قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۴۲۷)

 

 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴾
[ الأنعام: ۸۴]

و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همگى را هدايت كرديم.

 و نوح را پيش از اين هدايت كرده بوديم و از فرزندان ابراهيم داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را هدايت كرديم. 

و نيكوكاران را اين گونه جزا دهيم.

در این آیه،

از تئوری شناخت (معرفت) کریم  پرده بر می افتد:

کریم 

در این آیه،

 دیالک تیک سوبژکت شناخت و اوبژکت شناخت

را

به صورت دوئالیسم الله و نخبگان (نور دیدگان الله) بسط و تعمیم می دهد

 و 

نقش تعیین کننده

را

از آن سوبژکت شناخت (الله) می داند.

نخبگان مطروحه در این آیه،

(اسحاق و يعقوب و نوح و از فرزندان ابراهيم داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون)

 را

به قهقرای اوبژکت شناخت می اندازد.

الله به مثابه معلم و مربی و هادی و راهنما و مرشد و مراد 

یعنی اتوریته معرفتی

 قلمداد می شود

و

نوردیدگان الله

به مثابه شاگرد، مربا، کور و گمراه و گیج و سردرگم و مرید و دنباله رو و پیرو 

یعنی برده و وابسته و کودک واره.

آنچه که به مثابه لطف الهی جا زده می شود،

در واقع، 

بدترین ستم بر نوردیدگان الهی است.

به معنی خر پروری است.

به معنی تحقیر آنان است.
به معنی مغز اندیشنده زدایی از آنان است.

به معنی سلب از آنان است.سوبژکتیویته

به معنی از آنان استسلب آدمیت

به معنی تقلیل بشریت به درجه اشیاء، حیوانات، صغیران و کودکان ناقص العقل است.

به معنی است.سوبژکتیویسم معرفتی

این بدوی ترین فرم از سوبژکتیویسم معرفتی است.

بشریت

 بدین طریق،

لیاقت شناخت اوبژکت های عینی متنوع 

(جهان و جامعه و طبیعت و حتی انسان را، یعنی خویشتن خویش) 

را

از دست می دهد.

زباله واره می شود.

به قول خود کریم، 

لال و کر و کور و خر می شود.

مهم ترین عیب تئوری شناخت مذهبی

هم همین جا ست.

ایمان و اطاعت کورکورانه جای کند و کاو (پراتیک) و خوداندیشی و علم و شناخت مستقل  را می گیرد. 

ادامه دارد.