۱۴۰۴ تیر ۱۴, شنبه

درنگی در هشداری از محسن وثوقی (موساد و جمهوری اسلامی) (۷)

 

 سازمان اطلاعات و عملیات ویژه 

(موساد) 


محسن نامه
محسن وثوقی
«یاد داشت های یک شاهد»
(۵ تیر سال ۱۴۰۴)

درنگی
از
شین میم شین
 
محسن وثوقی
 
رژیم صهیونیستی،
 اکنون دیگر تنها دشمن ایدئولوژیک نیست؛ 
بلکه به‌صورت  فیزیکی، عملیاتی و اطلاعاتی، با  دقت بالا و بدون اشتباه،
 به شکلی پیوسته، 
فرماندهان عالی نظامی و نخبه‌گان دانش هسته‌ای ایران 
را
 در خانه، خیابان، محل کار، یا حتی در خودروهای حفاظتی‌شان  
ترور هدفمند  می‌کند.
 
 به تجزیه و تحلیل این جمله محسن وثوقی ادامه می دهیم:

۱
رژیم صهیونیستی،
 اکنون دیگر تنها دشمن ایدئولوژیک نیست
 
تصحیح و ویرایش فلسفی ـ علمی:
طبقه حاکمه اسرائیل 
دیگر دشمن ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه ایران نیست.
 
  محسن وثوقی
در این حکم (جمله) سطحی و معیوب
محتوا و ماهیت اختلافات ایران و اسرائیل و امپریالیسم 
را
 ایده ئولوژیکی
 جا می زند.

منظور او از ایده ئولوژی، احتمالا مذهبی است.
 
اگر چنین باشد، 
باید گفت 
که اولا اختلافات مذهبی در این اختلافات فقط در قاموس عوام الناس و ساده لوحان محلی از اعراب دارد.
 ثانیا
اختلافات ایده ئولوژیکی
در تحلیل نهایی
اختلافات طبقاتی اند.
برای اینکه ایده ئولوژی 
چیزی طبقاتی است.
 
ایده ئولوژی
 طبقاتی تر از هر چیز طبقاتی دیگر است.


ایده ئولوژی
 تابع کور و سرسپرده تعلقات طبقاتی است.
به محض تغییری در تعلقات طبقاتی کسی و یا حزبی،
 ایده ئولوژی آن کس و حزب
دگرگون می گردد.

حتی
اگر ایده ئولوژی آن کس و آن حزب، مذهبی باشد، 
مذهب محتوای طبقاتی دیگری کسب می کند.
مثال:
محتوا و ماهیت طبقاتی همین یهودیت و مسیحیت و اسلام
 در گذار از فرماسیون های اقتصادی مختلف، زیر و رو می شود و فقط پوسته مشترکی باقی می ماند.
 
محتوای اختلافات میان ایران و اسرائیل و امپریالیسم
اولا
ژئو پولیتیکی (سوق الجیشی) است:
امپریالیسم جهانی
تحت سرکردگی امریکا
در صدد تسخیر قلمرو تحت نفوذ اتحاد شوروی  مرحوم و مغفور است.
همه ممالکی که به خرابات شام مبدل شده اند، 
یعنی بالکانیزه شده اند،
منطقه تحت نفوذ اتحاد شوروی بوده اند. 
چرا بالکانیزه؟
برای اینکه یوگوسلاوی اولین کشور متعلق به بلوک سوسیالیستی بود که شقه شقه و اشغال شد.

 اسرائیل در این زمینه نقش دستیار بازی می کند.
به قول صدر اعظم امپریالیسم آلمان، کارهای کثیفی را که آنها باید بکنند،
به نیابت از سوی آنها می کند.
 
 
محتوای اختلافات میان ایران و اسرائیل و امپریالیسم
ثانیا
هژه مونیکی است:
 
امپریالیسم جهانی
تحت سرکردگی امریکا
قصد حفظ و تحکیم و توسعه هژه مونی (سرکردگی) جهانی خود را دارد
و
طبقه حاکمه اسرائیل
قصد حفظ و تقویت و توسعه و گسترش و تحکیم هژه مونی منطقه ای خود را.
هدف این است که اسرائیل تنها کشور صاحب بمب اتمی در منطقه باشد و شکست ناپذیر تلقی شود و هر طور دلش خواست ببرد و بدوزد.
 
 
محتوای اختلافات میان ایران و اسرائیل و امپریالیسم
ثالثا
اکونومیکی (اقتصادی) است:
جمهوری اسلامی ایران
به کشور مولد تسلیحات موشکی فوق العاده پیشرفته
 آنهم با قیمت به مراتب نازل تر مبدل شده است.
اگر قیمت هر موشک بالیستیکی ایران، حدود یک میلیون دلار باشد،
قیمت گلوله های لازم برای رهگیری و سرنگونی هر کدام از آنها
بیش از ۳ میلیون دلار است
و
چه بسا برای رهگیری و سرنگونی هر موشک ایران
 دو گلوله شلیک می شود.
یعنی
بیش از ۶ میلیون دلار هزینه برمی دارد.
 
به همین دلیل
 کارخانجات ایران بمباران و تخریب می شوند.
سارمان اطلاعات و عملیات اسرائیل (موساد)
با تحمل یک عالمه مشقت و زحمت
انفجار کارخانه غیرنظامی، مثلا کارخانه هواپیما سازی ایران را تدارک دیده بود
 که خوشبختانه خنثی می شود و جواسیس عملیاتی کرد و غیره دستگیر می شوند.
 
به همین دلیل
کارخانه پهبادسازی مرند
در همان روز اول توطئه، بمباران می شود.

کدام خصومت ایده ئولوژیکی!

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر