﴿وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولُوا أَهَٰؤُلَاءِ
مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا ۗ أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ
بِالشَّاكِرِينَ﴾
[ الأنعام: ۵۳]
همچنين بعضى را به بعضى آزموديم، تا بگويند:
آيا از ميان ما اينان بودند كه خدا به آنها نعمت داد؟
آيا خدا به سپاسگزاران داناتر نيست؟
کریم
در این آیه،
از سویی
نعمات مادی و سیاسی و غیره
را
نه نتیجه کار فکری و مادی بشری، بلکه نتیجه نیت الهی جا می زند.
سلطنت هم به عنوان موهبت الهی جا زاده می شود
و
سلاطین به عنوان سایه های الهی.
خدا
به برخی از خلایق ثروت و نعمت و قدرت و خلافت و سلطنت و ولایت می بخشد تا آنها را مورد آزمون و آزمایش قرار دهد.
خدای عالم الغیب کذایی می خواهد ببیند که صاحبان ثروت و نعمت و قدرت و خلافت و سلطنت و ولایت می فهمند که نعمات خدا دادی اند و یا نمی فهمند.
کریم
از سوی دیگر
از صاحبان ثروت و نعمت و قدرت و خلافت و سلطنت و ولایت
انتظار شکرگزاری دارد.
کریم
دیالک تیک داد و ستد را به صورت دیالک تیک دریافت نعمت و شکرگزاری بسط و تعمیم می دهد.
این همان انتظار اربابان برده دار از بردگان است:
ارباب به برده نان و آب و مسکن و پوشاک می دهد
و
برده به ازای دریافت این نعمات شکرگزار و منتکش ارباب می شود.
آنچه که در این میان نادیده می ماند،
این حقیقت امر است که برده هم برای ارباب جان می کند و حتی جسم و جان و اهل و عیالش را در اختیار ارباب می گذارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر