش، بسیار ارتجاعی و انجیلی بود.
او نهتنها از تجملات سنتی کلیسا پرهیز کرد، بلکه برنامهی سیاسی انجیلیها را پیش برد.
او یکی از بزرگترین مخالفان سقط جنین بود و در برابر حملات به جامعهی دگرباشان، سکوت کرد.
وقتی اسقفهای نیجریه خواهان مجازاتهای شدیدتر برای همجنسگرایان شدند، واتیکان اعتراضی نکرد.
در واقع، او «مدافع انسانیت» نبود، بلکه چهرهای خوشبرخورد برای پنهان کردن یک ایدئولوژی ضدبشری بود:
گرگی در لباس میش بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر