فریدون تنکابنی
درنگی
از
شین میم شین
کودک استثنایی
همین که نوزاد به دنیا آمد، پزشک ضربهای به پشتش زد تا مانند همه نوزادان نفس بکشد و به گریه بیفتد.
نوزاد نفس کشید، اما بر خلاف نوزادان دیگر به گریه نیفتاد
نوزاد که سهل است، هر کودکی و نوجوانی حتی با خوردن ضربه بر باسن لخت و عریانش با گریه و جیغ و اعتراض واکنش نشان می دهد.
ضربه هم به نیت واداشتن نوزاد به واکنش و تنفس است.
بلکه با صدایی رسا این جملهها را بر زبان آورد:
«منت خدای را عزوجل
که طاعتش، موجب قربت است و به شکر اندرش، مزید نعمت.
هر نفسی که فرو میرود، مُمِد حیات است
و
چون بر میآید مُفَرَح ذات.»
معنی تحت اللفظی:
منت خدای عزیز و ارجمند را باد.
خدایی که اطاعت از او سبب نزدیکی به او می شود
و
سپاسگزاری به درگاه او سبب افزایش نعماتش.
(برای هر نفسی که می کشیم، باید دو بار شکرگزار باشیم:)
بار اول برای اینکه با هر دم که فرو می کشیم، طول عمر میسر می شود
و
بار دوم برای اینکه با هر بازدمی، ذات مان شادمان می گردد.
۱
«منت خدای را عزوجل
مقدمه سعدی بر گلستان،
با چپاندن هندوانه ای زیر بغل خدا آغاز می شود:
خدای نظام جامعتی برده داری عزیز و ارجمند قلمداد می شود و با توده های برده ذلیل و بی ارج و ارزش مرزبندی می شود.
آسمان
آیینه تمامنمای زمین است:
خدا
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه برده دار و روحانی (آل عبا) است و بسان آنان پر جلال و جبروت است و نه بسان توده برده، «بی همه چیز.»
می توان گفت که مفهوم خدای عزوجل سعدی،
مبتنی بر دیالک تیک طبقه حاکمه و توده است.
۲
«منت خدای را عزوجل
که طاعتش، موجب قربت است و به شکر اندرش، مزید نعمت.
سعدی
در این جمله
دیالک تیک داد و ستد
را
به صورت دیالک تیک اطاعت و قربت و دیالک تیک شکرگزاری و مزید نعمت بسط و تعمیم می دهد.
بنده در جامعه برده داری در هر صورت وابسته به ارباب برده دار است و نعمت (آب و نان و پوشاک و مسکن برای زنده ماندن) دریافت می کند.
ولی اگر از ارباب برده دار، اطاعت کند، مقرب بارگاهش می شود و اگر شکرگزارش باشد، نعمت بیشتری دریافت می کند.
تار و پود قرآن کریم مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد است.
دیالک تیک داد و ستد
دیالک تیک یونیورسال هم دنیاشمول و هم اخراشمولی است.
دیالک تیک داد و ستد
حتی در صحرای محشر معتبر است.
واژه های اطاعت و قربت و نعمت در این جمله سعدی،
ضمنا همقافیه اند و این به سخن او شیوایی و دلنشینی خاصی می بخشد.
بهترین پیرو سعدی در این زمینه
فریدون توللی بوده است.
فریدون توللی توده ای
را
می توان سعدی توده برده و رعیت و پرولتر و پیشه ور محسوب داشت.
شباهت غریبی بین سبک تبیینی سعدی و سبک جاری در زبان المانی وجود دارد.
۳
هر نفسی که فرو میرود، مُمِد حیات است
و
چون بر میآید مُفَرَح ذات.
سعدی
بر آن است که بر هر نفس دو سپاس واجب است:
سپاسی برای دم و سپاسی برای بازدم.
دم به زعم سعدی موجب افزایش عمر موجودات می شود
و
بازدم ذات موجودات را شادی و شعف می بخشد.
ما اینجا هم با دیالک تیک سر و کار داریم:
دیالک تیک دم و بازدم
دیالک تیک حیات و ذات
دیالک تیک ممد و مفرح
۱
دیالک تیک دم و بازدم
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک داد و ستد است.
دیالک تیک دم و بازدم
در عالم نباتات وارونه می شود:
ستد نباتات
بر خلاف موجودات،
نه اکسیژن، بلکه گاز کربنیک سمی و اختناق آور است
و
داد نباتات
بر خلاف موجودات
نه گاز کربنیک، بلکه گاز اکسیژن است که ممد حیات است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر