۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۱, یکشنبه

درنگی در دو شعر از سیاوش کسرایی خطاب به روح الله خمینی (۷)

 

 
درنگی
از
شین میم شین
 
از رسول رنج به امام خلق
سیاوش کسرایی

وای اگر که غفلتی

غفلتی و انهدام ملتی

 نه، نیاید آن که دشمنان خلق را
باز بنگریم شادکام

سیاوش

غفلت ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی 

را

موجب انهدام ملت ایران و شادمانی دشمنان خلق می داند.

این بدان معنی است که حزب توده و سیاوش تحلیل طبقاتی علمی و انقلابی از روحانیت شیعی ندارد و آنان را دوستان خلق می پندارد.

فقر مفهومی و فلسفی و نظری (تئوریکی) حزب توده و توده ای ها 

را

نمی توان ندید و نادیده گرفت. 

اگرچه یک سر و کردن بالاتر از بقیه دار و دسته های سیاسی بند تنبانی اند.


سطح فکری حزب توده و توده ای ها در دوره مصدق بالاتر از اکنون بوده است.


می توان گفت که حزب توده و توده ای ها سقوط فکری کرده اند.

یکی از دلایلش این است که حزب توده و توده ای ها در دوره مصدق توده ای تر و در نتیجه واقع بین تر و خردگراتر از اکنون بوده اند.

سیاوش

زاد و رود رنج

خانوار کار

افتخارنامه، نامنامه ای نداشته ست

ـ آن چنان که داشتند پیش ازین ستمگران ـ

لیکن از پس زمان ما، به یادگار

داشت خواهد از تو

هم نگاهداشت خواهد از تو، نام.

معنی تحت اللفظی:

 توده مولد و زحمتکش و پرولتاریا

(بر خلاف ستمگران)

فاقد شجره و افتخارنامه و نامنامه بوده است.

 توده مولد و زحمتکش و پرولتاریا

اما

در آینده نام تو را هم به یاد خواهد داشت و هم  به یادگار خواهد داشت.

این آخرین بند این شعر سیاوش خطاب به خمینی است.

 

ماجرای تخصیص زمین و مسکن به خانوار پس از تولد فرزند سوم چیست؟

۱

زاد و رود رنج

خانوار کار

افتخارنامه، نامنامه ای نداشته ست

ـ آن چنان که داشتند پیش ازین ستمگران ـ

سیاوش

 در این جمله

دیالک تیک توده و طبقات حاکمه انگل و استثمارگر

را

به صورت دیالک تیک زاد و رود رنج و خانوار کار و ستمگران بسط و تعمیم می دهد و دو قطب این دیالک تیک را به لحاظ بضاعت شجره و اصل و تبار و مقام و نام مورد مقایسه قرار می دهد.

سیاوش

در مفهوم خانوار کار، اقشار مختلف پرولتاریا را تجرید می کند:

پرولتاریای کشاورزی و ساختمانی و صنعتی و خدماتی و غیره را.

تفاوت خانوار کار با طبقات حاکمه متکی بر استثمار

«بی همه چیزی» اولی و با همه چیزی دومی به لحاظ شجره و اصل و تبار و افتخارنامه و نامنامه است.

نام

یکی از مفاهیم مهم در فلسفه فردوسی است.

فردوسی بر پایه نام

(به همانسان که بر پایه مفاهیم داد و خرد و غیره)

مفاهیم مرکب ساخته است:

نامور، نامدار، بدنام، خوشنام و غیره.

نام در فلسفه فردوسی در دیالک تیک نام و ننگ وجود دارد.

مراجعه کنید

به

جهان بینی فردوسی

 

(۱ ـ ۴۷)

http://hadgarie.blogspot.com/2019/03/blog-post_19.html

 

منظور سیاوش این است

که

  توده بی نیاز از نام و بی اعتنا به نام است.

توده در فلسفه سیاوش، خدا ست و در سنت خدا بی نیاز و بی ناز و بی آز مطلق است.

آنچه که طبقات حاکمه با هم دارند، توده تنها (به تنهایی) دارد.

 

فرق و تفاوت و تضاد توده ـ خدا (به زبان سیاوش، خدای خاک) با طبقه حاکمه ـ  خدا (الله) 

بی نیازی و بی نازی و بی آزی مطلق توده ـ خدا 

و 

نیازمندی و نازمندی و آزمندی مطلق طبقه حاکمه ـ  خدا (الله) ست.


اعْمَلُوا آلَ دَاوُدَ شُکراً وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِی الشَّکورُ

ای آل داوود، شکرگزار باشید.

هر آینه تعداد اندکی از بندگان من، شکرگزارند. 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر