دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی کارل مارکس
درنگی
از
«مبارزه آشتی ناپذیر بین سرمایهدار و کارگر
میزان مزد را تعیین میکند.
شکی نیست که مترجم «دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی کارل مارکس »
نه سواد فلسفی دارد و نه از الفبای مارکسیسم خبر دارد.
بگذارید ابن جمله مارکس و یا منسوب به مارکس را مورد تأمل شتابزده قرار دهیم:
یکی از خدمات تئوریکی ـ تنویری (نظری و روشنگرانه) مارکس،
تجزیه و تحلیل کاپیتالیسم به عنوان یک فرماسیون اقتصادی و به عنوان شیوه تولید بوده است.
مؤسس حقیقی جامعه شناسی مدرن مارکس است.
تفاوت جامعه شناسی مارکسیستی با «جامعه» شناسی بورژوایی
رادیکالیته (ریشه ای بودن) آن است.
فلسفی بودن آن است.
موضوع ماتریالیسم تاریخی
چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های جامعتی از موضعی فلسفی است:
یعنی کلی ترین و عام ترین و ماهوی ترین قوانین و قانونمندی های جامعتی است.
جامعه شناسی مارکسیستی مبتنی بر ماتریالیسم تاریخی است.
مفاهیم جامعه، فرماسیون اقتصادی، شیوه تولید و غیره
از مفاهیم ماتریالیسم تاریخی اند.
ماتریالیسم تاریخی
یکی از سه پایه اساسی فلسفه مارکسیستی است:
ماتریالیسم دیالک تیکی
ماتریالیسم تاریخی
تئوری شناخت مارکسیستی
مارکس به تقلید از دانشمندان بیولوژی که اس و اساس هر ارگانیسم (اندام) نباتی و جانوری و بشری را
سلول می دانند،
اس و اساس جامعه کاپیتالیستی (فرماسیون اقتصادی ویا نطام جامعتی سرمایه داری)
را
کالا می داند.
موضوع اصلی و اساسی کاپیتال (سرمایه) مارکس کالا ست.
به نظر همین مارکس،
نیروی کار کارگر
(توانایی فکری و فیزیکی کارگر)
فرمی از فرم های بیشمار کالا ست.
نیروی کار کارگر
در جامعه سرمایه داری، کالا ست
به قول مارکس،
مرغی است که تخم دو زرده می گذارد.
و
پرولتاریا صاحب و دارنده و فروشنده کالایی به نام نیروی کار (مرغی که تخم دو زرده می گذارد) است.
محل خرید و فروش این کالا، بازار است.
پرولتاریا فروشنده نیروی کار است و بورژوازی مشتری و خریدار نیروی کار کارگر.
حالا به جمله مارکس و یا منسوب به مارکس نظری بیندازیم:
«مبارزه آشتی ناپذیر بین سرمایهدار و کارگر
میزان مزد را تعیین میکند.
معنی تحت اللفظی:
تعیین کننده میزان دستمزد کارگر
جنگ آشتی ناپذیر بین کارگر و سرمایه دار است.
اولا
جنگ که سوبژکت (فاعل) نیست تا تعیین کننده جا زده شود.
سوبژکت (فاعل) در جنگ کارگر و سرمایه دار است.
یعنی
تعیین کننده قیمت کالای موسوم به نیروی کار، کارگر و سرمایه دار است،
که در بازار در برابری فرمال (و نه محتوایی)
قیمت نیروی کار را تعیین می کنند.
بازار محل و مکان چانه زدن است و نه میدان جنگ.
آنهم جنگ آشتی ناپذیر.
قیمت کالاها به طور کلی در بازار با توجه با قانون دیالک تیکی عرضه و تقاضا تعیین می شود.
اگر میلیون ها نفر بیکار باشند، قیمت کالای نیروی کار (دستمزد) تنزل می یابد
و
اگر تعداد بیکاران اندک باشد، افزایش می یابد.
از کدام مبارزه آشتی ناپذیر دم زده می شود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر