۱۴۰۴ خرداد ۴, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دیالک تیک (۱۹)

 

پروفسور دکتر  افرد کوزینگ

پروفسور دکتر  گونتر کروبر

برگردان

 شین میم شین

 
فلسفه کلاسیک آلمان 

  

۹

·    هگل  اولین خردمندی است که در تاریخ تفکر فلسفی، قوانین عام دیالک تیک را فرمولبندی کرده است:

 

۱

·    او حرکت و توسعه را به مثابه گذار از تغییرات کمی به حالات کیفی نو فرمولبندی کرده است.

 

۲

·    او حرکت و توسعه را به مثابه تشکیل تضادها و حل تضادها  فرمولبندی کرده است.

 

۳

·    او حرکت و توسعه را به مثابه نفی نفی فرمولبندی کرده است.

 

۴

·    او در تضاد، سرچشمه و نیروی محرکه هر نوع توسعه را باز شناخته است:

 

الف

·    تضاد «ریشه هر حرکت و ریشه هر حیاتمندی است. 

 

ب

·    فقط زمانی که چیزی تضادی در خود داشته باشد، حرکت می کند و می تواند حاوی نیروی محرکه و کردوکار باشد.»

·    (هگل، «منطق»، جلد ۲، ص ۱ و ۲)

 

۵

·    هگل  متد فکری دیالک تیکی خود را در تجزیه و تحلیل انتقادی ژرف و پیگیر شیوه تفکر متافیزیکی (غیر دیالک تیکی) توسعه و تکامل ارائه داده است.

·    شیوه تفکر متافیزیکی ئی که با مفاهیم ایزوله شده و مرده و با دستورالعمل های یکسونگر عمل می کرد، بی توجه به حرکت مفاهیم، بی توجه به گذار متقابل آنها به یکدیگر و بی توجه به نسبی بودن دستور العمل ها.

 

۶

·    دیالک تیک اما به نظر هگل نه «هنرنمائی است» و نه «تأملات تاب بازانه ذهنی است.»

·    (هگل، «دایرة المعارف»، پاراگراف ۸۱)

 

۷

·    «دیالک تیک در وهله اول عبارت است از طبیعت خودی و حقیقی تعین های فهم.

 

۸

·    دیالک تیک در وهله اول عبارت است از طبیعت خودی و حقیقی چیزها.

 

۹

·    دیالک تیک در وهله اول عبارت است از طبیعت خودی و حقیقی کلا هر آنچه که محدود است و پایان پذیر است.»

 

۱۰

·    «و لذا دیالک تیک روح پوینده برخورد علمی را تشکیل می دهد.

 

۱۱

·    دیالک تیک اصلی است که تنها به برکت آن پیوند و ضرورت (جبر) ذاتی به درونمایه علوم راه می یابد و معراج راستین و نه نمودین فانی و پایان پذیر در آن است.»

·    (هگل، «دایرة المعارف»، پاراگراف ۸۱)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر