قریب ۷۰ درصد زنان تحصیل کرده دانشگاهی در ایران زنان هستند. این رقم حتی از آمار زنان تحصیل کرده دانشگاهی در آمریکا بیشتر است
حزب الله خط مشی حزب کمونیست چین را
هم
سرمشق قرار داده است
و
هم
چه بسا
بدان غنا بخشیده است.
دانشمندان ایرانی
به تولید دارویی مبتنی بر مواد رادیو اکتیو (پلوتونیوم) با عمر اثرگذاری کوتاه
برای معالجه خالی از خطر بیماران سرطانی
نایل آمده اند که در جهان بیسابقه است.
دلیل
بمباران ۵ بیمارستان و راکتور اتمی اب سنگین اراک و تأسیسات هسته ای
ایران و ترور پزشکان و پرستاران و بیماران و دانشمندان و فرماندهان و شخصیت
های سیاسی و فقهی
فقط سیاسی نبوده است.
اقتصادی و طبی و دارویی هم بوده است.
ترور
نشانه ضعف و ذلت است
و
نه نشانه قوت و عظمت
هشدار قاطع بالگرد نیروی دریایی ایران به ناوشکن آمریکایی در دریایی عمان
در روز چهارشنبه، یکم مرداد ۱۴۰۴، حدود ساعت ۱۰ صبح، یک فروند ناوشکن آمریکایی به نام DDG Fitzgerald قصد نزدیک شدن به آبهای تحت نظارت جمهوری اسلامی ایران را داشت.
تیم آماده هوادریای منطقه سوم نبوت نیروی دریایی ارتش (نداجا) در سریعترین زمان ممکن با بالگرد بر فراز این شناور فرامنطقهای به پرواز درآمد و هشداری برای دور شدن آن صادر کرد.
در پاسخ، ناوشکن آمریکایی با تهدید به هدف قرار دادن بالگرد ایرانی، خواستار ترک منطقه شد. اما خلبان ایرانی با قاطعیت به مأموریت خود ادامه داد و بار دیگر هشدار دور شدن از آبهای ایران را تکرار کرد.
در واکنش به تهدید مجدد ناوشکن آمریکایی، سامانه پدافند قهرمان ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد عمل شد و پیامی قاطع صادر کرد که بالگرد نیروی دریایی تحت حمایت کامل پدافند قرار دارد و شناور آمریکایی موظف است مسیر خود را به سمت جنوب تغییر دهد.
با پافشاری تیم پروازی و پشتیبانی پدافند ارتش ایران، ناوشکن مجهز آمریکایی در نهایت تسلیم شد و از آبهای تحت نظارت جمهوری اسلامی ایران دور شد.
نگستون هیوز
"آزادی"
"آزادی از طریق سازشکردن،
یا ترس..
بدست نمیآید؛
نه امروز، نه امسال،
و نه هیچ زمان دیگری!..
حق من برای ایستادن روی پاهایم؛
و سهمی از زمین داشتن،
باید بهمان اندازهای باشد،
که دیگران میتوانند!..
از شنیدن اینکه دیگران میگویند:
"بگذارید چیزها زمان خود را طی کنند.."،
خسته می شوم!..
فردا روز دیگریست..
من آزادی را پس از مرگم نمیخواهم،
من با نان فردا؛
نمیتوانم زندگی کنم!..
آزادی
بذر نیرومندیست؛
که در نیازمندیهای بزرگ ما،
کاشته میشود!..
من نیز در اینجا زندگی میکنم!..
من هم مثل تو،
آزادی می خواهم!.."
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴
آزادی از طریق سازشکردن،
یا ترس..
بدست نمیآید؛
نه امروز، نه امسال
و نه هیچ زمان دیگری!..
حق من برای ایستادن روی پاهایم؛
و سهمی از زمین داشتن،
باید بهمان اندازهای باشد،
که دیگران میتوانند!
لنگستون هیوز
لنگستون هیوز از شعرای محبوب عاولف شاملو ست.
لنگستون هیوز
غیر از شعور کم و کسری ندارد.
اصلا نمی داند که معنی آزادی چیست.
آزادی
چه ربطی به سهم برابر داشتن تو از رمین دارد؟
آزادی (اختیار) در قاموس مارکسیسم = خروج بی برگشت از خریت
خر نمی تاند مختار باشد
حتی اگر سهم برابر از زمین و آسمان داشته باشد
با سلاح که نمی توان به حل مسائل نایل آمد.
تولید و تهیه تسلیحات
به خلق ها تحمیل می شود.
سفره مادی و فکری توده ها تخلیه می شود.
مثال:
هر موشکی نیم میلیون دلار برای خلق های ایران تمام می شود
و
برای رهگیری و سرنگونی اش
حداقل ۴ موشک شلیک می شود که قیمت هر کدام ۷ میلیون دلار است:
یعنی ۲۸ میلیون دلار برای توده های خلق در امریکا و اسرائیل تمام می شود.
پیامدهای حاصل ا بمباران تأسیسات هسته ای
وحشتناک خواهد بود
بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد
به کوه خواهد زد
کدام کار اسرائیل نقض آشکار همه قوانین مدنی و حقوقی و بشری نیست؟
سیاست پزشکیان
از همان آغاز
راسیونالیستی و رئالیستی (عقلایی و واقع بینانه) بوده است
شعار او
وفاق ملی بوده است.
خلایق محروم از خرد و خود اندیشی
حرف های او را اصلا نمی فهمند و او را بی شرمانه فجش باران می کنند.
پزشکیان
سیاستمداری خردمند است.
پزشکیان
در پی پیدا کردن راه حل برای معضلات است.
پزشکیان
اهل خال بندی و مخاطره جویی (ریسک) و آوانتوریسم (ماجراجویی) و زدن خرکی به سیم اخر نیست.
سید علی هم همین طور است
رشد کرده است.
اعجاز قبول مسئولیت همین هم است.
شخصیت حقوقی
خرکی عملی نمی کند
چون مسئولیت زندگی ۹۰ میلیون نفر را به عهده دارند.
ایران در آستانه آزمایش موشک تازه ای است
که قدرت نابود کننده آن از بمبهای آمریکایی GBU-57 فراتر میرود.
موشک بالستیک جدید «خرمشهر-۵»:
برد ۱۲٬۰۰۰ کیلومتر
کلاهک ۲ تُنی با توانایی رفتن به پناهگاههای زیرزمینی
در حالیکه بمبهای MOP آمریکا
معمولاً توسط بمبافکنهای گرانقیمت B-2 پرتاب میشوند،
موشکهای بالستیک ایران از سکوی زمینی شلیک میگردند.»
لحظهها و همیشه
به گوهرِ مراد
کوچهها باریکن
دُکّونا
بستهس،
خونهها تاریکن
تاقا
شیکستهس،
از صدا
افتاده
تار و کمونچه
مُرده میبرن
کوچه به
کوچه.
نگا کن!
مُردهها
به مُرده
نمیرن،
حتا به
شمعِ جونسپرده
نمیرن،
شکلِ
فانوسیین
که اگه خاموشه
واسه نَفنیس
هَنو
یه عالم نف توشه.
جماعت!
من دیگه
حوصله
ندارم
به «خوب»
امید و
از «بد» گله
ندارم.
گرچه از
دیگرون
فاصله
ندارم،
کاری با
کارِ این
قافله
ندارم!
کوچهها
باریکن
دُکّونا
بستهس،
خونهها
تاریکن
تاقا
شیکستهس
از صدا
افتاده
تار و
کمونچه
مُرده
میبرن
کوچه به
کوچه…
۱۳۴۰ احمد شاملو
قاضی: اسم؟
برتولت برشت: شما خودتان می دانید!
قاضی: میدانیم اما شما خودتان باید بگویید.
برشت: خب. من را به خاطر برتولت برشت بودن محاکمه میکنید!
دیگه چرا باید اسمم رو بگویم؟!
قاضی: با این حال باید اسم تان را بگویید. اسم؟
... برشت: من که گفتم. برشت هستم.
قاضی: ازدواج کرده اید؟
برشت : بله!
قاضی: با چه کسی؟
برشت: با یک زن!!
[خنده حضار در دادگاه]
قاضی: شما دادگاه را مسخره میکنید؟
برشت: نه این طور نیست.
قاضی: پس چرا میگویید با یک زن ازدواج کردهاید؟
برشت: چون واقعاً با یک زن ازدواج کردهام!
قاضی: کسی را دیدهاید که با یک مرد ازدواج کند؟
برشت: بله!
قاضی: چه کسی؟
برشت: همسر من!! او با یک مرد ازدواج کرده است!
[خنده حضار در دادگاه]
محاکمه آزادیخواهان همیشه فرصتی بوده برای افشاء وتمسخر دیکتاتورها...
#برتولت_برشت
اندیشیدن
در سکوت.
آن که میاندیشد
به ناچار دم فرو می بندد
اما آن گاه که زمانه
زخم خورده و معصوم
به شهادتش طلبد
به هزار زبان سخن خواهد گفت.
(شاملو)
معنی تحت اللفظی:
تفکر در سکوت.
(منظور شاملو، نه تفکر در سکوت، بلکه تفکر و سکوت است، اندیشیدن و خاموش ماندن است، یعنی ابراز نظر نکردن است.)
کسی که اهل تفکر باشد، بالاجبار لب از سخن برمی بندد
یعنی
ابراز نظر نمی کند.
ولی وقتی روزگار مجروح و معصوم (؟) متفکر لال را به شهادت دعوت کند،
زبان باز می کند و بلبل می شود.
کسی این ادعا را میکند که عمرا و اصلا و ابدا نیندیشیده باشد.
در غیر این صورت می بایستی بداند که تشکیل اندیشه در ذهن، همان
و
بر زبان جاری شدنش، همان.
سکوت نشانه فقدان مغز اندیشنده در کدوی کله است
البته دلایل دیگری هم دارد.
به همان که سکون نشانه نداشتن پا ویا توان جا به جایی است
دیالک تیک سخن و سکوت
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک حرکت (جنببش) و سکون است
خطای امیر عباس و وقاحت حاج ممد
در حکومت مشروطه سلطنتی، نخست وزیر مسئول اداره کشور است
حال ببینیم در حکومت حاج ممد نخست وزیر چه نقشی داشت.
هویدا هر فرد متنفذی از خانواده پهلوی و یا دیبا كه به او مراجعه میكرد و چیزی میخواست چند برابر میزان درخواستیاش را به او میپرداخت! او در برابر افراد خانواده پهلوی بسیار خاضع و خاشع بود و حتی دست فرزندان والاحضرت اشرف و والاحضرت شمس را هم میبوسید.
در سال 1347 شرایطی به وجود آمد كه اعلیحضرت تصمیم گرفتند جلوی بلندپروازیهای هویدا را بگیرند.
ایشان در تابستان آن سال هنگامی كه در نوشهر بودند هویدا را خواستند و با او به تندی برخورد كرده و دستور دادند از بار حزبی كابینه بكاهد و بیشتر به فكر اقتصاد باشد.
شاه فرمودند برای این مملكت یك نفر آدم سیاسی كه من باشم(!!!! ) كافی است و اگر شما نمیتوانید این را بفهمید خوب است كنار بروید.
موضوع این است كه هویدا در مسافرت به آمریكا پایش را از گلیمش بیشتر دراز كرده و مانند یك رئیس كشور عمل كرده بود، و شاه از این مطلب ناراحت بود.
دو نامه از رزا لوکزامبورگ و کلارا زتکین:
در آستانهی انقلاب آلمان
ترجمهی: صمد وکیلی
زتکین در نامهاش، ضمن اشاره به بحران درونی حزب سوسیال دمکرات مستقل آلمان و تردیدهایی که میان فعالان انقلابی دربارهی ادامهی حضور در این حزب وجود داشت، از لوکزامبورگ راهنمایی و داوری میخواهد. او با مسئولیتپذیری نسبت به جایگاهش هشدار میدهد که خروج شتابزده و بدون آمادگی نظری و سازمانی لازمْ تنها به انزوا و انفعال نیروهای چپ خواهد انجامید. بنابراین، بر ضرورت زمانبندی دقیق، هماهنگی جمعی و حرکت به سوی تأثیرگذاری تودهای تأکید میکند.
لوکزامبورگ نیز در پاسخ، ضمن استقبال از همفکری زتکین، بر اصولی مشابه پای میفشارد. او رویکردهای سکتاریستی و جدایی شتابزده از حزب سوسیالدموکرات مستقل آلمان را رد میکند و اهمیت کار سیاسی در میان تودهها را برجسته میسازد. از نظر رزا، در شرایط فعلی آنچه اولویت دارد نه اعلام جدایی، بلکه «اثرگذاری عمیق و مستمر» بر آگاهی سیاسی کارگران و پیشبرد روند انقلابی از درون جنبش است. او تأکید میکند که وظیفهی نیروهای انقلابی نه فقط ترک حزبی با مواضع متزلزل، بلکه سازماندهی سنجیده و آگاهانه برای کسب هژمونی سیاسی در میان تودههاست.
این مکاتبه، فراتر از یک گفتوگوی شخصی یا سازمانی، نمونهای از شیوهی دیالکتیکی در تحلیل شرایط انقلابی است. هر دو با دقتی مارکسیستیْ توازن قوا، وضعیت ذهنی و عینی طبقهی کارگر و امکانهای واقعی برای جدایی مؤثر را بررسی میکنند. آنها وظیفهی استراتژیک لحظه را به خوبی درمییابند: ساختن حزبی کارگری، انقلابی و تودهای، نه بر پایهی شتاب و احساسات، بلکه بر اساس تحلیل مشخص از شرایط مشخص.
با درد و اندوه! انفجار معدن زغال سنگ کرکر که جان «شش کارگر» را گرفت، حادثات بیشماری را یادآوری میکند که روزانه جان کارگران را میگیرد. علت عمدهاش «ناایمن بودن فضای کاری» است. متأسفانه این وضعیت در کشورهایی مثل افغانستان که «اندکترین توجهی» نسبت به کارگران وجود ندارد، بیشتر است. «حداقل امکانات ایمنی» وجود ندارد.
کارگران افغانستان «ناامنترین» و «مجبورترین» هستند.
خطاب من به رفقا این است: بیایید از «روزمرگی» دست برداریم و برای ایجاد «جنبش برای تغییر» تلاش کنیم، تا در عمل حرکتی برای «طبقات پایین جامعه»، «کارگران» و «زحمتکشان» افغانستان انجام داده باشیم.»
حادثات کاری و جایگاه طبقه کارگر در جامعه
در گذر زمان، همواره با این واقعیت مواجه بودهایم که حوادث ناشی از کار یکی از عوامل تهدیدکنندهی زندگی انسانها بوده و تا زمان نابودی نظام طبقاتی، همچنان با شدت ادامه خواهد داشت. کارفرمایان و سرمایهداران، اعم از بزرگ و کوچک، معمولاً توجه چندانی به این مسئله ندارند و گاهی حتی برای کسب سود بیشتر، کاملاً از آن چشمپوشی میکنند.
سرمایهداران بزرگ و کوچک، و در برخی کشورها حتی دولتها، موظفاند که حفاظت کارگران را در حین کار و تولید در نظر داشته باشند. آنها باید تمامی وسایل محافظتی لازم را برای کارگران تهیه کرده و محیط کار را به گونهای آماده کنند که امنیت جانی کارگران و دیگر افراد مشغول در کار تضمین شود.
طبق آمار سازمان ملل، سالانه در جهان حدود دو میلیون نفر به دلیل حوادث کاری جان خود را از دست میدهند. همانطور که همه شاهد بودیم، در جریان همهگیری کووید-۱۹، کادر درمانی در برخی کشورها، حتی در کشورهای پیشرفتهی سرمایهداری، از کمبود یا نبود وسایل محافظتی شکایت داشتند. در برخی کشورها همین کمبود یا نبود تجهیزات حفاظتی ، باعث مرگ بسیاری از کارکنان بخش سلامت شد.
در افغانستان، آمار دقیقی از تلفات کارگران در بخشهای مختلف در دست نیست. کارگران و کارمندان این کشور از هیچگونه امتیازی برخوردار نیستند؛ نه بیمهی بیکاری دارند و نه اکثریت آنها از حقوق تقاعد بهرهمند میشوند. همچنین هیچ قانون و مقرراتی در مورد حفاظت از جان کارگران وجود ندارد. واضح است که تشدید فشار کار، بدون تأمین تجهیزات حفاظتی و امکانات حفاظتی، کارگران و کارمندان را بیش از پیش در معرض بیماریها و خطرات جانی قرار میدهد.
محیطهای کاری در افغانستان از حفاظت کافی برخوردار نیستند و هیچگونه وسایل حفاظتی برای جلوگیری از خطرات احتمالی حین کار و تولید در نظر گرفته نمیشود. به عنوان مثال، کارگران از کلاه حفاظتی ، بوت کار، دستکش، عینک، پیشبند، ماسک و لباس مخصوص که میتواند آنها را در برابر خطرات محافظت کند، محروم هستند. در افغانستان و بسیاری از کشورهای دیگر، صحبت از حقوق اولیهی کارگران، مانند استراحت پس از دو ساعت کار، دو روز رخصتی در هفته، هشت ساعت کار روزانه، رخصتی تابستانی، رخصتی مریضی ، وقفهی دهدقیقهای برای نوشیدن چای یا آب، امری غیرقابل تصور و حتی در مواردی کفرآمیز تلقی میشود.
استثمار کودکان و زنان در مشاغل سخت و آسیب پذیر ،یادآور شرایط قرنهای هجدهم و نوزدهم اروپا است؛ وضعیتی که حتی بیان آن نیز شرمآور است.
ما در یک جامعهی طبقاتی زندگی میکنیم، و حتی ایدئولوگها و نظریهپردازان بورژوازی نیز به این واقعیت اذعان دارند. با این حال، متأسفانه برخی از چپهای راهگمکرده در افغانستان، که خود را مارکسیست مینامند، نه تنها برای ایجاد یک حزب انقلابی تلاش نمیکنند، بلکه از دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان نیز سرباز میزنند و حتی از بحثهای ایدئولوژیک هراس دارند (منظورم چپ بازمانده از جریان شعلهی جاویدو سازمان جوان مترقی است).
با در نظر گرفتن این واقعیت که ما در یک جامعهی طبقاتی زندگی میکنیم، تمام طبقات در افغانستان حزب و نمایندگان فکری خود را دارند و بهشدت فعال هستند، بهجز طبقهی کارگر، که نه دارای حزب انقلابی سراسری و قدرتمند است و نه اتحادیه و سندیکاهای کارگری دارد. این طبقه که تمام ثروت جامعه را تولید میکند، هر روز علاوه بر استثمار شدید، با مصائب و بدبختیهای بیشماری نیز دستوپنجه نرم میکند.
دیروز، در ولایت سمنگان، ۱۶ کارگر معدن زغالسنگ به دلیل نبود شرایط حفاظتی کاری جان خود را از دست دادند و ۱۸ تن دیگر در معدن گرفتار شدند. دولت دستنشانده هیچ اقدامی برای نجات کارگران انجام نداد، اما مردم محل با دستان خالی و وسایل ابتدایی در تلاش برای نجات آنها بودند.
بدون تشکیل یک حزب پرولتری که از کارگران نمایندگی کرده و به دفاع از حقوق برحق آنان برخیزد، صحبت از کمونیسم بیجا و بیمورد است و بیشتر به یک تجمل شباهت دارد.
فقط از طریق ایجاد حزب کمونیست و انتقال آگاهی انقلابی به درون طبقهی کارگر است که این طبقه میتواند توانایی خود را بازیابد و برای تحقق یک جامعهی انسانی تلاش کند. کارگران افغانستان، از طریق حزب خود، میتوانند با همسرنوشتان خود در جهان ارتباط برقرار کرده و در یک صف متحد برای سرنوشت بشریت مبارزه کنند.
همانطور که مارکس در مورد رنجهای این طبقه، که خصلتی جهانشمول دارد، گفته است:
«این طبقه، حوزهای از جامعه است که خصلتی جهانشمول دارد، زیرا رنجهایش جهانی است… ستمی که به پرولتاریا روا داشته میشود، یک ستم خاص نیست، بلکه ستمی عام و همگانی است. این طبقه نه تنها در مخالفت با پیامدهای خاص این نظام سیاسی قرار دارد، بلکه در ضدیت با تمام مبانی آن است. این طبقه نمیتواند خود را آزاد کند مگر آنکه کل جامعه را رهایی بخشد. به یک کلام، طبقهای که بیانگر نابودی کل است و بنابراین، تنها با رهایی بشریت، خود را نیز رها خواهد کرد. این طبقه، پرولتاریا است.»
کارگران و دهقانان و زنان
شهدای بالقوه اند.
مردگان زنده اند.
طبق آمار
هر ثانیه کارگری در حین کار می میرد
هر روز مثلا در آلمان
زنی توسط همسرش ةش و لاش و لاشه می شود.
مولدان نعمت و ثروت و سعادت و لذت
رنگ نعمت و ثروت و سعادت و لذت را
فقط در خواب می بینند و نه در بیداری.
ترفند غریزی اندام آدمی (شاید هم اندام جانوری) همین است:
اگر دسترسی در بیداری به چلو کباب نداری،
خواب چلوکباب می بینی و سیر دل می خروی و حسابی سیر می شوی
بهترین یار و پاسبان هر کس قوای غریزی او ست.
آره.
سطح فکری پرشکیان و عراقجی
صد برابر بالاتر از این و آن است.
اگر قادر به تفکر مارکسیستی نیستید
قادر از مقایسه سهل و ساده که هستید.
پزشکیان را مقایسه کنید با دونالد ترامپ، پوتین، پالان، نتان و عربان و عردوغان
سطح فکری خیلی از حضرات
قابل مقایسه با سطح فکری کودکان ۱۱ ساله است
حضرات دنبال آفربن از هر رهگذر می گردند
التماس جایزه نوبل و موبل دارند
فاشیسم
فی نفسه
سیاهی محض است
و
نمی تواند به جنگ سیاهی برود
فاشیسم
فقط می تواند رجز بخواند و شعار توخالی بدهد و ضمن خودنمایی و خود بزرگ نمایی
چپ نمایی کند
و
عوامفریبی و خر پروری کند.
شاملو نماینده نیچه ئیسم و اگزیستانسیالیسم و فاشیسم و نیهلیسم و هارت و پورتیسم بوده است
شاملو و پدرش به اتهام پیروی از هیتلریسم
توسط متفقین بازداشت و حتی پای جوبه دار ربرده شده است.
لاطائلات شاملو را باید نقد کرد و نه نقل
تغییرات اقلیمی و چالش خشکسالی (دریاچه ارومیه) در ایران
دکتر فیروز روشن - آلمان - 2019
در شرایط تغییرات اقلیمی فراگیر در جهان, پروژه های انتقال آب به دریاچه ارومیه با ابعاد گوناگون متاسفانه جوابگوی این چالش زیست محیطی نیست و بی نتیجه خواهند ماند و این منابع آبی نیز هدر خواهند رفت.
علل عمده تغییرات اقلیمی, عمدتا فرازمینی و ناشی از دینامیسم تحولات درونی ساختار لایه های کره زمین هستند.
عوامل "آبخیزداری" (مدیریت و حفاظت از منابع طبیعی در یک حوضه آبخیز ) , فقدان مدیریت بهینه منابع آبی در گذشته و حال نیز مزید بر علت هستند.
مهم ترین علل تغییرات اقلیمی عبارتند از :
1 - سیکل های دوره ای تحولات و فعالیت خورشیدی .
2 -حرکت و تغییر موقعیت جغرافیایی قطب های مغناطیسی کره زمین و در پی آن چرخش چتر محافظ مغناطیسی پیرامون آن.
3 - کاهش سرعت حرکت وضعی کره زمین , ناشی از زاویه و لنگی محور چرخش زمین و تاثیر نیروی جاذبه (جذر ومد).
4 - چرخش و جابجایی آرام قطبهای جغرافیایی.
5 - تخریب لایه اوزن اتمسفر در پی آزمایشات اتمی و سایر فعالیتهای مخرب انسانی.
طی فرآیند های نامبرده, ضریب تراز تابش انرژی خورشیدی از سویی و بازتاب تبخیری گستره سطح آب دریاچه ارومیه به سود تبخیر بیشتر از آب ورودی تغییر یافته است.
شرایط وِیژه ترکیب شیمیایی آب دریاچه ارومیه و دریاچه های نظیر آن , غلظت بیش از حد نمک ''ناتریوم کلرید '' و املاح دیگر( حدود 30% در مقایسه با دریای مدیترانه 3.8%), عمق اندک آب دریاچه (15 - 5 متر) ,
افزایش سرعت تحرکات بین مولکولی املاح آب و گرمایش ناشی از آن از جمله عوامل فیزیکی - شیمیایی دیگر در ایجاد این چالش زیست محیطی ویزه هستند.
افزون براین علل اصلی, سوء مدیریت بهره وری از منابع آبی( ایجاد و برداشت بی رویه آب از چاه های عمیق), فقدان پایش و سامان دهی پیشرفته و روزآمد آبیاری و توسعه کشت و کار گلخانه ای , گزینش متناسب با شرایط اقلیمی انواع کشت در کشاورزی , ایجاد متعدد سد ها بدون در نظر گرفتن پیامد های دراز مدت زیست محیطی آنها در این شرایط ویژه را هم می بایست به تشدید تغییرات اقلیمی و خشکسالی ناشی از آن لحاظ نمود.
نمونه های دیگر این چالش ها, ناشی از عوامل نامبرده , دریاچه هایی در بولیوی, گواتمالا , بوتسوانا, تورکانا ( اتیوپی و کنیا ) ,آرال بین ازبکستان و قزاقستان و یا دریاچه ایالت یوتا در آمریکا (سالت لیک سیتی) , خشکسالی در جنوب غربی ایالات متحده آمریکا ( کالیفرنیا ) هستند.
"فلات ایران در عصر'' هولوسین '' (هولوسن از حدود ۱۱۷۰۰ سال پیش شروع شده و هماکنون نیز ادامه دارد.) دورههای خشک و مرطوب را از سر گذرانده است. اما مهمترین تحول هولوسن (از ۵٫۳۳۲ میلیون تا ۲٫۵۶ میلیون سال پیش ادامه داشتهاست. این دور دومین و جوانترین دور نئوژن در عصر نوزیستی است) تشکیل سامانههای دریاچهای در فلات مرکزی بر اثر ذوب یخ در اواخر دوره '' پلیستوسن'' (از ۵٫۳۳۲ میلیون تا ۲٫۵۶ میلیون سال پیش ادامه داشتهاست) بود.
تراز این دریاچهها با جریانهای رودخانهای که از بقایای یخچالها سرچشمه میگرفتند تنظیم میشد.
اراضی پست و بیابان کنونی فلات مرکزی ایران در آن هنگام مملو از آب بودند و نخستین سکونت گاههای دائمی در حاشیهی این دریاچهها شکل گرفتند. در واقع سامانههای تمدن ساز در فلات مرکزی عمدتاً دریاچهها بودند. تمدن جیرفت، و دولت شهرهای غرب جازموریان شاید قدیمیترین زیستگاهها بودهاند.با گرمترشدن هوا در ''هولوسن '' میانه و احتمالاً بهرهکشی بیش از حد از اراضی زراعی جنب تالابها، تراز دریاچهها از تراز تجدید پذیر خارج شد و به تدریج چشمانداز فلات مرکزی به سمت خشک شدن رفت تا حدود ۳۵۰۰ سال پیش به وضعیت کنونی (البته قبل از تأثیر فزایندهی گرمایش جهانی) رسید.''
در تاریخ جغرافیای پیشین فلات قاره ایران , به احتمال زیاد تغییرات اقلیمی موجب نابودی تمدنهای این فلات قاره ( حوزه تمدنهای جیرفت, تپه سیلک, اوراتور,تپه گیان و کاسی ها و.... ) بوده اند.
در قرن حاضر در پی پیشرفت علم و فناوری و امکانات و راهکارهای بیشمار تکنیکی, بی شک میتوان با نظم فکری و مدیریت روز آمد این چالش های زیست محیطی را با راهکارهای گوناگون مدیریت کرد.
با جهادی ملی میتوان از این بحران مهلک عبور و آن را تبدیل به فرصت کرد.
راهکارهای چاره ساز وعملی :
- مدرنیزه کردن وتوسعه کاریز های (قنات های) سنتی و سامانه آبیاری کشت وزراعت با الگوی اسراییلی, هلندی وچین توجه ویژه به مواد 02 و 82 برنامه ششم توسعه کشور.
- دگرگونی بنیادی الگوی مصرف ( فرهنگ سازی و افزایش بهای انرژی.
توسعه کاربرد انرژی هسته ای وکاربرد آن جهت نمک زدایی وشیرین سازی منابع آبی شمال وجنوب کشور. ,
- بومی سازی دانش فنی اکتشاف و دست رسی به منابع آبهای ژرف فراوان در کویرو لایه های رسوبات آهکی زاگرس.
- توسعه سریع نیروگاه های هسته ای کوچک با ظرفیت حدود 15 - 10 مگا وات , پیشرفت در این دانش وروز آمد سازی آن .
- پرهیز از ابزارسازی از چالش های زیست محیطی وسوء استفاده از آنها برای رقابت های جناحی وسیاسی , رانت خواری و فساد اقتصادی.
- پرهیزازگفتمان های انحرافی و انتخاباتی , گمانه زنی پیرامون طرح های توهم آمیز, وعده های پوپولیستی بدون کارشناسی حرفه ای وعملی به مردم وکار زار پر هزینه رفت وآمدهای '' مشاورین '' کار نا بلد خارجی.
- پرهیز از پخش اکاذیب وفضا سازی وبراه انداختن کارزار های رسانه ای با ادعاهای غیر حرفه ای برعلیه پروژه های چند منظوره ( مدیریت مخاذن آب و آبخیزداری در خشکسالی , تولید انرژی الکتریکی , رونق کشاورزی و پیشگیری از خطر سیل ) بسیار بهنگام وموفق سد سازی در دوره دولت های پیشین کشور و ابزار سازی از این بحران ها به منظور تخطئه رقبای سیاسی.
پایان
چین در مدار رقابت: فرود عمودی Tianlong-2 و چالش تازه علیه SpaceX
در یک دستاورد مهم و نمادین، استارتاپ چینی Space Pioneer موفق شد موشک Tianlong-2 را با موفقیت بهصورت عمودی فرود آورد؛ موفقیتی که میتواند آغازگر مرحلهای نوین در رقابت جهانی بر سر سلطه بر فضا باشد. این فناوری، که پیشتر بهطور انحصاری در اختیار شرکتهایی مانند SpaceX آمریکا بود، حالا در اختیار یک بازیگر چینی قرار گرفته است؛ و این پیام روشنی دارد: چین نهتنها در عرصههای صنعتی فناوری، بلکه در مرزهای پیشرفته فضانوردی نیز در حال شکستن انحصارهاست.
فرود عمودی موشک، امکان بازیابی و استفاده مجدد از مراحل پرتاب را فراهم میآورد؛ امکانی که هزینههای ماموریتهای فضایی را بهطور چشمگیری کاهش میدهد و راه را برای پرتابهای مکرر و تجاریسازی فضا هموار میسازد. Space Pioneer حالا بهعنوان نخستین شرکت خصوصی در چین که به این موفقیت دست یافته، نشان داده است که چین با اتکا بر استارتاپهای فناورانه و سرمایهگذاری گستردهی دولتی، در حال بازسازی کامل نقش خود در بازار جهانی فضاست.
این دستاورد همچنین نشاندهندهی تغییر مدل سرمایهگذاری فضایی چین است: از انحصار دولتی به میدان دادن به شرکتهای خصوصی، درست مشابه مدل موفق آمریکا. اما تفاوت آنجاست که در چین، این شرکتهای خصوصی اغلب با حمایت مستقیم یا غیرمستقیم دولت و در چارچوب برنامهریزی متمرکز عمل میکنند؛ چیزی که به آنها قدرت مانور بالایی در رقابت جهانی میدهد.
در حالی که SpaceX تاکنون با دهها فرود موفق موشک فالکن ۹، استانداردهای جدیدی برای پرتابهای فضایی تعریف کرده است، موفقیت Tianlong-2 این پیام را به جهان مخابره میکند که رقابت تازهای آغاز شده است. چینیها با سرعتی چشمگیر در حال رسیدن به قلههایی هستند که زمانی فقط در دسترس غرب بود.
اکنون فضا دیگر تنها صحنهای برای نمایش قدرت علمی نیست؛ بلکه به میدان نبرد اقتصادی و ژئواستراتژیک بزرگی تبدیل شده است که در آن، هر پرتاب و هر فرود موشک، نشانی از توازن جدید قدرت در جهان دارد. چین، با Tianlong-2، وارد این میدان شده است — نه برای تماشا، بلکه برای پیشروی.
آموزش کارل مارکس آموزشی است قدرقدرت
زیرا که واقعی است؛
منضبط و منسجم است.
جهانبینی واحدی را به انسانها عرضه میکند
که با هیچ نوع خرافات و ارتجاعی سر سازگاری ندارد و مخالف با هر نوع سلطهٔ استثمارگرانهٔ بورژوازی است۰
#ولادمیر_لنین
این ترجمه از حرف لنین
ترجمه درب و داغانی است.
منظور لنین
نه آموزش مارکس، بلکه آموزه مارکس است
آموزه = تعلیمات (Lehre)
آموزش = تعلیم و تعلم و فراگیری (Bildung)
آموزه مارکس چیست؟
منظور لنین احتمالا مارکسیسم است ونه تعلیمان مارکس.
مارکسیسم چیست؟
مارکسیسم
علم و ایده ئولوژی همزمان است
مارکسیسم
دیالک تیکی از علم و ایده ئولوژی (ایده ئولوژی پرولتاریا) است.
پرولتاریا (کارگران صنعتی)
طبیعتا و طبقاتا مارکیستی می اندیشند.
به همین دلیل
مارکسیسم را نمی توان مثل فیزیک و شیمی و ریاضی
در دانشگاهی تدریس کرد.
مارکسیسم برای هر کسی قابل فهم نیست.
پیش شرط فهم مارکسیسم
قرار داشتن بی چون و چرا در سنگر طبقاتی پرولتاریا ست.
این دعاوی لنین
باید تحلیل مارکسیستی شوند.
همه حرف های مارکس و انگلس و لنین که مارکسیستی و لنینیستی نیستند.
به عوض شکار حرف هایی از کلاسیک ها و عوامفریبی با ان حرفها
باید به ترجمه و تمرین و تعریف مفاهیم پرداخت
تفکر مارکسیستی = تفکر مبتنی بر تعریف علمی و انقلابی مفاهیم = تفکر مفهومی
تفکر غیر مفهومی اصلا تفکر نیست.
هارت و پورت است.
بدون در اختیار داشتن پیشاپیش تعریف علمی مفاهیم
نه میتوان کلمه ای از حرف های کلاسیک ها و همنوعان را فهمید و نه می توان درست حرف زد
چه رسد به کشف حقیقت.
ما ۲۵ سال است که کسب و کارمان ترجمه و تعریف علمی و انقلابی مفاهیم و تمرین تفکر مفهومی است
ما هرروز
برای خودمان و اجنه
حداقل یک مفهوم را ترجمه و تمرین می کنیم
خبرهایی از بمباران سفارت آذربایجان در شهر “کی یف” پایتخت اوکرائین توسط روسیه بگوش می رسد.
مانور اخیر ایران و روسیه در دریای کاسپین(خزر) ، توقف صدها کامیون میوه و تره بار آذربایجان در گمرک روسیه و وابستگی آذربایجان به صادرات به روسیه و باز داشت بسیاری از افراد مطرح و صاحب ثروت و قدرت آذری تبار در روسیه از جمله میدان داران بزرگ با درآمدهای دهها میلیون دلاری روزانه و… از یک سو و شائبه ها و شواهدی مبنی بر نقش آذربایجان در تجاوز جنایتکارانه اخیر به ایران از سوی دیگر ،
این سئوال را مطرح میکند که :
-آیا تکوین و تثبیت جهان چند قطبی به تغییر نقشه قفقاز و هم مرز (زمینی) شدن ایران و روسیه نیازمند است!؟
پاسخ این سئوال به جهت گیری های الهام علیف و نیکول پاشینیان بستگی دارد .
مارکس_و_انگلس
ﺗﺎﮐﻨﻮن همیشه انسانها ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻧﺎدرﺳﺘﯽ درﺑﺎرۀ ﺧﻮد، درﺑﺎرۀ ﺁن ﭼﻪ ﮐﻪ هستند و ﺁن ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ.آنها رواﺑﻂ ﺧﻮد را ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪﺷﺎن درﺑﺎرۀ ﺧﺪا، درﺑﺎرۀ اﻧﺴﺎن ﻋﺎدﯼ و ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻨﻈﻴﻢ کرده اند.
ﻣﺤﺼﻮﻻت اذهانﺷﺎن، از ﮐﻨﺘﺮلﺷﺎن ﺧﺎرج ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎن، در ﺑﺮاﺑﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪه های ﺧﻮد زاﻧﻮ زده اند. ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﺁنها را از ﺗﺼﻮرات واهی، ﻋﻘﺎﻳﺪ، اﻧﺪﻳﺸﻪهاﯼ ﺟﺰﻣﯽ و ﻣﻮﺟﻮدات ﺗﺨﻴﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮔﺮدنﺷﺎن ﻳﻮغ نهاده اند، ﺑﺮهاﻧﻴﻢ. ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ مفاهیم ﻃﻐﻴﺎن ﮐﻨﻴﻢ.....
این حرف های مارکس و انگلس جوان را باید نقد کرد و نه نقل
مارکس و انگلس
که مارکسیست مادر زاد نبوده اند
شاید در اخر عمرشان اندکی مارکسیست شده باشند
خود او هم گفته است:
من (هنوز) مارکسیست نیستم
لطقا شعار ندهید. به عوض شعار به شعور بپردازید. حکومت چیست؟ میهن چیست؟
ما این مصاحبه و مصاحیه پزشکیان را با دقت درخور شنیده ایم
هیچ ایرادی در اندو ندیده ایم.
عراقچی و پزشکیان سیاستمدار اند
شخصیت های حقوقی اند
بار امانت ملی به دوش می کشند
کلمه به کلمه حرف های شان
سنجیده و پخته و اندیشیده شده است.
مخاطب ایندو
سکنه امریکا ست
عراقچی دکترای حقوق بین الملل دارد
برای چی شخصیت های کشور را تحقیر و تخریب می کنید؟
هدف ایندو
ممانعت از ورود امریکا به جنگ با ایران است
ایران
بسان ج خ چین
در حال توسعه شتابان نیروهای مولده است
کمترین نیازی به جنگ ندارد
ای دل غافل
مهندسین ایرانی روی ۵ پروژه شب و روز کار میکنند
نهایتا
اب و برق مجانی خواهد شد.
ما گزارش مربوطه را دیروز منتشر کرده ایم
بخوانید و به مصدق هم بفرمایید که بخواند و دل به امریکا نبندد
حقیقت چیست؟ مگر ما حقیقت را کتمان کرده ایم؟ منظور از توده چیست؟ منظور از طبقه و طبقه حاکمه چیست؟
مهندسین ایرانی
پروژه آبی فخر انگیز اعجاز امیز غول آسایی را برنامه ریزی کرده اند و اجرا می کنند.
پروژه ای حیرت انگیز وستایش انگیز که در تصور آدمی نمی گنجد.
ایران چه بسا
صحاری لم یزرع را به گلستان تبدیل کرده است
و
سنگستان ها را به کشتزار
پیشرفت علمی وفنی و فن اوری ایران
شگفت انگیز و تحسین برانگیز است
سوریه آزاد دست پخت عردوغان ، نتانیاهو و ترامپ؟
لاشخوری در جهان و خاوران خاور نبوده که در سوریه
باندی نداشته باشد.
از قطر تا امارات، از جمهوری های سابق شوروی و القاعده و داعش تا بن سلمان و فراسنه و آلمان.
حالا باید سوریه دیگری در جای دیگری پیدا کرد و حضرات روانی را رهسپار آنجا کرد
هر کس که اکنون دوباره احساس دینی را در وجود خود جای دهد ,چاره ای جز این کار ندارد که فضای کافی برای رشد آن را نیز فراهم کند .
این چنین اندک اندک هستی او تغییر می کند و وجودش آنچه را که به عنصر دینی وابسته و مربوط است , ترجیح می دهد ؛ تمامی توانایی او در قضاوت و احساس , تیره و تار می شود و سایه ی دین بر همه ی امور سنگینی می کند . احساس , نمی تواند ساکن وخاموش بماند . بنابر این باید مراقب خویش بود .
انسانی بسیار انسانی _ ۱۲۱ . بازی خطرناک
از نیچه بپرسید:
دین چیست؟
دین فرمی از شعور است.
بی دینی به معنی بیشعوری است.
ما تعریف علمی و انقلابی دین را همین روزها ترجمه و منتشر می کنیم
حداقل بخوانید
نیچه
که ادم نبوده است تا لاطائلاتش را به خورد خلایق بدهید.
نیچه
بانی بنای تئوریکی هولوکاوست ها ست
نیچه
فیلسوف کج و کوله فاشیسم است
در دوره حکومت هیتلر
لاطائلات نیچه
جزو کتب درسی در آلمان بوده اند.
نیچه خاتم الافلاسفه امپریالیسم است
به همین دلیل
لاطائلات نیچه
به هر بهانه ای ترجمه و توزیع و تبلیغ می شود
هم در فیلم های عاشقانه در حین جفتگیری و ارگاسم
و
هم در فیلم های پورنو.
مخالفت نیچه با مذهب
نه به دلیل مخالفت او با خرافات مذهبی
بلکه به دلیل اخلاق مذهبی و هومانیسم مذهبی است
که به قتل عام
وحشیانه زن و بچه و پیر وبرنای مردم اجازه نمی دهد و مبلغ هارمونی و هماهنگی و همبستگی و همنوعدوستی است
نیچه مؤسس راسیسم، خردستیزی، اخلاق ستیزی و هر مکتب خرافی و ضد عقلی و ضد خلقی دیگر مثلا تیهلیسم و آنارشیسم و پسیمیسم و اسکپتیسیسم و غیره بوده است
برای اولین بار در تاریخ بشر، دانشمندان در حال ساختن دوایی هستند که ممکن است به بزرگسالان کمک کند تا دوباره دندانهای طبیعی نو برویانند.
این یک پیشرفت بسیار بزرگ در جاپان است. دوایی که ساخته شده حالا وارد مرحله آزمایش بالای انسانها شده و ممکن است تا پنج سال آینده در دسترس قرار گیرد.
این دوا چگونه کار میکند؟
بدن ما بهصورت طبیعی توانایی ساختن دندان نو را دارد، اما این توانایی بهصورت عادی "خاموش" است. این دوا یک پروتین مخصوص را هدف قرار میدهد که مانع رشد دندان میشود. وقتی این پروتین غیرفعال شود، بدن دوباره میتواند دندان بسازد — مخصوصاً در جاهایی که دندان گم شده.
در حال حاضر، آزمایش این دوا روی بزرگسالان آغاز شده و در آینده قرار است روی کودکانی که بعضی دندانهای دایمی ندارند نیز آزمایش شود.
اگر این دوا موفق باشد، میتواند انقلابی در بخش دندان بهوجود بیاورد؛ یعنی بهجای دندانهای مصنوعی یا ایمپلنت، مردم بتوانند دندانهای واقعی و طبیعی خود را دوباره برویانند.
این روش ممکن است برای کسانی که به خاطر حادثه، پوسیدگی یا مشکلات رشد دندانهای خود را از دست دادهاند، یک امید بزرگ باشد. اگر این دوا موفق شود، ممکن است ما وارد یک دور تازه در داکتری دندان شویم — دوری که در آن "رویاندن دندان نو" یک گزینه واقعی و طبیعی شود، در کنار دندان مصنوعی، بریج و ایمپلنت.
نیویورک تایمز: پیشبینی میشد ایران در تابستان با آشوب داخلی مواجه شود، اما جنگ و فراخوان ترامپ و نتانیاهو به مردم ایران برای قیام علیه نظامشان، نتیجه عکس داد.
برخی از تحلیلگران مسائل ایران قبل از حملات اسرائیل، پیشبینی میکردند که ایران در تابستان شاهد آشوب داخلی به دلیل بحران های اقتصادی و مشکلات مربوط به افزایش دمای هوا، منابع آب و برق و سوخت باشد اما جنگ نتیجهای معکوس از خود بر جای گذاشت.
خامنه ای باید برود
- فرمانده کل قوا، در زمانی که دشمن فاشیست به مام وطن حمله آورده و خون ایرانیان را بر زمین ریخته بود، به جای فرماندهی بیش از 20 روز پنهان می شود و حتی دو خط اعلامیه نمی دهد.
- رهبر عالیقدری که "پیامبرانه" اعلام می کند که نه مذاکره می کنیم و نه جنگ می شود و هر دو اتفاق می افتد.
- رهبر عالیقدری که سیاست ادامه بحران سازی او از طریق غنی سازی اورانیوم و با هدف باز سازی سلطنت و مجتبای خود را بر تخت نشاندن، بهانه کافی بدست نتانیاهو که در حال انجام هولاکاست در غزه است داد، تا به خود جرئت دهد تا به مام وطن حمله آورد.
- رهبر عالیقدری که کشور را دچار فاجعه احمدی نژاد کرد تا هم 800 میلیارد دلار در آمد نفت را آتش بزند و هم با شعار نابودی اسرائیل، این کشور آپارتاید متجاوز را در وضعیت "قربانی" و "مظلوم" قرار دهد.
- رهبر عالیقدری که کشور را دچار فاجعه رئیسی، یعنی خنگ صفتی که جز اعدام نمی فهمید، کرد، تا به بخشهای جان سالم بدر برده اقتصاد از فاجعه احمدی نژاد، حمله آورد و فقر را هر چه افزون تر و رانت خوارها را هر چه ثروتمند تر کند که از جمله نتایج آن همین کمبود برق و آب و گازی است که هر روزه هموطنان ما با آن زندگی می کنند.
- رهبر عالیقدری که به بهانه ضد غربی بودن ورود واکسن کرونا را ممنوع کرد و اینگونه بیشمار ساکنان وطن، در بدترین وضعیت جان دادند.
رهبر عالیقدری که....و
آنگاه می بینیم که صدا و سیمای موساد داخلی ( خارجی آن ایران اینترنشنال می باشد.) حال کوشش در ایجاد کیش شخصیت از چنین فرد سخت بی کفایتی می کند و شکست اسرائیل تجاوز گر در رسیدن به اهدافش را نتیجه رهبری چنین شخص ترسو و بی کفایتی ااعلام می کند و اینگونه بر خشم مردم بر استبداد حاکم می افزاید.
البته در شرایطی که سایه جنگ دوباره بر وطن سنگینی می کند، اول وظیفه ایرانیان، دفاع از تمامیت ارضی وطن، بی اما و اگر است. در عین حال نباید اجازه داد نه تنها چنین فرد بی کفایتی از مسئولیت پذیری فرار کند، بلکه کوشش در ساختن تصویری نادر شاهی از شاه سلطان حسین زمان، شود.
محمود دلخواسته
خامنه ای
شخصیتی خردمند است و نه خر.
تروریست های بین المللی
فرماندهان و دانشمندانش را ترور کرده بودند و دستاوردهای صنعتی و علمی وفنی و فناوری کشور تحت بمباران و موشک باران مداوم بود.
خامنه ای که سهل است
اگر رستم دستان و زال نریمان هم بود
برای ارزیابی اوضاع و تصمیمگیری
بسان محمد و موسی
برای مدتی به غار رفته بود تا جانشینی برای شهیدان تعیین کند و فرامینی برای تنبیه متجاوزگران و خائنان خودی.
خامنه ای را
خائنان خودی
سال ها قبل
ترور و مجروح ساخته بودند
خامنه ای
بیدی نیست تا از باد که سهل است، از توفان بلرزد و جا خالی کند
خامنه ای
در رسانه های بین المللی
به عنوان پهلوان تصور و تصویر می شود
به عنوان شخصیتی الگو واره و فخر انگیر
آنهم
در عصر خریت و خیانت و خردستیزی
زمان آدمها را دگرگون میکند اما تصویری را که از آنها داریم ثابت نگه میدارد. هیچ چیزی دردناکتر از این تضاد میان دگرگونی آدمها، و ثبات خاطره نیست.
- مارسل پروست
زمان چیست؟
مکان و زمان
شبیه قابلمه اند
و
بشر شبیه قورمه سبزی و چلو کباب
قابلمه که غذا را تغییر نمی دهد.
راستی غذا را چه چیزی تغییر می دهد؟
به عوض ذکر نقل قول از این و آن
بیندیشیم
اندیشیدن بی ضرر و ضرور است.
بشر
به مدد کار فکری بر روی تجارب شخصی و نوعی (همنوعی)
تغییر فکری می کند
از خریت خود درس می گیرد و خردمند می شود.
زمان و مکان کاره ای نیستند.
منظور پروست از تصویر و خاطره چیست؟
تصویر از حریفی و یا حرفی و خاطره ای از او
انعکاس لحظه ای از وجود وبود او در آیین هذهن حریف است
و
نه انعکاسی از عمر او و تحولات مثبت و منفی او.
خاطرات
از لحظه و دم اند و نه از روند وعمر
من بارها به این مسئله برخورده بودم که اقوام و خویشاوندان، نسبت به یکدیگر رفتار و اخلاق نامطلوبتری دارند تا نسبت به بیگانگان.
خویشاوندانِ آدم، به نقاط ضعف و نیروی انسان آشنا هستند و برای حمله به او مواقع مناسبی را انتخاب میکنند. برای تهمتهای خود کم و بیش مدرک دارند و به آسانی با هم دست به گریبان میشوند. به این دلیل است که بیگانگان بیشتر مورد احترام قرار میگیرند.
از کتابِ در جستجوی نان
ماکسیم_گورکی
این خرافه ماکسیم بی سواد و بی خبر از الفبای مارکسیسم
بی چه معنی است؟
معنی این خرافه ابه شرح زیر است:
شناخت هر کس از کسی
هر چه بیشتر باشد،
خصومتش با او به همان اندازه بیشتر خواهد بود
و
هر چه کمتر باشد،
محبتش به او به همان اندازه فزونتر خواهد بود؟
حضرت ماکسیم
تصاد ها
قبل از همه
مادی اند و نه فکری
محبت و نفرت به کسی
قبل از همه
طبقاتی است و نه فاصلتی و معرفتی.
پزشکیان
قبل از ورود به سیاست
پزشک بوده است
آنهم نه پزشک معمولی
بلکه پزشک جراح بوده است و صدها بیمار را جراحی کرده است
چه بسا به رایگان
و
قربة الی الله.
یعنی
دقت
مشخصه اصلی شخص و شخصیت او ست.
ما با پزشکیان وقتی در تویتر بودیم
دهها بار بحث کرده ایم
ما ان زمان درک درستی از او و ایران و طبقه حاکمه و هیئت حاکمه اش نداشتیم
پزشکیان
شخصیت محترم قابل احترامی است
بی دلیل نیست که تروریست های صهیونیستی ـ امپریالیستی
تشنه به خونش بوده اند.
و
با تنی مجروح
از آوار عمارت مخروبه گریخته است.
پزشکیان
شهید زنده است
تبار پزشکیان
به نباتات می رسد که اگر بکشندش، دوباره می روید.
نیاکان ما عمری پرستندگان خدایان نباتی (خدایان میرنده و مجددا زنده شونده) بوده اند.
اگر کسی توان تفکر داشته باشد
به افکار می پردازد و نه به افراد.
شما هر انیدشه از پزشکیان را شنیده اید ذکر کنید و نقدش کنید
پرداختن به افراد
کسب و کار تروریست های کوته اندیش است
کسب کار لطان است که مسموم شده است و اسهال گرفته است و بستری شده است.
جلادی شیخی را دید و گفت:
در حق من دعا کن.
شیخ دها کرد:
خدا یا جانش را بگیر
تا هم خودش از شر خودش رها شود و هم خلایق از شرش
سطح فکری فروید بدبخت و بی سواد
صدها بار نازلتر از سطح فکری کریم است:
فرزند هر کسی
فقط متکی به او نیست
ضمنا منتقد دیالک تیکی او ست.
اگر کسی این حقیقت امر ساده و پیش پا افتاده را متوجه نشده باشد
ابوجهل است.
انما اولادکم ... فتنه
عدو لکم
توله های تان اسباب آزمایش شما هستند
دشمنان شما هستند
جامعه بشری متشکل از دیالک تیک توده و طبقه حاکمه است و تعیین کننده در این دیالک تیک توده است.
حزب کمونیست فلسطین، همانطور که با نگرانی و اندوه عمیق فاجعه انسانی پیش روی مردم ما در نوار غزه را دنبال میکند، با صدای بلند محکومیت و انزجار شدید خود را از تحمیل گرسنگی و نسلکشی که توسط رژیم صهیونیستی، و با حمایت امپریالیسم جهانی، به ویژه ایالات متحده، علیه بیش از دو میلیون فلسطینی که زیر بمباران و ویرانی گرفتار شدهاند، به راه افتاده است، اعلام میکند.
جنایت به اوج خود رسیده است: کودکان از گرسنگی میمیرند، خانوادهها در زبالهها به دنبال تکههایی از غذا میگردند، بیمارستانها بدون دارو یا برق هستند و اهالی به طور سیستماتیک در مقابل چشمان جهانیان نابود میشوند. این فقط یک بحران انسانی نیست؛ بلکه یک جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است که به سابقه تاریک اشغال افزوده شده است، و غزه را به یک زندان روباز و میدانی برای کشتار تبدیل کرده است. ما طرفهای زیر را کاملاً مسئول میدانیم:
۱. رژیم صهیونیستی فاشیست که غزه را محاصره کرده و از گرسنگی به عنوان سلاحی برای شکستن اراده مردم ما استفاده میکند، که نقض تمام هنجارها و قوانین بینالمللی است.
۲. کشورهای غربی، به رهبری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، که پوشش سیاسی، نظامی و مالی برای اشغال فراهم میکنند، در حالی که سازمانهای بینالمللی آنها به ابزار سکوت و همدستی تبدیل میشوند.
۳. رژیمهای رسمی عربی که درمانده یا همدست هستند. برخی از آنها آشکارا با اشغالگر متحد میشوند در حالی که برادرانشان در غزه در محاصره و گرسنگی هستند.
سکوت بینالمللی و عربی چیزی بیش از پوششی برای این جنایت نیست و تاریخ ثبت خواهد کرد که بشریت در حالی که "اسرائیل" فجیعترین جنایات دوران مدرن را با بهانههای واهی مرتکب میشد، نظارهگر بود.
درخواستهای ما:
۱. خطاب به مردم عرب و اسلامی: علیه حاکمان همدست خود قیام کنید و اراده خود را برای باز کردن گذرگاهها و شکستن محاصره اعمال کنید. ۲- به نیروهای مترقی و کارگری، احزاب کمونیست و چپ در سراسر جهان: غزه را تنها نگذارید. نبرد آن، نبرد همه آزادگان جهان علیه امپریالیسم و صهیونیسم است.
۳- به سازمان ملل متحد، هلال احمر و صلیب سرخ: فوراً اقدام کنید. بیانیههای محکومیت، گرسنگان را سیر نمیکند و کودکی را که در آغوش مادرش در حال مرگ است، نجات نمیدهد.
۴- به جنبش مقاومت فلسطین: صفوف خود را متحد کنید. این نبرد سرنوشتساز است. مردم در حال مرگ هستند و چارهای جز مقاومت در برابر اشغالگر تا زمان آزادی ندارند.
۵- به تشکیلات خودگردان فلسطین: سیاستهای شکستخورده خود را فوراً تغییر دهید. به تفرقه پایان دهید و هماهنگی امنیتی با اشغالگران را متوقف کنید تا وحدت ملی ایجاد شود که مقاومت را تقویت میکند و به پایان اشغال منجر میشود.
ما نمیپذیریم که غزه به یک گور دسته جمعی تبدیل شود!
حزب کمونیست فلسطین تأکید میکند که مبارزه علیه قحطی و جنگ و نابودی، مبارزه علیه اشغال است و آزادی فلسطین تنها با فروپاشی کل پروژه صهیونیستی محقق خواهد شد. ما خواستار موارد زیر هستیم:
- بسیج فوری جهانی برای وادار کردن «رژیم صهیونیستی» به بازگشایی گذرگاهها.
- تحریم کامل رژیم صهیونیستی و حامیان آن.
- لغو تمام اشکال عادیسازی روابط با اشغالگران فاشیستی که جاهطلبیهای توسعهطلبانهشان کل خاورمیانه را در بر میگیرد و جغرافیای آن را برای همسو شدن با منافع و جاهطلبیهایشان بازطراحی میکند.
چنین بینشی را
سوبژکتیویسم معرفتی می نامند.
سوبژکتیویسم معرفتی
محتوای شناخت را نه در موضوع شناخت
بلکه در سوبژکت شناخت (روباه) جست و جو میک ند و پیدا می کند تا عوامفریبی کند.
برای اینکه
قضیه بر عکس است.
مثال:
خریت خر در خود خر است
و
نه در خرچران و خر پرور و خرسوار و خر فروش و خرشناس
چین دوباره قهرمان المپیاد جهانی ریاضی شد.
چینیهای اهل ایالات متحده دوم شدند.
برنده مدال طلا و نقره اولمپیاد ریاضی
چینی ها بوده اند:
چینی های ساکن چین
و
چینی های سالکن امریکا
خمینیسم بهترین بدیل بود.
توده خر نیست.
مارتین لوتر کینگ فعال حقوق بشر گفت:
هیچ چیز در تمام دنیا خطرناکتر از جهل خالصانه و حماقت وجدانی نیست.
عجب خرافه مفاهیمی:
جهل خالصانه و حماقت وجدانی
مارتین لوتر
سوراخ دعا را گم کرده است:
اولا
جهل خالص و ناخالص وجود ندارد
ضمنا
کسی جاهل نیست
جتی حضرت خر، خر نیست و گرنه نمی تواند به تمیز نباتات سمی از غیر سمی نایل آید و مثل لطان مسموم می شود، اسهال می گیرد و بستری می شود و می میرد
ثانیا
وجدان کذایی
امری پسیکولوژیکی (روحی و روانی) است
و
ربطی به علم و جهل ندارد.
هر جلادی دچار عذاب وجدان می شود
فرق هم نمی کند که علامه باشد و یا ابله باشد
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر