۱۴۰۴ خرداد ۶, سه‌شنبه

درنگی در شعری از احمد شاملو خطاب به ایران درودی (۴)

 پرتره‌ای از شاملو، عکاس: هادی شفائیه

 
درنگی
از
میم حجری
 

احمد شاملو

- كه خاموشی 
تقوای ما نيست . 


سكوت آب می تواند خشكی باشد و فرياد عطش؛
سكوت گندم می تواند گرسنگی باشد 
و غريو پيروزمندانه قحط؛
همچنان كه سكوت آفتاب
ظلمات است .

اما سكوت آدمی فقدان جهان و خدا ست.

معنی تحت اللفظی:

سکوت، تقوای ما نیست.

سکوت آب

به معنی خشکی و فریاد عطش است

سکوت گندم 

به معنی گرسنگی و قحطی است

 و

سکوت آفتاب

به معنی تاریکی است.

اما

سکوت بشر

به معنی فقدان جهان و خدا ست.

این دعاوی شاملو خطاب به ایران درودی را باید مورد تأمل قرار دهیم:

۱

كه خاموشی 
تقوای ما نيست
  

منظور شاملو از تقوا، فضیلت اخلاقی است.

شاملو

در این جمله و در این شعر 

دوئالیسم سکوت و فریاد را در ذهن عاطل و باطل  خود دارد.

دیالک تیک سکوت و سخن

یکی از فرم های بسط و تعمیم دیالک تیک سکون و حرکت است.

شاملو

دوئالیستی عندیش است.

یعنی 

طرز «تفکرش» نه دیالک تیکی، بلکه متافیزیکی است.

با داشتن طرز تفکر دیالک تیکی

 نمی توان گنده گوزی و خالی بندی و خودستایی و هارت و پورت کرد.

برای اینکه بنا بر طرز تفکر دیالک تیکی خصلت همه چیز هستی دیالک تیکی است:

مثلا

سکوت به تنهایی وجود ندارد.

سکوت همیشه با سخن همراه است.

نه سخن بدون سکوت وجود دارد و نه سکوت بدون سخن.

تعویض سخن با فریاد توسط شاملو

به معنی تحقیر محتوا و کیفیت سخن و تجلیل فرم و کمیت آن است.

طرز تفکر کریم

بر خلاف شاملو دیالک تیکی است. 

کریم از قول لقمان حکیم، در اندرز به فرزند می گوید:

فریاد نزن.

انا انکر الاصوات، لصوت الحمیر

ناخوشایند ترین صدها، عرعر خر است. 

 

۲
سكوت آب می تواند خشكی باشد و فرياد عطش؛

شاملو

از شعور پیش پا افتاده حتی محروم بوده است:

سکوت آب

چرا باید به معنی خشکی و فریاد عطش باشد؟

سکوت آب

در اثر سکون آب است.

وقتی آب ساکن باشد، با اشیای دیگر برخورد و اصطکاک نمی یابد و صدایی برنمی آید.

به عنوان مثال،

آب استخر و حوض و گودال و مرداب و غیره

خشکی و عطش به چه دلیل است؟


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر