سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت نهم
(گلستان با ب اول، ص 29)
تحلیلی
از شین میم شین
حکم سوم
به
بازوان توانا و قوت سر دست
خطا
ست، پنجه مسکین ناتوان بشکست
·
سعدی در این حکم، دیالک تیک
فراز و فرود را به شکل دیالک تیک توانگر و مسکین
و دیالک تیک توانا و ناتوان توسعه
و تعمیم می دهد و زرمند زورمند را از شکستن پنجه همنوع بی زر و زور منع می کند.
·
سعدی اعمال ستم بر طبقات ضعیف را اشتباه و خطا می داند.
·
چرا؟
دلیل اول
نترسد
آن، که بر افتادگان نبخشاید
که
گر ز پای در آید، کسش نگیرد دست
·
سعدی برای اثبات نظر خود دیالک
تیک فراز و فرود را به شکل دیالک تیک ایستاده و
افتاده بسط و تعمیم می دهد و قانون زیر و زبر شدن چیزها را برای تهدید
ایستاده به خدمت می گیرد.
1
·
سعدی همانند امپیریستی (تجربه گرائی) تمام عیار به تجارب
تاریخی ـ واقعی اشاره می کند:
·
چون کم نبوده اند ایستاده هائی که افتاده اند و بی یار و
یاور مانده اند.
2
·
اخطار سعدی صریح و روشن است:
·
اگر می خواهی که در دوره شکست و بی کسی تنها و بی یار و یاور
و بی پناه نمانی، از ستم بر ضعفا و زیردستان اجتناب ورز!
3
·
در این اخطار سعدی دیالک تیک
بیم و امید به خدمت گرفته می شود، که در تحلیل نهائی، بر دیالک تیک داد و ستد استوار شده است.
·
امروز دست از ستم بردار (داد)، تا فردا پناهت دهند (ستد).
4
·
سعدی می تواند به موعظه ملک بی انصاف بپردازد.
·
او فوت و فن و تکنیک وعظ را سال ها پیش، در نظامیه بغداد
آموخته است.
·
سعدی اما در وهله اول نه واعظ، بلکه حکیم و فیلسوف است،
فیلسوفی جامعه گرا و خردگرا.
5
·
او تنها زمانی به وعظ
متوسل می شود و آیه و حدیث می آورد که قصد اثبات احکام باطل و ارتجاعی را
برسر دارد و برای اثبات احکام نامعقول نمی توان از تجربه و عقل کمک گرفت.
6
·
عقل به معنی حقیقی کلمه همیشه جانبدار حق است و برای اجبار عقل به جانبداری
از باطل راهی جز حلق آویز کردن آن وجود ندارد.
7
·
سعدی راهی برای حل تضاد فراز و فرود نمی شناسد و لذا
کاهش حتی المقدور ستم بر بنده ها و رعایا را هدف خود قرار می دهد.
·
در جامعه سعدی حتی هفتصد سال بعد از مرگ او هنوز شرایط
عینی و ذهنی لازم برای حل تضاد فراز و فرود فراهم نیامده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر