
ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ۖ وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ
أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِن يَرَوْا كُلَّ
آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا ۚ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ
يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾
[ الأنعام: ۲۵]
بعضى از آنها به سخن تو گوش مىدهند ولى ما بر دلهايشان پردهها افكندهايم تا آن را درنيابند و گوشهايشان را سنگين كردهايم.
و هر معجزهاى را كه بنگرند بدان ايمان نمىآورند.
و چون نزد تو آيند، با تو به مجادله پردازند.
كافران مىگويند كه اينها چيزى جز اساطير پيشينيان نيست.
در این آیه قران کریم،
تئوری شناخت تئولوژی (فقه، شریعت) اسلامی
تبیین می یابد:
شناخت جهان در تئوری شناخت تئولوژی (فقه، شریعت) اسلامی
بسته و وابسته به میل و هوس و اراده الهی است:
بشر فقط قادر به شناخت چیزی است که خدا خواسته باشد.
این به معنی انکار سوبژکتیویته معرفتی (شناخت) بشریت است.
بشریت در قاموس کریم
لیاقت شناخت جامعه و جهان را ندارد.
به عبارت دیگر،
جهان برای بشر قابل شناخت نیست.
مسئله اساسی فلسفه
در
عرصه تئوری شناخت
قابل شناخت بودن و نبودن جهان است.
تئوری شناخت ماتریالیستی
جهان را قابل شناخت می داند
و
تئوری شناخت ایدئآلیستی
جهان را غیر قابل شناخت می داند.
اکنون می توان گفت که تئوری شناخت کریم، ایدئالیستی است.
۱
بعضى
از آنها به سخن تو گوش مىدهند ولى ما بر دلهايشان پردهها افكندهايم تا
آن را درنيابند و گوشهايشان را سنگين كردهايم.
پیش شرط شناخت در این بخش از این آیه،
مناسب بودن دل برای درک (و در واقع ایمان) و گوش برای شنیدن است.
۲
و هر معجزهاى را كه بنگرند
بدان ايمان نمىآورند.
کریم در این آیه از قول الله، دلیل امتناع خلایق از ایمان آوردن به معجزات را
نه خوداندیشی و قوه تمیز آنان، بلکه اراده الهی (بستن دل و گوش خلایق) می داند.
۳
و چون نزد تو آيند، با تو به مجادله پردازند.
کریم
در این بخش از این آیه، هماندیشی (بحث، پرسش و مجادله فکری) را مذموم می داند.
یعنی
از خلایق انتظار اطاعت و ایمان کورکورانه دارد.
این چیزی جز خردستیزی نیست.
طرفه این است که کریم اهل هماندیشی و بحث و پرسش را ابوجهل قلمداد می کند و هواداران خود را عملا ابوعلم.
۴
كافران مىگويند كه اينها چيزى جز اساطير پيشينيان نيست.
کفار آیات الهی را تکرار آیات تورات و انجیل می دانند.
حق هم دارند.
بخش مهمی از قرآن، تکرار آیات تورات و انجیل با اندکی تغییرات است.
این البته امری طبیعی است:
هر دین جدید
نافی دیالک تیکی ادیان قبلی است:
یعنی
منتقد و منکر بخش های کهنه و مزاحم دین قبلی
و
مؤید و پذیرنده و توسعه دهنده و ادامه دهنده بخش های مثبت و حیاتمند دین قبلی است:
دیالک تیک پیوست و گسست.
قانون دیالک تیکی نفی نفی.
نفی نفی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3784
پیوست و گسست
(وصل وفصل)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11980
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر