۱۴۰۴ تیر ۲۵, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دین (مذهب) (۴)

        

 

پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور

(۱۹۳۰ ـ ۲۰۱۲)

برگردان

 شین میم شین

 

 

۳

علل عینی (اوبژکتیو) مذهب

 

 

۱

·    در دوره دراز توسعه بشریت، در دوره به اصطلاح گله های بشری (گله های اولیه)، یعنی در ابتدائی ترین فرم وجود جامعه بشری، که حدود یک میلیون سال پیش، وجود داشته است و چند صد هزار سال دوام آورده است، هرگز پیش شرط های لازم برای تشکیل تصورات مذهبی و جهان بینانه ـ به طورکلی ـ وجود نداشته اند.

 

۲

·    انسان های اولیه در مرحله توسعه پیته کانتروپو، سینانتروپو و یا نئاندرتال، مذهب نداشته اند.

 

(پیته کانتروپو

 به انسان جاوه و چینی،

سینانتروپو

به انسان پکنی و یا چینی

و

 نئاندرتال

 به انسان عصر حجر قدیم که در دوسلدورف آلمان کشف شده است،

اطلاق می شود.

مترجم)

 

۳

·    ما تنها در انسان به اصطلاح کرومانون، در عصر نوسنگی قدیم (۴۰ ـ ۵۰ هزار سال پیش)، برای اولین بار، به تصورات و اعمال مذهبی، مثلا تدفین پیش اندیشیده مردگان برمی خوریم.

 

۴

·    تنها در شیوه زندگی خاص آنها، یعنی در دوره جایگزینی مرحله گردآوری و شکار با همبود نجابتی بود که پیش شرط های لازم برای تشکیل تصورات مذهبی و نهادهای منطبق با آنها فراهم می آیند.

 

۵

·    قبلا به سبب وجود شرایط ابتدائی کار و زندگی، در گله های اولیه کوچک و پراکنده، فقط یک «شعور گله ای»  وجود داشته است.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۱)

 

۶

·    انسان در این مرحله، هنوز توان تجرید (انتزاع) و تعمیم نداشته است و لذا بازتاب هائی راجع به هستی انسانها (که در همبود اولیه، همواره به مثابه هستی دسته جمعی تصور می شده) و راجع به پدیده های طبیعی هنوز وجود نداشته اند.

 

۷

·    «تفکر» این عصر توسعه بشریت ـ کلا ـ در پراتیک  بلاواسطه زندگی خلاصه می شد.

 

۸

·    تفکر واقعی و همراه با آن، توانائی انسان به تجرید (انتزاع) و تعمیم، بعدها در مرحله همبودهای نجابتی توسعه می یابد.

 

۹

·    بدین طریق امکان انفصال تفکر از واقعیت پدید می آید.

 

۱۰

·    این پیشرفت، به دلیل نیاز به توضیح پیوندهای ساده معین محیط زیست بود که از تکنیک (فن) ابتدائی و تقسیم کار طبیعی اولیه  نشئت می گرفت.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر