۱۴۰۴ تیر ۳۱, سه‌شنبه

درنگی در هشداری از محسن وثوقی (موساد و جمهوری اسلامی) (۱۷)

 

 سازمان اطلاعات و عملیات ویژه 

(موساد) 

 

درنگی
از
شین میم شین
 
 
 محسن وثوقی
دولت ایران، دستخوش بی عملی شرم آوری است.
 
محسن وثوقی
در لفافه وطن پرستی و احساس مسئولیت مزورانه،
به دولت ایران، تهمت می زند و توهین می کند.
طرز «تفکر» و طرز رفتار روزمره روشنفکران وطنی  پر مدعا
همین است:
یا الکی احسنت می گویند
و
یا
بی پروا و بی شرمانه تهمت می زنند و تحقیر و توهین می کنند
تا بدین طرق عوامفریبی و علامه نمایی کنند.

 محسن وثوقی
  به همین دلایل، ایران دستخوش بحران امنیتی است. 
 
محسن وثوقی معنی بحران را هم نمی داند.
در واویلای تجاوز و ترور و بمیاران کشور 
دم از بی عملی حکومت و بحران امنیتی می زند.

ایران کشور پهناوری است.
ایران به وسعت سه کشور بزرگ اروپا ست.
ایران ۳۰ برابر اسرائیل است.
ایران کشوری قاره واره است.
 
نفوذ در این کشور و تشکیل آشیانه های ترور و تخریب برای مجرب ترین سازمان های اطلاعاتی امپریالیستی و صهیونیستی دشوار نیست.
ضمن اینکه دولت ایران با دشمنان داخلی اهریمن خو نیز سر و کار دارد
که آب به آسیاب دشمنان خارجی می ریزند.
 
ایران در اوایل تشکیل جمهوری اسلامی 
به لحاظ اطلاعاتی و امنیتی
وضع به مراتب بدتری داشته است.
 
مثال:
سلطنت طلب ها
پس از فرار شاه و شهبانو
به ترور کور شهروندان در شهرها روی آوردند.
در اماکن پر رفت و آمد مثلا در بازار تهران بمب گذاری می کردند.
شبانه به کمیته های شهری در اقصا نقاط شهرها
حمله مسلحانه می کردند و دست به ترور جوانان می زدند.
 
اشرار کرد و غیره
در مناطق کردنشین، دست به رهزنی و غارت مسافرین و کامیون ها می زدند.
 
احزاب کرد و سازمان های چپنما
 به تسخیر شهرها و برقراری حکومت های خاص خود مبادرت می ورزیدند و پاسگاه ها را محاصره و تسخیر و پاسداران جوان را ترور می کردند.
 
چیزی نگذشت که سازمان آنارشیستی ـ تروریستی  مجاهدین خلق
موجی از ترور روحانیت خمینیستی به راه انداختند.
 
هر روز انتخاری تروریستی صورت می گرفت و امام جمعه ای تکه تکه می شد.
هر روز بمبی در در اداره ای منفجر می شد.
 
حتی در مجلس شورای اسلامی
 در معرکه اجلاس نمایندگان که از عالی ترین مقامات سیاسی ـ روحانی از قبیل بهشتی و غیره تشکیل می یافتند،
بمب  مهیبی منفجر شد، مجلس به مخروبه ای مبدل شد و قتل عام وحشتناکی صورت گرفت.

حتی
خود خامنه ای به تصادفی از مهلکه بمب منفجر شده در مسیر حرکت خود، جان سالم به در برد و دستی از دستانش فلج شد.

بعد توطئه کودتا توسط بقایای ارتش شاهنشاهی تحت رهبری دار و دسته بختیار و غیره خنثی شد.
بعد
توطئه ترور شخص شخیص خمینی  توسط نزدیکترین همراه و همدم و همنشین خمینی، 
حضرت صادق قطب زاده 
  افشا و خنثی شد.
 
بعد
حمله مجاهدین خلق از عراق آغاز شد.
بعد 
جنبش های امپریایلستی ـ فمینیستی 
تحت سرکردگی دار و دسته موسوی اوج گرفت
و
اعتبار طبقه حاکمه جدید حسابی لطمه برداشت
و
همین اواخر جنبش امپریالیستی - صهیونیستی زن زندگی آزادی
به انقطاب مصنوعی جامعه منجر شد و خون چشمگیری از حکومت و خلق ریخت. 

اما علیرغم این فجایع تروریستی ـ نفوذی ـ تخریبی دم به دم
کسی از  بحران امنیتی دم نزد.
کسی هم خم به ابرو نیاورد.
 
چرا و به چه دلیل اکنون پس از تثبیت و تحکیم در اثر ترقی و توسعه علمی و فنی و صنعتی و فن اورانه چین آسا باید از بحران امنیتی دم زد؟
 
برای تضمین امنیت کشور پهناور
فقط سازمان اطلاعات و امنیت کافی نیست.
 
علاوه بر آن، توده باید حساس شود و حراست از حقانیت طبقه حاکمه کنونی سازمان داده شود.
 
امپریالیسم و صهیونیسم
در صدد رژیم چنج و تجزیه و تلاشی کشورند.
هدف شان بالکانیزاسیون ایران و عراق و سوریه  و لبنان و روسیه و ج. خلق چین است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر