ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ﴾
[ الأنعام: ۴]
و هيچ آيهاى از آيات پروردگارشان بر ايشان نازل نشد، جز آنكه از آن رويگردان شدند.
کریم
در این آیه هم در سنت اربابان بنده دار نق می زند.
کریم
از بی اعتنایی بندگان به آیات الهی شکوه سر می دهد.
کریم
از بشریت ایمان و اطاعت و عبادت (بردگی) کورکورانه می طلبد.
می توان گفت که کریم دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر را به شکل دیالک تیک امر به ایمان کورکورانه و نهی از خوداندیشی بسط و تعمیم می دهد.
در اخلاق و اتیک اسلامی
پرستندگی بر پرسندگی
(پرستش بر پرسش)
ترجیح داده می شود.
دلیلش این است که کریم قادر به دادن جواب علمی و منطقی و تجربی به سؤالات مردم نیست.
کریم
جای نقد را با نق پر می کند.
﴿فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴾
[ الأنعام: ۵]
چون سخن حق بر آنها عرضه شد، تكذيبش كردند.
پس به زودى، خبر چيزهايى كه به ريشخندشان مىگرفتند به آنها خواهد رسيد.
کریم
در این آیه،
نسبت به تکذیب آیات الهی توسط بندگان شکوه سر می دهد
و
دست به تهدید تکذیب و تمسخر کنندگان می زند.
تکذیب
را
کریم
در دیالک تیک تصدیق و تکذیب به کار می برد و تصدیق را بر تکذیب برتر می شمارد.
﴿أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ
مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا
السَّمَاءَ عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِن
تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ
قَرْنًا آخَرِينَ﴾
[ الأنعام: ۶]
آيا نديدهاند كه پيش از آنها چه مردمى را هلاك كردهايم؟
مردمى كه در زمين مكانتشان داده بوديم.
آنچنان مكانتى كه به شما ندادهايم.
و برايشان از آسمان بارانهاى پى در پى فرستاديم و رودها از زير پايشان روان ساختيم.
آنگاه به كيفر گناهانشان هلاكشان كرديم و پس از آنها مردمى ديگر پديد آورديم.
کریم
در این آیه،
برای مؤثر افتادن تهدید خود
دست به استدلال تاریخی ادعایی و به اصطلاح، تجربی می زند:
بشریت
روزی
علیرغم برخورداری از نعمت سکونت در زمین و بارش باران و جریان رودها،
مرتکب گناه می شوند و خدا همه آنها را به هلاکت می رساند و بعد بشریت دیگری را پدید می آورد.
دیالک تیک تهدید و تطمیع
مهمترین وسیله کریم و اشراف برده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی
برای رام و آرام و خام و نرم و منضبط و مطیع و فرمانبرسازی توده ها بوده و است.