ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي
وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ
وَمَن بَلَغَ ۚ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً
أُخْرَىٰ ۚ قُل لَّا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ
وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ﴾
[ الأنعام: ۱۹]
بگو:
شهادت چه كسى از هر شهادتى بزرگتر است؟
بگو:
خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن بر من وحى شده است تا شما را و هر كس را كه به او برسد بيم دهم. آيا شهادت مىدهيد كه با اللّه خدايان ديگرى هم هستند؟
بگو:
من شهادت نمىدهم.
بگو:
جز اين نيست كه او خدايى است يكتا و از آنچه با او شريك مىسازيد بيزارم.
فرم این آیه کریم
هم
مبتنی بر پرسش و پاسخ است.
ایراد اصلی این فرم این است که پرسنده و پاسخ دهنده
شخص شخیص الله است
و
رسوا لله
طفل عقب افتاده ای است که کسب و کارش تکرار طوطی وش حرف های بالغی انتزاعی و آسمانی و واهی است.
محتوای این آیه کریم
این است که الله شاهد (شهادت دهنده) مطلق است و شهادت می دهد که قرآن وحی شخص شخیص او ست.
در این آیه،
دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت،
به صورت دیالک تیک شاهد (شهادت دهنده) و شهادت بسط و تعمیم می یابد.
یعنی
عینا و عملا
دنیا و آخرت
به عنوان دادگاهی متشکل از قاضی و شاهد و متهم تصور و تصویر می شود.
با این خصوصیت که قاضی و شاهد شخص شخیص الله است و متهم بشریت.
در عدل الهی هم که تردیدی نیست.
الله
بسان خوانین و سلاطین خودکامه و مستبد برده دار
خودش می برد و خودش می دوزد و یه قورت و نیمش هم همیشه باقی است.
هدفش الله از این وحی (قرآن) هراساندن خلایق است.
ضمنا
بی همتا ست و رسول الله هم نه به مثل خود، بلکه به فرمان او از مشرکین بیزار است.
﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ
أَبْنَاءَهُمُ ۘ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴾
[ الأنعام: ۲۰]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر