۱۴۰۴ فروردین ۱۶, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دموکراسی (سخن از کدام دموکراسی است؟) (۲۰) (بخش آخر)

   

 

ولادیمیرو گیاچی

برگردان

 یدالله سلطان پور

بخش پنجم

 

جمعبندی:

آزاد سازی دموکراسی از دست گروگانگیران 

ادامه
 

۲۳

·    به عنوان مثال، نظرپرسی به عمل آمده در آلمان، در سال ۲۰۰۴ میلادی، نشان می دهد که «تعداد بیشماری از مردم آلمان نظر بدی نسبت به دموکراسی دارند.

 

۲۴

·    فقط نصف مردم آلمان شرقی، دموکراسی را بهترین فرم دولتی می دانند.

 

۲۵

·    سه چهارم مردم آلمان شرقی و تقریبا نصف مردم آلمان غربی برآنند که ایده خوب دموکراسی به طرز بدی به مورد اجرا گذاشته می شود.»

·    (س. دیتریش، «شکاف عدالت»، روزنامه عمومی فرانکفورت، ۲۵ اوت سال ۲۰۰۴ )

 

۲۶

·    این خبر می تواند تسلی بخش باشد، ولی نباید برای ما کافی باشد.

 

۲۷

·    چون هدف ما مقایسه دموکراسی با سوسیالیسم نیست.

 

۲۸

·    ما باید برابری دموکراسی با مفهوم دموکراسی را در دیسکورس بازپس بگیریم.

 

۲۹

·    مبدأ حرکت ما باید این حقیقت امر باشد که بحران دموکراسی (حتی در درک صوری صرف از آن) کاملا به موازات رشد نابرابری ها تشدید می شود.

 

۳۰

·    ما باید نشان دهیم که سیستم استبدادی حاکم در کارخانه ها و شرکت ها به طور روزافزونی به جامعه انتقال داده می شود.

 

۳۱

·    از این رو ست که از «شرکت حزبی» و یا «کارآئی شرکتی» سخن می رود و رواج آنها در مکانیسم های سیاسی توصیه می شود.

                                     

۳۲

·    ما باید نشان دهیم که بحران دموکراسی توافقات توزیع را نیز که از مشخصات دولت جامعه گرا بوده اند، تحمل ناپذیر کرده است.

 

۳۳

·    ما باید نشان دهیم که نابرابری روز به روز افزایش می یابد.

 

۳۳

·    ما باید نشان دهیم که علیه جنبش های اعتراضی مبارزه می شود، تا فضاهای دموکراتیک تنگتر شوند و مختصات اولیگارشیکی و خودکامگی جوی «دموکراسی های برگ رأی» تقویت یابند.

 

۳۴

·    ما باید بر ضد همه این فجایع به پا خیزیم و پیوند ارگانیک آزادی و برابری را باز پس گیریم.

 

۳۵

·    ما باید طرح دموکراسی اجتماعی را به مثابه تنها معنای «دموکراسی» به چالش کشیم.

 

۳۶

·    ما باید بفهمیم و بفهمانیم که دموکراسی به عنوان فرم و متد حکومتی، بدون دموکراسی جامعتی (اجتماعی)، پوسته ای توخالی خواهد ماند و آخر سر زیر فشار وارده له و نابود خواهد شد.

 

۳۷

·    به عبارت دیگر، ما باید دموکراسی گروگان گرفته شده را به جادوی برابری از بند رها سازیم و آن را با طرحی محتوامند، پویا، مترقی و فراگیر از دموکراسی پر کنیم.

 

۳۸

·    ما باید قبل از همه، برابری را به مثابه یک نیاز و ارزش بازپس گیریم.

 

۳۹

·    برابری همان پیش شرطی است که در اواخر قرن نوزدهم، در تعریف دموکراسی اعلام شده است.

 

۴۰


 لئون گامبتا

(۱۸۳۸ ـ ۱۸۸۲)

 سیاست‌مدار اهل فرانسه بود. وی از سال ۱۸۸۱ تا ۱۸۸۲ نخست‌وزیر فرانسه و از سال ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۱ وزیر کشور فرانسه بود. گامبتا نقش برجسته‌ای در جنگ فرانسه و پروس داشته‌است.

 

·    این پیش شرط نه از سوی سیاستمداران انقلابی، بلکه از سوی کسانی از قبیل لئون گامبتا (فرانسوی) با صراحت تمام فرمولبندی شده است:

·    « دموکراسی واقعی نه در به رسمیت شناسی جامعه برابران، بلکه در تشکیل جامعه برابران است!»

 

۴۱

·    این درک از دموکراسی باید دوباره رایج شود!

 

۴۲

·    منظور ما بی تردید فقط تئوری نیست!

 
پایان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر