پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن
برگردان
شین میم شین
(بخش اول)
۵
· عملکرد کلی دولت کنونی آلمان حاکی از گرایشات ارتجاعی، ضد دموکراتیک و به ویژه هار و متجاوز امپریالیسم آلمان است.
۶
· ساختار و فونکسیون های دولت سرمایه داری در آلمان دستخوش تحولات چشمگیری بوده است و این امر باید در مبارزه به خاطر صلح، دموکراسی و سوسیالیسم در نظر گرفته شود.
۷
· در تمام طول تاریخ فرماسیون های اقتصادی مبتنی بر استثمار، دولت به مثابه سازمان جامعتی ئی توسعه یافته است که از مردم فاصله گرفته است و برضد آنان وارد عمل شده است.
۸
· دولت به وسیله گروهی از انسان ها نمایندگی می شود که دارای مشخصات زیرند:
الف
· نسبت به مردم بیگانه گشته اند.
ب
· شغل شان انجام «امور دولتی» به معنای فوق الذکر (ضد خلقی) است.
پ
· با هزاران رشته به طبقه حاکمه (طبقه استثمارگر به لحاظ اقتصادی حاکم) پیوند خورده اند.
ت
· به وسیله طبقه حاکمه وسیله دوره و آموزش دیده اند.
ث
· وفادار به طبقه حاکمه اند.
ج
· و یا مستقیما در طبقه حاکمه ذوب شده اند.
· (جزو و عضو طبقه حاکمه اند. مترجم)
۹
· نهادهای دولتی ـ به ویژه در مراحل بعدی جامعه سرمایه داری ـ هرچه بیشتر به دستگاه میلیتاریستی ـ بوروکراتیک مبدل می شوند که به طور بی واسطه با انحصارات بزرگ سرمایه داری عجین شده اند و به قول مارکس، به «جسم انگلی» بدل شده اند که کاری جز اختناق توده های مردم و سرکوب هر حرکت دموکراتیک و مستقل آنان ندارد.
۱۰
· دستگاه دولتی امپریالیستی آلمان مثال بارز این قضیه است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر