پزشکیان علی اف را به خوبی می شناسد
و
پا شدنش به پای او و تظاهر به تقرب محتوای دیپلوماتیک دارد.
پزشکیان
سیاستمدار است و نه ساده لوحی فاقد مسئولیت سیاسی.
در دفاع حزب توده ایران از جریان خمینی، این امید نهفته بود که حزب بتواند - با توجه به روح عدالت‌خواهانه در توده‌ها - جناح خمینی را ترغیب کند تا بخشی از مشکلات مردم را حل کند؛ به قول شاعر گرانقدر، سیاوش کسرایی: ــ کار نیمه‌کاره را، من کنم تمام.
غافل از اینکه این جریان واپسگرا، عقب‌افتاده‌تر از آن بود که بتواند گامی در جهت همراهی با حزب برای حل مشکلات توده‌ها بردارد.
مسلماً حزب در این راستا دچار خطای تحلیلی شد و برآوردش از جریان خمینی نادرست از آب درآمد.
با این حال، نکته مهم این است که حزب، علیرغم اعتماد بی‌مورد به این جریان، پیشاپیش آن را محکوم نکرد و فرصت کافی داد تا چهره واقعی‌اش برملا شود.
پرسش اینجاست:
آیا برخورد سایر نیروهای سیاسی توانست راه‌حلی برای گذار از وضعیت پیش‌آمده ارائه دهد؟
حق پرست
۵۰,۰۰۰ سرباز اسرائیلی دچار فروپاشی روانی شده‌اند.
مقامات آن‌ها را این‌گونه توصیف می‌کنند: «به آرامی می‌میرند.»
ارتش اسرائیل از درون در حال فروپاشی است — هیچ سلاحی قادر به متوقف‌کردن ضربه های روانی نیست.**
**«در جلسه‌ای در دادگاه عالی رژیم صهیونیستی دربارهٔ رفتار با زندانیان فلسطینی، ایتامار بن‌گیویر، وزیر امنیت داخلی صراحتاً اعلام کرد:
"من به محروم کردن آن‌ها از غذا مفتخرم."»**
لطان و دار و دسته اش و مرجع تقلیدش = حجتیه یهودیت = هر چه خراب تر به همان اندازه بهتر = جامعه هر چه جهنم تر ظهور منجی موعود به همان اندازه زودتر
آذری ها
حتی توان خوندن کامنتی ندارند.
چشم بسته شعار می دهند.
حتی ساده ترین مواضع سید علی را تحریف می کنند.
انقلاب اجتماعی چیست؟
تعریف کنید
منظور از فنا چیست؟
ماده
خلق ناپذیر و فنا ناپذیر است.
ازلی و ابدی است.
فنا میتنی بر نفی دیالک تیکی است.
نفی دیالک تیکی = نقد ماضی و حذف جنبه های کهنه و مرده و مزاحمش + حفظ جنبه های زنده و حیاتمند آن و توسعه و تکاملش
البر کامو = احمد شاملوی فرانسه = ابلهی خودشیفته، خود علامه دان، پر مدعا و خالی بند
تقسیم بشریت به دانا و نادان
نشانه نادانی مقسم است.
در جامعه بشری
کسی خر نیست.
حتی خود حضرت خر
خر نیست و گرنه از تمیز مواد غذایی سمی از غیرسمی عاجز میماند و می مرد.
در طبیعت و جامعه
تقسیم کار هست و هر موجود طبیعتی و جامعتی
در رشته و حرفه و زمینه تخصصی خاص خود علامه است.
مورچه خر تر از زنبور و پشه و مگس و کرکس نیست
حمال خرتز از حقار و بقال و رمال و مهندس و پزشک و معلم نیست.
همه موجودات طبیعتی و جامعتی برابرند
تفاوت در تقسیم کار است و بس
باقری را و دانشمندان سلحشور دیگر را باید از نو شناخت.
باقری و شخصیت های علمی و تکنیکی و تکنولوژیکی ایران
گوهرهای گرانبهایی بوده اند که بر باد رفته اند و هرگز نباید ا یاد بروند.
ترور دانشمندان کشوری
فقط حذف اعضایی از جامعه مربوطه نیست.
خدا کند که کسی از سازمان های اطلاعاتی ـ تروریستی امپریالیستی
الگو نسازد
و
گرنه
دانشمند کشی رواج جهانی می یابد
و
جهان به جهنم جهل و جنون و جنایت
مبدل می شود
مهندسین سلحشور (باقری و امنالهم)
رستم ها و اسفندیارهای واقعی و حی و حاضر بوده اند
شهیدان زنده بوده اند
مظاهر بی نظیر شعور و شهامت بوده اند
پدران موشکی ستایش انگیز ایران بوده اند و هستند و در حافظه تاریخی خلق های ایران
باقی خواهند ماند ولی جای شان برای ابد خالی.
درد هم همینجا ست.
هر فردی با هر گذشته و پیشینه‌ای، زمانی که پنجه در پنجه‌ی هیولایی مانند اسرائیل می‌اندازد و در مقابل خودفروختگان و وطن‌فروش‌هایی چون سلطنت‌طلب‌ها و رضاپهلوی می‌ایستد، یقینا الگویی برای ايستادگي و سروقامت زیستن، و انسانی مبارز برای همیشه‌ی تاریخ می‌شود
«هیچ مترسکی به شکل گرگ، خرس یا پلنگ ساخته نمی‌شود. فکر می‌کنم به این دلیل است که نتوانسته‌اند موجودی ترسناک‌تر از انسان پیدا کنند.»
توماس هابز
انسان واره سازی مترسک
دلایل دیگری دارد.
مثال:
هر دد درنده ای در خشکی و هوا و دریا
طعمه معینی دارد.
طعمه طبیعی گرگ، خرس یا پلنگ
گنجشک نیست تا مترسک به شکل گرگ، خرس یا پلنگ ساخته شود.
ضمنا
مترسک چیست و فونکسیون مترسک چیست؟
مترسک
یک وسیله تولید زراعتی است
ساختار هر وسیله تولید
منطبق با فونکسیون تولیدی آن است.
بشر نه ترسناک تر از گرگ، خرس یا پلنگ
بلکه خردمندتر از گرگ، خرس یا پلنگ است
انقلاب اجتماعی؟
مگر در قرن بیست و یکم
در سرزمینی از سیاره زمین
انقلابی پیروز شده است که در ایران هم پیروز شود.
کدام حزب انقلابی در ایران وجود دارد که توده را برای پیروزی انقلاب را رهبری کند؟
کدام شخصیت سیاسی در اوپوزیسیون وجود دارد که با سوادتر و انقلبای تر و پیگیر تر و سرسخت تر از سیدعلی باشد؟
اسم ببرید و اندیشه ای از او ذکر کنید
پزشکیان و عراقچی و غیره
صدها بار با سوادتر و صادق تر از فرخ و فرح و مریم و مسیح و غیره اند
تو این امتیاز را داشتی که خانه‌های ختنه ناشدگان را ویران و لگدمال کنی. به غزه رفتی تا سرزمین را تصاحب و مستعمره‌سازی کنی. اکنون زمان آن است که غزه را تا مرز نابودی کامل به جهنمی تبدیل کنیم. سامسون به ما گفت که باید فرزندانشان را بکوبیم.»
**هایم بن شوشان**، خاخام صهیونیست، در مراسم تشییع **ابراهیم عزولی** (جنایتکار جنگی صهیونیست) که هنگام تخریب بیش از ۵۰ خانه‌ی خانواده‌های فلسطینی در روز، توسط مقاومت فلسطین در غزه هدف قرار گرفت و کشته شد، سخنرانی‌ای نژادپرستانه و جنون‌آمیز در راستای نسل‌کشی ایراد کرد.
این مراسم تشییع مملو از نظامیان رده‌بالای صهیونیست بود که همصدا با دعاهای نژادپرستانه‌ی این خاخام مجنون، خواستار نابودی و ویرانی غزه بودند.
------------------------
پ.ن.: وجود سامسون از نظر تاریخی شبیه وجود شخصیت‌هایی نظیر امیرارسلان نامدار یا حسین کرد شبستری است و از نظر تاریخی متون مربوط به داستانها و ماجراهای سامسون مثل کتابهای چهل طوطی یا کلثوم ننه است
عجب انتقادی
اسرائیل
همان بلایی را که چند هفته قبل بر سر ایران و روسیه آورده است
اکنون بر سر سوریه می آورد.
سران سوریه را بی اعتنا به آشتی جویی تسلیم طلبانه و بذل و بخشش حاتمانه اش
قلع و قمع می کند.
هدف اسرائیل
تخریب و ترور و تسخیر و تصاحب کشورهای خاورمیانه یکی پس از دیگری است
هدف اسرائیل تسخیر عراق به مثابه مرکز فرمانروایی ابراهیم خلیل الله است
تبليغ آتئيستی سوسيال دمکراسی، بايستی تابع وظيفه اصلی آن باشد:
يعنی بسط مبارزه طبقاتی توده های استثمار شده عليه استثمارگران.
خدايان در اثر ترس بوجود آمده اند»،
ترس از قدرت عنان گسيخته سرمايه.
عنان گسيخته، زيرا عمل آن نمی تواند بوسيله توده های خلق پيش بينی شود و پرولتاريا و مالک کوچک را در هر قدم زندگيش، به ورشکستگی ناگهانی و غيره منتظره و تصادفی و تکدی و دريوزگی و فحشا و مرگ در اثر گرسنگی، تهديد می نمايد و واقعا نيز چنين می کند.
تا وقتی که توده های له شده بوسيله کار اجباری سرمايه داری، وابسته به قدرت های لجام گسيخته و ويرانگر سرمايه داری باشند،
تا زمانی که اين توده ها خودشان فرا نگرفته باشند که متحد و متشکل و طبق برنامه، اين ريشه يعنی سلطه سرمايه را آگاهانه در تمام اشکال آن، از بين ببرند، تا آن زمان هيچ گونه جزوه آموزنده ای نمی تواند اين توده ها را از دست مذهب خلاص کند.
تبليغ آتئيستی سوسيال دمکراسی، بايستی تابع وظيفه اصلی آن باشد: يعنی بسط مبارزه طبقاتی توده های استثمار شده عليه استثمارگران.
تبليغ تئوريک آتئيسم يعنی از بين بردن اعتقادات مذهبی اقشار مشخص از پرولتاريا ، از موفقيت مسير و شرايط مبارزه طبقاتی اين اقشار، به معنی طرز تفکر غير ديالکتيکی است، به معنی تبديل يک مرز نسبی و متغير، به يک مرز مطلق است، به معنی از هم گسستن قهر آميز چيزی است که در يک وافعيت زنده، به طور جدائی ناپذيری به هم مربوط می باشند.
.
دين ازديد لنين
تبليغ آتئيستی سوسيال دمکراسی، بايستی تابع وظيفه اصلی آن باشد:
يعنی بسط مبارزه طبقاتی توده های استثمار شده عليه استثمارگران.
خدايان در اثر ترس بوجود آمده اند»،
ترس از قدرت عنان گسيخته سرمايه.
این خرافه
تبلیغ لنینیستی چیزی نیست.
لنینیسم چیست؟
ما تعریف مارکسیستی ـ لنینیستی دین را همین ورزها
از عالی ترین دایرة المعارف های مارکسیستی ـ لنینیستی
ترجمه و منتشر می کنیم.
اجبه می خوانند
چون دنبال حقیقت اند و نه دنبال منفعت.
این ادعا که دین علت پسیکولوٰیکی (مثلا ترس) دارد،
خرافه ای پسیکولوژیستی است و نه اصلی مارکسیستی ـ لنینیستی
شکار جملاتی تصادفی و دمبریده از کلاسیک ها
ربطی به فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی ندارد.
همه حرف های لنین و آن و این که حتما مارکسیستی ـ لنینیستی نیست.
زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران ، غریب نیست
جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش
کزجان شکیب هست و زجانان شکیب نیست
گم گشته ی دیار محبت کجا رود
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست
در کار عشق او که جهانیش مدعی است
این شکر چون کنیم که مارا رقیب نیست
جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت
وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست
گلبانگ «سایه» گوش کن ای سرو خوش خرام
کاین سوز دل به ناله ی هر عندلیب نیست.
((هوشنگ ابتهاج))
عکس، از راست، حسین تهرانی، استاد شهریار، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج و همسرش آلما مایکیال،
ایستاده فریدون مشیری
هدف امپریالیسم
تضعیف بریکس و حفظ سرکردگی جهانی بلامنازع خویش است.
تحمیل جنگ فرساینده و هزاران تحریم به روسیه
و
تحریم ایران و تجاوز غافلگیرانه به خاک آن
در این راستا است.
بعد از تخزیب روسیه و رژیم چنج در ایران
نوبت به ج خ چین خواهد رسید
امپریالیسم
قادر به جنگ همزمان با هر سه نیست.
به همین دلیل
مبالغ نجومی برای تولید تسلیحات به کنسرن های نظامی و سیبرنتیکی جازی می شوند
مسئله اما این است که با میلیتاریزاسیون (نظامی سازی) عظیم اقتصاد کشورها
سفره توده ها خالی خواهد ماند
و
توده ها به پا خواهند خاست
و
شیپور انقلاب به صدا در خواهد آمد.
این که حرف خامنه ای وهمه آدمکشان وآخوندهای اسلامی است. که شما داری تکرارش میکنی
مجید آذری
مجید آذری
در پی چیست که کسب و کارش دروغ پراکنی و عوامفریبی بی بند وبار است؟
بر خلاف دعاوی آذری ها از مشد الهام تا مش مجید
سید علی
مخالف سرسخت تولید بمب اتم بوده است و کماکان هم است.
دلیل نساختن بمب اتم در ایران
فتوای سید علی است.
این حقیقت امر را
هر کودکی در هر کودکستانی حتی می داند.
فقط اذری ها نمی دانند ویا نمی خواهند بدانند.
۱۰۰ میلیارد دلار؟
نرامپ می گفت:
۵۰۰ میلیارد دلار
زلنسکی گفت:
۳۰۰ میلیارد دلار
این جواب مارکسیستی به دیالک تیک جبر و اختیار است.
جواب مارکس و انگلس و لنین است
طبیعت در دیالک تیک طبیعت و جامعه وجود دارد.
طبیعت د
یالک تیکی از طبیعت ارگانیک و غیر ارگانیک (دیالک تیک آلی و معدنی) است
برای فراگیری فوت و فن تفکر دیالک تیکی
باید آثار سعدی را خواند
باید قرآن کریم را خواند
کریم
دیالک تیکی اندیش است
سعدی هم تحت تأثیر کریم بوده است
جنرال مایکل فلین میگوید:
هنگامیکه خیالمان از جمهوری اسلامی راحت شد،
همه نیرو و قدرت مان را روی چین متمرکز میکنیم
حکومت بعدی ایران هم به ما کمک خواهد کرد
تا حکومت کمونیستی چین را نابود کنیم.
سیدعلی در سخنرانی اش تحت بمباران و کشتار
چواب ژنرال ها را داد:
شتر در خواب بیند
پنبه دانه
گهی لف لف خورد
گه دانه دانه
ایران و ج خ چین
اهل جنگ و کشار نیستند
اهل توسعه و تکامل پیگیر اند
نیازی به جنگ ندارند
جنگ افروزان
مرتجعین اند که آینده ندارند
در دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی)
نقش تعییم کننده از ان جبر است.
نقش تعیین قائل شدن به اختیار
موضع آنارشیست ها ست.
به قو ل انگلس:
نیاکان کا موقع جدایی از میمون ها
همانقدر تابع جبر بودند که میمون ها و بوقلمون ها بودند.
اخیتار و یا آزادی = شناخت جبر
یعنی شناخت قوانین و قانونمندی های عینی مربوطه.
خر نمی تواند مختار باشد.
پیش شرط کسب اختیار = خروج پیشایپش از خریت است
دیالک تیک = همبایی و همستیزی همزمان اقطاب هر چیزی از ذرات تا کاینات.
وحدت اضداد.
مثال:
دیالک تیک شادی و غم
دیالک تیک گل و خار.
دیالک نیک پروتون و الکترون.
جبر = قانونمندی ها و قوانین درونی حاکم بر هر چیز.
مثال؛
جوشیدن آب تحت فشار جو در صد درجه سانتیگراد
حضرت رضا به عوض توهین تحلیل کنید. مارکسیسم را برای تحلیل تدوین کرده اند و نه برای پوز دادن
یعنی رضاساه از استقلال نسبی برخوردار بوده است. وابسته و نوکر نبوده است. به همین دلیل بر ضد بریتانیای کبیر موضع گرفته و به دشمن آن پیوسته است
بشر در دیالک تیک جبر و اختیار می زید و می کوشد و می رزمد
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
از ان جبر است.
بی انکه اختیار هیچ و پوچ باشد.
مارکسیسم بیاموزیم تا رستگار شویم
دلیلش چیست؟
عروسک برای کودک
نه عروسک،
بلکه چیز دیگری است.
چیست؟
کودک
میان خود و عروسک
همان رابطه را برقرار می کند
که
میان خودش و مادرش برقرار دیده است
و
همان کارهایی را با عروسک می کند که مادر و پدرش با خود او می کنند:
هم حمایت می کند و هم تنبیه می کند و هم تغذیه و تربیت می کند.
کودک = مادر و یا پدر بالقوه
کتاب دزدی صادق زیبا کلام
رضاشاه نام کتابی تاریخی پیرامون زندگی و به قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی نوشته صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی اهل ایران است. این کتاب در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۸ برابر با ۱ ژوئیه ۲۰۱۹ توسط انتشارات اچ‌انداس در لندن به چاپ رسید. کتاب رضاشاه عمدتاً بر رویداد کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و شیوه به قدرت رسیدن رضاشاه متمرکز است. انتشار این کتاب در ایران توسط نظام جمهوری اسلامی به ظاهر ممنوع اعلام شده‌است. با این وجود نسخه‌هایی از این کتاب در اینترنت منتشر شده‌است. همچنین یک نسخه صوتی با صدای نویسنده
نیز در اینترنت در دسترس است.
این کتاب در تضاد با روایت رسمی حکومت جمهوری اسلامی پیرامون زندگینامه رضاشاه است. زیباکلام در این کتاب احتمال دخالت خارجی در به قدرت رسیدن رضاشاه را «صفر درصد» می‌داند، او این باور که «رضاشاه را انگلیسیها بر سر کار آوردند» را رد می‌کند و آن را در حد یک تئوری توطئه می‌داند. دستمایه اصلی او برای نوشتن این کتاب اسناد رسمی وزارت امور خارجه بریتانیا است.!!به باور زیباکلام چون کتابش با قرائت رسمی حکومت جمهوری اسلامی از زندگی و دستاوردهای رضاشاه منافات دارد، در ایران مجوز انتشار نگرفته‌است. زیباکلام در این کتاب عنوان می‌کند که نخست قرائت خودش با قرائت امروز نظام جمهوری اسلامی یکسان بوده اما در زمانی که مشغول تحقیق برای پایان‌نامه دکترایش بود، دیدگاهش نسبت به رضاشاه کاملاً تغییر کرد.
کتاب مذکور خلاصه‌ای است از کتاب «ایران، برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها» نوشته‌ی سیروس غنی. صادق زیباکلام با حذف بخش‌هایی از کتاب سیروس غنی نسبت به انتشار کتابی جدید مبادرت کرد. نکته‌ی جالب توجه اینجاست که سیروس غنی در کتاب خود نقش انگلیسیها در به قدرت رسیدن رضاخان را به‌طور تفصیلی بررسی می‌کند ولی صادق زیباکلام با خلاصه‌سازی سلیقه‌ای همان کتاب، ادعای عدم نقش انگلیسیها در قدرت یافتن رضاخان را مطرح می‌کند
زیباکلام در این کتاب احتمال دخالت خارجی در به قدرت رسیدن رضاشاه را «صفر درصد» می‌داند، او این باور که «رضاشاه را انگلیسیها بر سر کار آوردند» را رد می‌کند و آن را در حد یک تئوری توطئه (توطئه ـ تئوری ) می‌داند.
هم ادعای زیباکلام
خرافی و ضد علمی است
و
هم ادعای سیروس غنی و بقیه مورخین خرافی و ضد علمی است
که رضا شاه را نوکر و دست نشانده سرکرده آن روز جهان (بریتانیای کبیر) جا می زنند.
برای اینکه
اولا صعود و سقوط شخصیت ها
بدون حمایت طبقاتی در درون کشور
(یعنی بدون حمایت طبقه حاکمه «ملی» و یا داخلی)
و
بدون حمایت مستقیم و یا غیر مستقیمِ، علنی و مخفی طبقه حاکمه بین المللی (سر کرده جهان)
محال است.
بینش زیبا کلام و سیروس غنی و غیره
بینشی متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) است:
زیبا کلام
در بهترین حالت و خواه و ناخواه
نقش عامل داخلی را مطلق می کند و به انکار نقش عامل خارجی می پردازد
و
سیروس غنی و غیره
نقش عامل خارجی (بریتانیای کبیر) را مطلق می کنند
و
از شخصیت،
مهره و نوکر و مأمور مزدور می سازند
و
به انکار عامل داخلی می پردازند که نقش تعیین کننده در این یدالک تیک دارد.
همین رضا شاه و حتی شاه در دیالک تیک ملی و بین المللی
روی کار آمده اند و حکومت کرده اند و تبعید و سرنگون شده اند.
رضاشاه
اگر مزدور بریتانیای کبیر می بود
نمی توانست سنگر عوض کند و به نازیسم (فاشیسم المان) بپیوندد.
آره.
ولی از انبار باروت در این کشورک های قبیلتی خبر ندارند.
از انفجار خشم توده های مسلمان و خواندن فاتحه ای بر عردوغان و بن سلمان و این و آن
آره.
فقط ایران نیست
روسیه و ج خ چین هم است
تحمیل ترفندمندانه جنگ به پوتین
برای تضعیف روسیه و به نیت تجزیه و تلاشی آن بوده است
هدف بالکانیزاسیون کشورهای چند ملیتی است
بالکانیزاسیون
اینجا دیالک تیکی از تجزیه و ترکیب است:
مثال:
ترکها در کشورهای مختلف تجزیه می شوند و بعد ترکیب می شوند تا ترکستان بزرگ تشکیل یابد
کردها هم
بلوچ ها هم
روس ها هم
....
جامعه‌ی دروزی؟
اجتماع (همبود) و یا اقلیت و انجمن و قومیت دروزی.
لطانیابو
دنبال بهانه برای ترور و تخریب و تصاحب خاک همسایگان می گردد
دروزی ها را بهانه مداخله قرار داده است
قبلا
بخش اعظم تسلیحات و کارخانجات سوریه را بمباران کرده است و بخشی از خاک سوریه را تسخیر.
اگر چه جولانی قباله جولان به لطایابو داده است
پوتین هم به بهانه حمایت از روس های اوکراین
به تحریب آن سامان اقدام کرده است
معلوم نیست که مرجع تقلید کیست؟
پوتین مرجع تقلید لطانیابو ست ویا برعکس
مزدوران وطنفروش ضد بشر را رسوا سازیم!
جنگ تجاوزکارانه به ایران پس از دوازده روز موقتاً با یک آتش بس پایان گرفت.
طی این مدت پرده ریا، تزویر، خیانت، خودفروشی و وطن‌فروشی بسیاری از احزاب و سازمان‌ها و عناصر به ظاهر روشنفکر فرو افتاده است.
تصویری از این عناصر مفلوک، حقیر و فرومایه، مشتی رجاله های دریوزه و سرسپرده به صهیونیسم اسرائیل که برای حمله نظامی به ایران هورا می کشند تا با سرنگونی رژیم و ویرانی ایران به قدرت برسند.
ننگ بر آنان باد!
فرید انصاری دزفولی
فرید انصاری دزفولی
از جامعه و جامعه شناسی
خبر ندارد
بینش فرید انصاری دزفولی
متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) است
فرید انصاری دزفولی
مورالیستی (اخلاق گرایانه) «می اندیشد» و «استدلال» می کند.
تسلیحات فکری فرید انصاری دزفولی
مبتنی بر تحقیر و توهین و تهمت و تخریب است
حریف حواس پرت دیگری
شعار می دهد که باید طرفداران ترور و تخریب را از ملت ایران حذف کرد.
جامعه و جهان
طبقاتی است
هر طبقه اجتماعی منافع طبقاتی خود را
و
در نتیجه مواضع نظری و عملی خاص خود را دارد
روشنگری باید مبتنی بر استدال عقلی و علمی باشد و نه مبتنی بر فحاشی و تحقیر و توهین
وطن چیست؟
وطن = وسایل اساسی تولید
جنگ بر سر مالکیت بر وسایل اساسی تولید است
و
نه بر سر خرید و فروش بر وسایل اساسی تولید
هدف متجاوزان و طرفداران تجاوز = تصاجب بر وسایل اساسی تولید کشورها
هدف طبقه حاکمه در این کشورها هم حفط مالکیت بر وسایل اساسی تولید است.
دین و مذهب و دموکراسی و حقوق بشر و دفاع از موجودیت خود و غیره
بهانه اند.
امروز وزارت دفاع ایران بمباران می شود و فردا وزارت دفاع سوریه
سوریه ای که سردمدارش قباله جولان را پیشاپیش به متجاوز داده است.
افول ارزش‌های اخلاقی و نبود تفکر نقادانه، دو نشانه‌ی ویرانی عقلانی و اخلاقی جوامع معاصر است.
مسئله نه در انحطاط اخلاق به عنوان مجموعه‌ای از هنجارها، بلکه در نابودی خود اخلاق به مثابه نظامی درونی، زنده و قابل اندیشیدن است. در جهانی که سود، قدرت و لذت شخصی به معیارهای زیست بدل شده‌اند،
اخلاق دیگر نه یک بایستگی درونی که بازیچه‌ای در دست قدرت‌های بیرونی است. فلسفه، که خود برآمده از پرسش‌های بنیادین درباره خیر، عدالت و حقیقت بوده، اکنون به محاق رفته است؛ تفکر نقادانه که به گفته کانت جوهر روشنگری است، جای خود را به تکرار، تقلید و توجیه داده است. جامعه‌ای که در آن انسان‌ها دیگر نمی‌پرسند، فقط تکرار می‌کنند، جامعه‌ای است که مسیر انحطاط را آغاز کرده است.
پرسش اصلی اینجاست که چرا و چگونه ارزش‌های اخلاقی چنین به سقوط رسیده‌اند و تفکر نقادانه در حد شعار باقی مانده است؟
فلسفه اخلاق از دوران افلاطون تا کانت و حتی نیچه، در جستجوی این بود که چرا باید اخلاقی بود و مبنای اخلاق چیست.
در دنیای معاصر اما دیگر حتی این پرسش نیز جدی گرفته نمی‌شود.
اخلاق به یک پوسته‌ی توخالی بدل شده است؛ ابزار توجیه قدرت‌ها، دولت‌ها و شرکت‌های چندملیتی. ارزش‌هایی چون صداقت، عدالت، همدلی و شرافت، که روزگاری فضیلت محسوب می‌شدند، امروز یا مضحکه‌اند یا ابزار نمایش. هر کس که به راستی اخلاقی رفتار کند،
به چشم ساده‌لوح یا شکست‌خورده نگریسته می‌شود.
در چنین وضعیتی، اصول اخلاقی نه بر اساس درونی بودن و معناداری‌شان، که صرفاً بر حسب سودمندی‌شان سنجیده می‌شوند.
افول ارزش‌های اخلاقی و نبود تفکر نقادانه
دو نشانه‌ی ویرانی عقلانی و اخلاقی جوامع معاصر (؟) است.
حریف
حریف
نمی داند که اخلاق چیست و تفکر چیست؟
حریف
ساده لوحانه
در سطح قضایا پرسه می زند و هارت و پورت می کند
البته هار و پروت سطحی اش
رئالیستی است بی آنکه راسیونالیستی باشد.
او از «فلسفه اخلاق از دوران افلاطون تا کانت و حتی نیچه.»
دم می زند.
نیچه
خاتم الفلاسه امپریالیسم و بدترین دشمن اخلاق و عقل بوده است.
نیچه
مبلغ فاشیسم و راسیسم و حتی پست مدرنیسم بوده است
نیچه
مؤسس نیهلیسم اخلاقی (اخلاق ستیزی) و خردستیزی (ایراسیونالیسم)
یعنی
افول ارزش‌های اخلاقی و نبود تفکر نقادانه
به زبان حریف
بوده است.
حریف
حتی اشاره ی به مواضع مارکس و انگلس و لنین (مارکسیسم ـ لنینیسم)
نمی کند
که رسولان کل اندیش پرولتاریا هستند
و
منتقدین دیالک تیکی اخلاق و عقل.
افول ارزش‌های اخلاقی و نبود تفکر نقادانه
محتوای امپریالیستی دارد و نه محتوای یونیورسال (عام و تمامبشری)
پرولتاریا
مدافع پیگیر اخلاق و عقل است
یعنی ادامه دهنده انقلابی و علمی اخلاق گرایی (مورالیسم، اتیسم)و عقل گرایی (راسیونالیسم) کانت و هگل و فویرباخ و غیره است.
با توجه به اتفاقات پیش آمده در سوریه
پس از سقوط حکومت بشار اسد
باید گفت:
آینده ایران پس از سقوط جمهوری اسلامی به مراتب بدتر از سوریه خواهد شد.
حریف
ایران
سوریه نیست.
مردم ایران خر نیستند
چون
از جهنمیدر طول تاریخ گذشته اند و بسان ج خ چین
برخاسته اند که ننشینند.
ایران
همراه با روسیه و ج خ چین
امپریالیسم را به مصاف طلبیده است.
ایران
تنها نیست.
امپریالیسم برای حفظ سرکردگی جهانی بلامنارع خود
یا باید از جهنم جنگ جهانی سوم بگذرد
و
یا
باید فرو بپاشد و در مقابل اژدهای سرخ و روسیه و ایران
لنگ بیندازد
حقوق بشر
از تسلیحات تبلیغاتی امپریالیسم در کارزار ضد کمونیستی و ضد انقلابی آن است
حقوق بشر
فاقد محتوا ست
اصلا جدی نیست
مثال:
در جنگ امپریالیسم امریکا در ویتنام
بدترین جنایات بر ضد محیط زیست طبیعی و جامعه ویتنام صورت گرفته اند
در تجاوز به عراق
به رسانه های مستقل اصلا اجازه حضور و گزارش ندادند
اسرائیل
حتی رسانه امپریالیستی الجزیره را تبعید کرده است و دفترش را بسته است
در غزه همین روزها
کدام حقوق برای بشر باقی مانده است
ابنای بشر
سهل تر از پشه و مگس و مورچه
کشتار می شوند
ما باید از شما ممنون باشیم.
برای انیمه
مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد
(سعدی)
به عیارت بهتر،
اندیشیدن در روند هماندیشی با همنوع میسر می شود.
اگر شما سؤال طرح نکرده بودید ما اصلا نمی اندیشیدیم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر