پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
شین میم شین
۳۶
· نقش دیکتاتوری پرولتاریا در مبارزه به خاطر سوسیالیسم، غلبه بر بورژوازی ارتجاعی، راهنمائی توده های زحمتکش و سازماندهی آنان در ساختمان (بنای) جامعه سوسیالیستی است.
۳۷
· دیکتاتوری پرولتاریا سیستم یکپارچه ای است که دولت سوسیالیستی و همچنین سازمان های توده ای زحمتکشان بدان تعلق دارند و هسته آن را حزب مارکسیستی ـ لنینیستی طبقه کارگر تشکیل می دهد.
۳۸
· این سیستم در تمامی خود سازمان سیاسی جامعه سوسیالیستی را تشکیل می دهد.
۳۹
· دیکتاتوری پرولتاریا بسته به شرایط و خودویژگی های تاریخی متفاوت کشورها، فرم های متفاوتی به خود می گیرد.
۴۰
· ماهیت آن را اما در همه موارد، حاکمیت طبقه کارگر تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی در اتحاد با دهقانان و دیگر اقشار زحمتکش جامعه که طرفدار تحول انقلابی تمامجامعتی، پیروزی سوسیالیسم و گذار به کمونیسم اند، تشکیل می دهد.
۴۱
· اولین تلاش برای برقراری دیکتاتوری پرولتاریا، کمون پاریس (سال ۱۸۷۱) بوده است.
۴۲
· قدرت شوراها که در نتیجه پیروزی انقلاب سوسیالیستی بزرگ اکتبر (۱۹۱۷) در روسیه تشکیل شد، اولین فرم تاریخی دیکتاتوری پرولتاریای پیروزمند بوده است.
۴۳
· تحولات انقلابی در گروهی از کشورهای اروپا و آسیا به مثابه پیامدهای جنگ جهانی دوم به تشکیل فرم نوینی از دیکتاتوری پرولتاریا تحت عنوان دموکراسی خلقی منجر شد.
۴۴
· تحت شرایط وجود سیستم جهانی سوسیالیستی تحت رهبری اتحاد شوروی، شرایط لازم برای اتحاد پهناورتر طبقه کارگر با کلیه نیروهای دموکراتیک و میهن پرست برای انجام انقلاب سوسیالیستی و برقراری دیکتاتوری پرولتاریا در این و یا آن فرم، بنا بر شرایط تاریخی مشخص پدید آمد.
۴۵
· دیکتاتوری پرولتاریا پس از تشکیل با تقویت مبانی اجتماعی ـ اقتصادی خویش توسعه بیشتر می یابد و دستخوش تحولات تاریخی قرار می گیرد.
۴۶
· فونکسیون سرکوب دیکتاتوری پرولتاریا پس از محو طبقات استثمارگر زاید می شود و رو به زوال می رود.
۴۷
· اما فونکسیون های اصلی آن، یعنی فونکسیون های اقتصادی ـ سازمانی و فرهنگی ـ تربیتی آن تکمیل می شوند و اهمیت روزافزون کسب می کنند.
۴۸
· این حقیقت امر در مورد فونکسیون حراست از مالکیت سوسیالیستی و توسعه قدرت تدافعی در مقابل حملات امپریالیستی احتمالی صدق می کند.
۴۹
· دیکتاتوری پرولتاریا پس از پیروزی کامل و قطعی سوسیالیسم و گذار به کمونیسم از نقطه نظر شرایط جامعتی داخلی ضرورت وجودی خود را از دست می دهد.
· یعنی رسالت تاریخی اش به اتمام می رسد.
۵۰
· دولت که پس از انقلاب به مثابه دیکتاتوری پرولتاریا پدید آمده بود، آنگاه به دولت تمامی خلق بدل می شود که بیانگر منافع و اراده کل خلق است و خادم آن.
· مراجعه کنید به دولت، دموکراسی، سوسیالیسم و کمونیسم
سوسیالیسم
https://hadgarie.blogspot.com/2020/07/blog-post_901.html
https://hadgarie.blogspot.com/2020/07/blog-post_312.html
دموکراسی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5818
دولت
https://hadgarie.blogspot.com/2025/04/blog-post_436.html
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر