پروفسور دکتر افرد کوزینگ
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۹
· هگل اولین خردمندی است که در تاریخ تفکر فلسفی، قوانین عام دیالک تیک را فرمولبندی کرده است:
۱
· او حرکت و توسعه را به مثابه گذار از تغییرات کمی به حالات کیفی نو فرمولبندی کرده است.
۲
· او حرکت و توسعه را به مثابه تشکیل تضادها و حل تضادها فرمولبندی کرده است.
۳
· او حرکت و توسعه را به مثابه نفی نفی فرمولبندی کرده است.
۴
· او در تضاد، سرچشمه و نیروی محرکه هر نوع توسعه را باز شناخته است:
الف
· تضاد «ریشه هر حرکت و ریشه هر حیاتمندی است.
ب
· فقط زمانی که چیزی تضادی در خود داشته باشد، حرکت می کند و می تواند حاوی نیروی محرکه و کردوکار باشد.»
· (هگل، «منطق»، جلد ۲، ص ۱ و ۲)
۵
· هگل متد فکری دیالک تیکی خود را در تجزیه و تحلیل انتقادی ژرف و پیگیر شیوه تفکر متافیزیکی (غیر دیالک تیکی) توسعه و تکامل ارائه داده است.
· شیوه تفکر متافیزیکی ئی که با مفاهیم ایزوله شده و مرده و با دستورالعمل های یکسونگر عمل می کرد، بی توجه به حرکت مفاهیم، بی توجه به گذار متقابل آنها به یکدیگر و بی توجه به نسبی بودن دستور العمل ها.
۶
· دیالک تیک اما به نظر هگل نه «هنرنمائی است» و نه «تأملات تاب بازانه ذهنی است.»
· (هگل، «دایرة المعارف»، پاراگراف ۸۱)
۷
· «دیالک تیک در وهله اول عبارت است از طبیعت خودی و حقیقی تعین های فهم.
۸
· دیالک تیک در وهله اول عبارت است از طبیعت خودی و حقیقی چیزها.
۹
· دیالک تیک در وهله اول عبارت است از طبیعت خودی و حقیقی کلا هر آنچه که محدود است و پایان پذیر است.»
۱۰
· «و لذا دیالک تیک روح پوینده برخورد علمی را تشکیل می دهد.
۱۱
· دیالک تیک اصلی است که تنها به برکت آن پیوند و ضرورت (جبر) ذاتی به درونمایه علوم راه می یابد و معراج راستین و نه نمودین فانی و پایان پذیر در آن است.»
· (هگل، «دایرة المعارف»، پاراگراف ۸۱)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر