۱۴۰۴ تیر ۲۸, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۶۸)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت چهاردهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

اگر عز و جاه است و گر ذل و قید

من از حق شناسم، نه از عمر و زید

 

معنی تحت اللفظی:

اگر عزت و پست و مقام به نصیب ببرم

و

اگر ذلت و زندان،

برایم یکسان است.

چون من هر دو را از حق (پادشاه) می دانم و نه از این و آن.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

حلقه اول زنجیر علیت را تعیین می کند و آن را نه شاه، بلکه حق (خدا) می نامد.

این تحریف دال بر صحت نظر ما ست

که

خدا

انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقات حاکمه است که خوانین و سلاطین عالی رتبه ترین نمایندگان آنها هستند.

 

سعدی

ضمنا

همه کاسه ها و  کوزه ها را بر سر  حق خرد و خراب می کند و عمرو و زید را و عملا شاه و عمال دولتی او را تبرئه می کند.

 

آنچه که ما به طور منطقی پیشگوئی می کردیم، عملی می شود.

سلطان جای خود را به حق (انعکاس آسمانی ـ انتزاعی سلاطین) می دهد و خود به مأموری معذور و بی گناه مبدل می شود.

بدین طریق است که حافظ یک گام فراتر از سعدی مینهد و علاوه بر سلاطین و مأموران و شکنجه گران و جلادان، انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آنها، یعنی ملائکه و اجنه و فلک و چرخ و سپهر و دهر و گردون را نیز تبرئه می کند و گناهکاری جز شخص شخیص خدا باقی نمی ماند:

 

راز درون پرده چه داند فلک، خموش

ای مدعی، نزاع تو با پرده دار چیست.

 

معنی تحت اللفظی:

فلک شبیه غلام پرده داری لال و کر و خر است و از اسرار درون پرده بی خبر است.

ای منتقد برای چی با فلک (غلام پرده دار) در می افتی؟

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر