۱۴۰۴ خرداد ۲, جمعه

درنگی در «کودک استثنایی» اثری از فریدون تنکابنی (۳)

https://i.zamaneh.media/u/wp-content/uploads/2024/09/DSC04516_21-600x3431-1.png?width=1000

فریدون تنکابنی

درنگی

از 

شین میم شین

 

 کودک استثنایی


 همین که نوزاد به دنیا آمد، پزشک ضربه‌ای به پشتش زد تا مانند همه نوزادان نفس بکشد و به گریه بیفتد. 

نوزاد نفس کشید، اما بر خلاف نوزادان دیگر به گریه نیفتاد 


نوزاد که سهل است، هر کودکی و نوجوانی حتی با خوردن ضربه بر باسن لخت و عریانش با گریه و جیغ و اعتراض واکنش نشان می دهد.

ضربه هم به نیت واداشتن نوزاد به واکنش و تنفس است.

بلکه با صدایی رسا این جمله‌ها را بر زبان آورد:
«منت خدای را عزوجل 

که طاعتش، موجب قربت است و به شکر اندرش، مزید نعمت.
 هر نفسی که فرو می‌رود، مُمِد حیات است 

و 

چون بر می‌آید مُفَرَح ذات.»

معنی تحت اللفظی:

 منت خدای عزیز و ارجمند را باد.

خدایی که اطاعت از او سبب نزدیکی به او می شود 

و 

سپاسگزاری به درگاه او سبب افزایش نعماتش.

(برای هر نفسی که می کشیم، باید دو بار شکرگزار باشیم:)

بار اول برای اینکه با هر دم که فرو می کشیم، طول عمر میسر می شود

و

بار دوم برای اینکه با هر بازدمی، ذات مان شادمان می گردد.

 

۱

«منت خدای را عزوجل 

 

  مقدمه سعدی بر گلستان، 

با چپاندن هندوانه ای زیر بغل خدا آغاز می شود:

خدای نظام جامعتی برده داری عزیز و ارجمند قلمداد می شود و با توده های برده ذلیل و بی ارج و ارزش مرزبندی می شود.

آسمان 

آیینه تمامنمای زمین است:

خدا

انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه برده دار و روحانی (آل عبا) است و بسان آنان پر جلال و جبروت است و نه بسان توده برده، «بی همه چیز.»

می توان گفت که مفهوم خدای عزوجل سعدی،

مبتنی بر دیالک تیک طبقه حاکمه و توده  است.


۲
«منت خدای را عزوجل 

که طاعتش، موجب قربت است و به شکر اندرش، مزید نعمت.

 

سعدی 

در این جمله

دیالک تیک داد و ستد 

را

به صورت دیالک تیک اطاعت و قربت و دیالک تیک شکرگزاری و مزید نعمت بسط و تعمیم می دهد.

بنده در جامعه برده داری در هر صورت وابسته به ارباب برده دار است و نعمت (آب و نان و پوشاک و مسکن برای زنده ماندن) دریافت می کند.

ولی اگر از ارباب برده دار، اطاعت کند، مقرب بارگاهش می شود و اگر شکرگزارش باشد، نعمت بیشتری دریافت می کند.

تار و پود قرآن کریم مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد است.


دیالک تیک داد و ستد

دیالک تیک یونیورسال هم دنیاشمول  و هم اخراشمولی است.

دیالک تیک داد و ستد

حتی در صحرای محشر معتبر است.

 واژه های اطاعت و قربت و نعمت در این جمله سعدی، 

ضمنا همقافیه اند و این به سخن او شیوایی و دلنشینی خاصی می بخشد.

بهترین پیرو سعدی در این زمینه

فریدون توللی بوده است.


فریدون توللی توده ای

را 

می توان سعدی توده برده و رعیت و پرولتر و پیشه ور محسوب داشت.

 

شباهت غریبی بین سبک تبیینی سعدی و سبک جاری در زبان المانی وجود دارد.

 

۳

 هر نفسی که فرو می‌رود، مُمِد حیات است 

و 

چون بر می‌آید مُفَرَح ذات.

سعدی

بر آن است که بر هر نفس دو سپاس واجب است:

سپاسی برای دم  و سپاسی برای بازدم.

دم به زعم سعدی موجب افزایش عمر موجودات می شود

و

بازدم ذات موجودات را شادی و شعف می بخشد.

ما اینجا هم با دیالک تیک سر و کار داریم:

دیالک تیک دم و بازدم

دیالک تیک حیات و ذات

دیالک تیک ممد و مفرح

۱

دیالک تیک دم و بازدم

 فرمی از  بسط و تعمیم دیالک تیک داد و ستد است.


دیالک تیک دم و بازدم

در عالم نباتات وارونه می شود:

ستد نباتات 

بر خلاف موجودات، 

نه اکسیژن، بلکه گاز کربنیک سمی و اختناق آور است

و

داد نباتات

بر خلاف موجودات

نه گاز کربنیک، بلکه گاز اکسیژن است که ممد حیات است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر