ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا
جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا
فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ ۚ
أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ﴾
[ الأنعام: 31]
زيان
كردند آنهايى كه ديدار با خدا را دروغ پنداشتند.
و چون قيامت به ناگهان
فرا رسد، گويند:
اى حسرتا بر ما به خاطر تقصيرى كه كرديم.
اينان بار
گناهانشان را بر پشت مىكشند.
هان، چه بد بارى را بر دوش مىكشند.
کریم در این آیه، به مخاطب و خواننده ادعای خود کلک می زند.
کریم
اولا
ادعا می کند که روز قیامتی واقعا وجود خواهد داشت
و
مرده ها دوباره زنده خواهند شد
و
به حضور خدای واهی احضار خواهند شد
و
مورد محاکمه قرار خواهند گرفت
و
اجز و زجر دریافت خواهند کرد.
کریم
ثانیا
به مدد تخیل هنری ـ استه تیکی حاصلخیزی
حسرت و پشیمانی بی ثمر خلایق
را
و
اعتراف داوطلبانه آنها به خریت و خطای خود
را
پس از رسیدن به صحت خرافه احیا
پیش بینی و یپشگویی می کند.
کریم
از طاقچه بالا به تحقیر حلایق می پردازد:
آنها را به خرانی تشبیه می کند که بار سنگین خریت ها و خطاهای خود را به دوش می کشند.
تصور و تصویر هنری ـ استه تیکی رئالیستی به همین می گویند.
چه کسی می گوید که کریم هنرمند و فانتزی مند و قصه پرداز و نقاش نیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر