۱۴۰۴ تیر ۳۰, دوشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۴۳۸)

   

 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی


﴿لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾
[ الأنعام: ۱۰۳]

چشمها او را نمى‌بينند و او بينندگان را مى‌بيند. دقيق و آگاه است.

کریم
در این آیه،
برای توضیح و تفهیم ماهیت خدا 
دیالک تیک مادی و روحی
را
به صورت دیالک تیک مرئی و نامرئی
  از سویی
و
به صورت دیالک تیک رائی (بینا و بیننده) و نامرئی
بسط و تعمیم می دهد.
این نظر کریم 
در تحلیل نهایی
به معنی غیر مادی بودن، یعنی روحیت خدا ست.

البته 
روح 
در فلسفه مارکسیستی 
مفهوم عامی است.
روح
به مثابه جفت دیالک تیکی ماده،
عالی ترین مفهوم فلسفی است.
 
روح 
در فلسفه مارکسیستی
    در برگیرنده همه چیزهای فکری از مفهوم تا حکم، از اندیشه تا تئوری، از اجنه تا ملائکه و خدا ست.
روح همان شعور در فلسفه مارکسیستی است 
که ضد دیالک تیکی ماده و یا وجود است.
 
روح
اما
در تفکر فقهی و مذهبی
موجود غیرمادی مستقل از بود و نبود ماده است 
و 
در دیالک تیک ماده و روح،
در جهان بینی ایدئآلیستی (فقهی و مذهبی)، نقش تعیین کننده از آن روح است.


 

درنگی در مقوله فلسفی شعور (روح)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10152

 

پایان


﴿قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ﴾
[ الأنعام: ۱۰۴]

از سوى پروردگارتان براى شما نشانه‌هاى روشن آمد. 

هر كه از روى بصيرت مى‌نگرد به سود اوست و هر كه چشم بصيرت برهم نهد به زيان اوست.

 و من نگهدارنده شما نيستم.

کریم
در این آیه،
پیش شرطی به جبران نامرئیت (نامرئی بودن) خدا عرضه می دارد:
اگرچه خدا نامرئی (غیرقابل دیدن) است، ولی علیرغم آن، 
با چشم بصیرت می توان خدا را «دید».
 
بصیرت
یکی از مفاهیم فقهی مهم است و باید مورد بررسی مارکسیستی قرار گیرد.
 
 
کریم
در این آیه،
الترناتیو دیگری را در زمینه نامرئیت خدا ارائه می دهد:
آیات روشن الهی
را.
 
اگر خدا به طور بیواسطه و مستقیم، غیرقابل دیدن است،
 اما در عوض به واسطه آیات الهی توصیف می شود و حس بینایی در این زمینه نقش تعیین کننده ای ندارد.
اینجا در مقابل بینش ارگانیکی (عضوی) ـ فیزیکی (جسمی) ـ مادی (دیدن با چشم)، 
بینش عقلی و علمی و فقهی (فلسفی) یعنی بصیرت می گیرد.

امروزه در ایران، بصیرت به این معنی به خدمت گرفته می شود:
قوه ای برای کشف حقایق عینی.
 
این بدان معنی است، که بصیرت قوه ای فلسفی است.
قوه ای راسیونال و رادیکال (عقلی و ریشه ای) است.
بصیرت برای «دیدن» چیزهایی است که چشم نمی بیند و نمی تواند ببیند.

بصیرت 
در تحلیل نهایی
به معنی فراگیری تفکر فلسفی است.
بصیرت 
به معنی قوه ای برای کشف حقیقت عینی، یعنی برای نفوذ در ذوات (ذات های) اشیاء ست.
 
بصیرت
برای شناخت ماهیت چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم ها ست.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر