۱۴۰۴ اردیبهشت ۳۰, سه‌شنبه

درنگی در «کودک استثنایی» اثری از فریدون تنکابنی (۲)

https://i.zamaneh.media/u/wp-content/uploads/2024/09/DSC04516_21-600x3431-1.png?width=1000

فریدون تنکابنی

درنگی

از 

شین میم شین

 

 کودک استثنایی 

 ما این اثر تنکابنی را نخست تجزیه و سپس تحلیل می کنیم:

۱

همین که نوزاد به دنیا آمد، پزشک ضربه‌ای به پشتش زد تا مانند همه نوزادان نفس بکشد و به گریه بیفتد.


ایراد اساسی این جمله اول این اثر تنکابنی در عدم تمیز و یا تمییز قابله از پزشک توسط تنکابنی است.


معمولا و قاعدتا

زائو و یا قابله روند  وضع حمل و زایمان را کنترل می کند و ضربه بر باسن نوزاد می زند تا جیغ بزند و نفس بکشد و نه پزشک و نه به پشت نوزاد.


در شرایط استثنائی 

یعنی

در شرایطی که وضع حمل  و زایمان طبیعی دشوار و امکان ناپذیر باشد،

روند زایمان را جراح به عهده می گیرد و نوزاد با سزارین از بطن مادر بیرون آورده می شود و نه پزشک.

سؤال این است که چرا کسی موقع خواندن اثری نمی اندیشد و تصحیحش نمی کند؟

خرافه رایج در کشور گل و بلبل در رابطه با شعر

 این است که از شعرا نباید انتظار تره خرد کردن برای رئالیته (واقعیت) و راسیونالیته (عقلانیت)  را داشت

 و 

دست شعرا را باید یاز گذاشت تا هر جفنگ ایرئال (ضد واقعی) و ایراسیونال (ضد عقلی) را به خورد خواننده خرفت و خر بدهند و خرفت تر و خرترش سازند و جامعه را به طویله تبدیل کنند.

 

ظاهرا

خرافه رایج در رابطه با شعر به بقیه فرم های هنری هم بسط و تعمیم داده شده است.

دلیل دیگر پرهیز و ترس از انتقاد 

سابقه به اصطلاح سیاسی هنرمند است.

اگر هنرمند سیاسی باشد و به هر دلیلی زندان کشیده باشد و کشته شده باشد،

مورد عفو و اغماض  خلایق مصرف کننده آثار هنری قرار می گیرد 

و 

هر زباله او به عنوان اثری هنری جا زده می شود و به زر رخید و فروش می شود.

مثال بارز در این زمینه 

«صدای میرا»ی سلطانپور و «قصه» های بهرنگی برای کودکان بخت برگشته و گند و گاو مسائل «تربیتی» او و «قصه» ملخها اثر بهروز دهقانی و غیره بوده اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر