ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ﴾
[ الأنعام: ۹]
و اگر او (= فرستاده) را فرشته ای قرار می دادیم، حتماٌ وی را به صورت یک مرد در می آوردیم،
باز هم (به گمان آنان کار را بر آنها) مشتبه می ساختیم همانگونه که آنها (بر خود و دیگران) مشتبه می سازند (و جای شبه باقی می ماند).
کریم
در این آیه،
در ادامه آیه قبلی مبنی بر نازل کردن فرشته ای برای تصدیق نبوت انبیاء،
مثال مشخص می زند و به ایرادی که ما در زمینه نامرئی و نامحسوس بودن ملائکه گرفته بودیم، جواب می دهد:
برای اینکه فرشته مورد نظر مادی و مرئی شود،
خدا او را در هیئت مردی در می آورد.
ولی علیرغم آن کافرین مردد و ریشخند زن ایمان نمی آورند.
دیالک تیک جدید کریم در این آیه،
دیالک تیک مشتبه سازی و مشتبه شدن
است.
مشتبه سازی حریف به معنی به اشتباه اندازی او ست.
با ارسال فرشته ای در هیئت مردی، امر به کافرین مشتبه می شود.
چون عملا فرقی بین انبیاء که مردند با فرشته در هیئت مرد به چشم نمی خورد.
کریم
مشتبه سازی همنوع
را
مذموم می داند و محکوم می کند.
این اما مانع آن نمی شود که خدا را مشتبه ساز مطلق جا نزند.
این کسب و کار همیشگی کریم است:
اگر دشمنان خدا (کافرین و منافقین و اهل کتاب و غیره) کذاب و مکار و مشتبه سازند،
کریم برای آچمز کردن آنان،
خدا را کذاب الکاذبین، مکار المکارین و مشتبه ساز مطلق قلمداد می کند.
این اما عینا و عملا افشاگر ماهیت الله انتزاعی ـ آسمانی است:
الله
مفهومی است که نتیجه تجرید اعضای طبقات حاکمه است.
به همین دلیل همه خصائل و خصوصیات مثبت و منفی آنها را دارد:
رحمان و رحیم همزمان است.
رهنما و گمراه ساز همزمان است.
مهربان و بی رحم همزمان است.
الله
مظهر کلیه دیالک تیک های هستی است:
دیالک تیک مهر و قهر