
محمد زهری
درنگی
از
شین میم شین
آزار تنهایی
هوای خانه، سنگین است و افسرده است
گلی، بی آب، در گلدان روی میز، پژمرده است
...
غبار آینه، پوشیده راه جلوه های پاک را بر خویش
چراغ سقف، لرزان است از تشویش
ورق های کتاب نیمه بازی، منتظر مانده است دست آشنایی را
معنی تحت اللفظی:
عذاب بیکسی
هوای خانه افسرده و سنگین است.
کسی نبوده است که به گل در گلدان که روی میز قرار دارد، آب بدهد
نتیجه اش، پژمرده گشتن گل در گلدان است.
آیینه هم از فرط غبار گرفتگی قادر به انعکاس اشیاء نیست.
از فرط تشویش لرزه بر اندام لامپ آویزان از سقف افتاده است.
کتابی نیمه باز مانده است و کتابخوانی نیست که ورقش بزند.
۱
آزار تنهایی
سؤال این بود که تنهایی چیست؟
آیا تنهایی واقعا عذاب آور است و عذاب تنهایی به چه دلیل است؟
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش باید همین شعر زهری تحلیل مارکسیستی شود:
۲
هوای خانه، سنگین است و افسرده است
آزار تنهایی
برای شاعر در این شعر
اولا
سنگینی هوای خانه است.
دلیل سنگینی هوای خانه، باز نکردن پنجره و در نتیجه، عدم ورود هوای تازه به درون خانه است.
یعنی
کمبود اکسیژن هوا و تکثیر و تراکم گازهای چه بسا سمی است.
سؤال این است که چرا شاعر، زحمت بازکردن پنجره خانه را به خود نمی دهد و شکوه سر می دهد؟
۲
هوای خانه، سنگین است و افسرده است
منظور از افسردگی هوای خانه چیست؟
شاعر
ظاهرا
هوای خانه را به فردی تشبیه می کند.
فردی که افسرده است.
افسردگی
(depression)
یک بیماری رایج سلامت روان است که باعث احساس غم و اندوه مداوم میشود.
این اختلال میتواند در نحوه تفکر، خواب، غذا خوردن و هر نوع عملکرد سیستم بدن از جمله میل جنسی تا احساس درد تغییر ایجاد کند.
۳
گلی، بی آب، در گلدان روی میز، پژمرده است.
پژمردگی گل در گلدان
می تواند به دلیل کمبود نور و آب و نظافت باشد.
وقتی پنجره خانه باز نشود و هوای خانه سنگین و آلوده باشد و به گل آب داده نشود،
طبیعی است که گل در گلدان پژمرده شود.
۴
غبار آینه، پوشیده راه جلوه های پاک را بر خویش
دلیل گرد و غبار گرفتگی آیینه
هم
عدم گردگیری از آن است.
۵
چراغ سقف، لرزان است از تشویش
در تصور شاعر
حتی لامپ آویزان از سقف
دستخوش لرزش و تشویش است.
این بدان معنی است که خود شاعر دچار افسردگی است و محیط خود را
هم افسرده ساخته و هم افسرده احساس و استنباط کرده است.
۶
ورق های کتاب نیمه بازی، منتظر مانده است دست آشنایی را
شاعر
فقط تنها نیست.
ضمنا
افسرده و بی حال و حوصله است.
در نتیجه کتاب نیم باز مانده است.
اکنون این سؤال پیش می آید که چرا شاعر افسرده است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر