۱۴۰۴ تیر ۱۵, یکشنبه

گشتی در گلشن راز (اثری از شیخ محمود شبستری) (۵)

عکس جلد کتاب گلشن راز   

شیخ محمود شبستری

( ۶۸۷ ق ـ )

گلشن راز 

گشتی

از

شین میم شین

 

۲

برو یک نقطهٔ آتش بگردان

که بینی دایره از سرعت آن

معنی تحت اللفظی:

اگر نقطه ای از آتش را بگردانی، از حرکت آن، دایره ای پدید می آید.

 

این مثال  شیخ برای اثبات امپیریستی (تجربی) ادعای خود در بیت قبلی است:

جهان خود جمله، امر اعتباری است

چو آن یک نقطه که اندر دَوْر ساری است

معنی تحت اللفظی:

جهان امری اعتباری است.

مثل نقطه ای است که در دایره ای است.

البته فرمول بندی شیخ ضعیف و ناروشن و نارسا ست.

معلوم نیست که منظورش از «یک نقطه از آتش» چیست. 

۳

یکی گر در شمار آید به ناچار

نگردد واحد از اعدادِ بسیار

معنی تحت اللفظی:

اگر عددی از اعداد در نظر گرفته شود، موجب افزایش میزان اعداد نمی شود.

محتوای این ادعای شیخ این است که امور اعتباری در چند و چون واقعیات امور

نقش تعیین کننده ای بازی نمی کنند.

برای اینکه سوبژکتیو (ذهنی) اند و نه اوبژکتیو (عینی).

 

نتیجه مورد نظر شیخ این است که «ما سوی الله» (هر آنچه که جز خدا ست) 

هیج و پوچ است.

شیخ

در بیت بعدی همین نکته را از صراحت می گذراند:

۴

حدیث «ما سوی الله» را رها کن

به عقلِ خویش این را زان جدا کن

معنی تحت اللفظی:

هر آنچه را که غیر از خدا ست و عاری از اهمیت و اعتبار است، مورد صرفنظر قرار باید داد.

یعنی

به مدد عقل باید میان چیزهای طبیعی و ماورای طبیعی (الهی) به نفع ماورای طبیعی (الهی) مرزبندی کرد.

این بدان معنی است 

که

الله = همه کاره و همه چیز

و

مای سوی الله = هیچ و پوچ.

 

این ادعای شیخ اما با اصل وحدت وجود کذایی عرفان منافات دارد.

یعنی

با پانته ئیسم (همه چیز خدایی، باور به الهیت همه چیز هستی، باور به هویت خر و خدا و خلق و خورجین و خرما) ناسازگار است.


باید به تحلیل این شعر ادامه دهیم تا بهتر قضاوت کنیم.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر