۱۴۰۴ مرداد ۴, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دین (مذهب) (۱۴)

         

 

پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور

(۱۹۳۰ ـ ۲۰۱۲)

برگردان

 شین میم شین

  

۱

·    این نظریه که مذهب وسیله عوامفریبی کشیشان است، در اواخر قرون وسطی رواج وسیع پیدا می کند.

 

۲

·    ولی یکجانبگی و بی کفایتی این نظریه در این بود که آن قادر به توضیح این واقعیت امر نبود که چرا عوامفریبی ئی از این دست، توانسته هزاران سال ادامه یابد.

 

۳

·    توماس هوبس اولین کسی بوده که به حل این مسئله نزدیک می شود.

 

۴

·    به نظر او انسان ها به سبب نادانی نسبت به علل خوشبختی ها و بدبختی هائی که در زندگی روزمره مواجه می شوند، به وجود قوه نامرئی مؤثری ایمان می آورند و فکر می کنند که آن قوه، تعیین کننده سرنوشت آنها ست.

 

۵

·    فویرباخ در کشف ماهیت مذهب، خدمت مهمی ادا می کند.

 

۶

·    او نشان می دهد که انسان با پرستش خدا، به پرستش ماهیت انسانی خویش می پردازد و خدا انعکاس برگشتی مذهبی و تخیلی انسان زمینی در آیینه ضمیر انسانی است.

·    (مراجعه کنید به بیگانگی)

  

بیگانگی

(الیناسیون، از خودبیگانگی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11398

 

۷

·    مارکس و انگلس، برای اولین بار به علت ازخودبیگانگی مذهبی و لذا  به ریشه های واقعی مذهب در جامعه طبقاتی پی می برند.

 

۸

·    مارکس و انگلس ثابت می کنند که شالوده ازخودبیگانگی مذهبی انسان، در بیگانگی واقعی او نسبت به ماهیت خویش نهفته است.

·    بیگانگی ئی که نتیجه وجود یوغ استثمار بر گرده او ست.

 

۹

·    تا زمانی که انسان زیر یوغ استثمار، سرکوب و تحقیر و خوار و ذلیل می شود، قادر به توسعه کیفیت های انسانی خویش نخواهد بود و تسلی خاطر، آزادی و وجهه انسانی خود را ـ به ناچار ـ در مذهب خواهد جست و ماهیت انسانی خود را به طور تخیلی در خدا تحقق خواهد بخشید.

 

۱۰

·    در جامعه طبقاتی، عمیق ترین ریشه های مذهب را باید در عوامل زیر جست:

 

الف

·    در اشتیاق توده های تحت استثمار و ستم به یک زندگی شایسته انسانی.

 

ب

·    در عجز آنها در مبارزه بر ضد استثمارگران.

 

پ

·    در شکست کلیه تلاش های برده ها، رعایا و همچنین پرولتاریای جوان برای رهائی از یوغ استثمار و ستم.

 

ت

·    در عجز توده ها در مقابل تغییرات نامرئی زندگی، به ویژه در مقابل نیروهای جامعتی که در نظام سرمایه داری به طور کورکورانه عمل می کنند و ساعت به ساعت و روز به روز تخم وحشت از خانه خرابی و ذلت در دل پرولتاریا و خرده مالکان می افشانند و عدم تأمین اجتماعی، بیکاری، بحران ها و جنگ های فاجعه بار وحشت انگیز به راه می اندازند.

 

۱۱

·    از این رو مارکس، مذهب را ضمنا «افیون توده ها» می نامد.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱، ص ۳۷۸)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر