۱۴۰۴ فروردین ۲۹, جمعه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۳۸۴ )



 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ﴾
[ الأنعام: ۷]

حتى اگر كتابى نوشته بر روى كاغذ بر تو نازل مى‌كرديم و آن را با دست خويش لمس مى‌كردند، باز هم آن كافران مى‌گفتند كه اين جز جادويى آشكار نيست

کریم

در آیات قبلی

از تمسخر آیات الهی توسط خلایق (کفار) پرده بر می داشت.

اکنون

در این آیه،

از شک و تردید آنان در اصالت آیات الهی پرده برمی دارد.

مشخصه آیات الهی، شفاهی بودن آنها ست.


کریم

در این آیه،

ادعا می کند که اگر آیات الهی کتبی هم می بودند، فرقی در تکذیب شان پدید نمی آمد.

جادو نامیدن آیات الهی، خود نشانه فقر فکری و فقر مفهومی و فقر فلسفی مدعیان است.

در غیر این صورت می بایستی به تحلیل علمی و عقلی و تجربی آنها مبادرت ورزند و صحت و یا بطلان شان را اثبات کنند.

مثال:

شق القمر به اشاره دست کریم

نه جادو، بلکه خرافه است.

ضد علمی وضد عقلی و ضد تجربی است.

علمای فرنگی

پس از تحلیل علمی و عقلی و تجربی محتوای کتب مقدس سه گانه،

حضرات موسی و عیسی و محمد

را

سه دروغگو نامیده اند و نه سه جادوگر. 


﴿وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ ۖ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنظَرُونَ﴾
[ الأنعام: ۸]

و گفتند:

« چرا فرشته ای بر او نازل نشده است؟ 

 (تا او را تصدیق کند؟)»

 و

 اگر فرشته ای می فرستادیم،

 (و ایمان نمی آوردند)

 قطعاً کار به پایان می رسید، 

سپس به آنها (هیچگونه) مهلتی داده نمی شد (و هلاک می شدند)

کریم

در این آیه،

چنان وانمود می کند که انگار ملائکه موجوداتی مادی و مرئی (قابل رؤیت) اند.

کریم

در هر صورت ، منکران را به  بهانه جویی و داشتن پیشداوری و سوء نیت و یکدندگی متهم می کند.

ضمنا

برای توجیه نفرستادن ملائکه، دلیلی بند تنبانی می آورد:

هدف خدا دادن مهلت به بندگان اندیشنده و پرسنده بوده است:

خلایق باید بی نیاز از نازل شدن ملائکه،

کورکورانه ایمان بیاورند.

در غیر این صورت خدا ملائکه می فرستد و اگر ایمان نیاورند، تبر بر تبار بشریت فرود می آورد.

آن سان که نه از تاک نشانی می ماند و نه از تاکنشان.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر