دست‌نوشته‌های اقتصادی و فلسفی کارل مارکس
درنگی
از
شین میم شین
سؤال این بود که دلیل بت پرستی و یا کالاپرستی
در تحلیل نهایی
از دید خود همین مارکس چیست؟
چرا باید بت پرست، بتی را که از سنگ و چوب و خرما به دست خود ساخنه است،
بسان خدایی بپرستد؟چرا باید کارگری کالایی را که به دست خودش و امثال خودش ساخته شده است،
بپرستد؟
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش، باید پرسید:
چرا باید مادر و پدری (چه نبات باشد، چه جانور و چه بشر)
جوانه و پیله و جوجه و توله ای را خود تولید مثل کرده است، بپرستد؟
دلیل عشق لایزال مولد به مولود خود چیست؟
دلیل عشق لایزال شاعر به شعر خود، نویسنده به قصه خود، معمار و بنا و عمله به پل و عمارت و کلبه خود چیست؟
این پرستش کلکسیونی (مجموعه ای) از دلایل طبیعی، غریزی، ژنه تیکی و جامعتی متنوع دارد:
دلیل اولش این است که مولد (تولید کننده) در مولود (نتیجه کار) خود،
به بازشناسی خویشتن خلاق خویش نایل می آید.
مولد در آیینه مولود خود، لیاقت و خلاقیت و خالقیت و مولدیت ماهیت خود را می بیند
و
در واقع
نه مولود خود را، بلکه خویشتن خویش را، می پرستد.
بی انکه بداند که چرا می پرستد.
دگر پرستی
در تحلیل نهایی
به معنی خودپرستی است.
بشر در فرزند خود، خویشتن خویش را باز می یابد و می پرستد.
هر کس در مولود خود
مثلا در فرزند و محصول کار خود
ادامه حیات می دهد.
در فلسفه فردوسی
نامور و نامدار می شود.
دیالک تیک نام و ننگ
مبتنی بر دیالک تیک مولدیت و انگلیت است.
هر کس در مولود مثلا فرزند خود و نوه و نتیجه خود
فنا ناپذیر می گردد.
چون بر ملک الموت پیروز می گردد و به ریشش می خندد.
بت پرست
به قول مارکس
در حقیقت ماهیت خلاق خویش را می پرستد و نه بت را.
شاعر در شعرش
به خلاقیت هنری خود پی می برد.
یعنی
به ماهیت انسانی خود پی می برد
و
در حقیقت
نه شعرش را بلکه ماهیت انسانی هنرمند خود را می پرستد.
کارگر
در مولود خود
یعنی
در آنچه که کالا می شود و خرید و فروش می شود،
ماهیت و مولدیت و آدمیت و سوبژکتیویته خود را باز می شناسد و دیوانه وار می پرستد.
دلیل ولخرجی و حیف و میل و ریخت و پاش افراد انگل و نامولد
یعنی بی اعتنایی شان به کالا و پول و نعمت و ثروت و ملک و مال
هم
همین جا ست.
این بدان معنی است که همه بدون استثناء کالاپرست و پول پرست واقعی نیستند.
حتی اگر برای پوز دادن زباله ای را به یک میلیون دلار بخرند و در گوشه اتاق خود و یا حتی در گاوصندوق خود بگذارند و هر از گاهی به امثال انگل خود نشان دهند.
می توان گفت
که ما با دو نوع خودپرستی (و توله خود پرستی و خداپرستی و کالاپرستی و پول پرستی و بت پرستی)
سر و کار داریم:
خودپرستی طبیعی و اصیل و انقلابی
و
خودپرستی قلابی و تقلبی و ارتجاعی
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر