۱۴۰۴ تیر ۳۰, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دین (مذهب) (۹)

         

 

پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور

(۱۹۳۰ ـ ۲۰۱۲)

برگردان

 شین میم شین

 

 

انواع مذاهب پلی ته ئیستی

ادامه

 

۱۱

·    با پیدایش خدام حرفه ای معابد و مراسم مذهبی، علاوه بر «خود فریبی» در مذهب، فریب آگاهانه توده های مردم نیز رواج پیدا می کند.

 

۱۲

·    سازمان ها و نهادهای مذهبی به لحظه پیدایش خود، خادم قشر استثمارگر فوقانی و مدافع قدرت آنان بوده اند.

 

۱۳

·    در دوره تجزیه و تلاشی جامعه اشتراکی اولیه، ایده ئولوژی مذهبی تغییر می یابد.

 

۱۴

·    اکنون مذهب، دیگر نه فقط انعکاس عجز انسان ها در مبارزه با طبیعت، بلکه علاوه بر آن، انعکاس عجز استثمار شوندگان در مبارزه با استثمارگران و به عبارت دیگر، انعکاس مظلومیت اجتماعی توده ها می شود.

 

۱۵

·    تاریخ مذهب پژوهی بورژوائی از در نظر گرفتن خصلت دوگانه خدایان طبیعی خود داری می ورزد، اگرچه مثال های بیشماری در تاریخ مذهب بر آن دلالت دارند:

·    به عنوان مثال، در مصر:

 

الف

·    اوزیرس:

·     فرعون و خدای نباتات.

 

ب

·    امون :

·    خدای قدر قدرت فرعونی و خدای خورشید.

 

۱۶

·    مراسم تدفین مردگان، رفته رفته به مراسم تدفین مردگان وابسته به اقشار فوقانی جامعه مبدل می شوند، که با جلال و جبروت خاصی صورت می گیرند:

·    بنای مقابر بزرگ که اهرام مصر نمونه بارز آنند و ترویج اساطیر، افسانه ها و دگم هائی در رابطه با رابطه اقشار فوقانی جامعه با خدایان و با ارواح گوناگون، که گویا قیصرها فرزندان خدایند، نیمه خدا ـ نیمه انسانند:

·    مثلا خدا انگاشتن فراعین، به مثابه پسران خدای خورشید، در مصر و خدا انگاشتن امپراطور روم.

 

۱۷

·    رفته رفته، تصورات مغشوش راجع به وجود ارواح در دنیای دیگر دستخوش تحول می شوند.

 

۱۸

·    با پیدایش نابرابری در جامعه، تصوراتی راجع به دو جهان (دنیا و عقبا)، راجع به سرنوشت های مختلف افراد ساده و قشر فوقانی در دنیای دیگر پا به عرصه وجود می گذارند.

 

۱۹

·    با توسعه بیشتر تمایزات طبقاتی، تعالیمی پا به عرصه وجود می نهند که گویا سعادت اخروی، پاداشی برای قناعت و تحمل رنج و زحمت و ذلت دنیوی خواهد بود.

 

۲۰

·    با توسعه دولت های آنتیک (جهان باستان کلاسیک)، خدایان به اصلی و فرعی طبقه بندی می شوند و خدایان و ارواح فرعی تابع خدایان اصلی قلمداد می شوند.

 

۲۱

·    انگلس می نویسد:

·    «اگر قیصر (قدر قدرت. مترجم) واحد به وجود نیامده بود، خدای (قدر قدرت. مترجم) واحد هرگز به وجود نمی آمد.

·    خدای (قدر قدرت. مترجم) واحد کپیه خودکامگان و جباران شرقی است

 

۲۲

·    با توسعه جامعه برده داری، خدایان عالم نباتات و خورشید به صفت منجی نیز مزین می شوند و توده های مردم می توانند، از آنها نه تنها نعمات طبیعی، بلکه رهائی از ذلت و زجر زندگی را نیز طلب کنند.

 

۲۳

·    در مذاهب جهان باستان، علاوه بر این، پرستش جانوران (به ویژه در مصر)، پرستش آیین نیاکان، که خانواده پدرسالار برده دار را مقدس می شمارد، پرستش اجنه و بت ها نیز رواج داشته است.

 

۲۴

·    رفته رفته اساطیر پرباری به تحریر در می آیند که به گزارش از حال و روز خدایان و نیمه خدایان اختصاص دارند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر