درنگی
از
میم حجری
دی شیخ با الاغ همی گشت دور باغ
«یک توده ای به پهنه دنیایم، آرزو ست.»
گفتیم:
«خفته اند در اعماق خاوران
عیسی دمی به عالم بالایم آرزو ست.»
مسعود امیدی
این فاشیست‌ها خواستار پیوستن به ناتو شدند و غرب جمعی هم از این خواسته‌اش حمایت کرد.
و البته روسیه با هوشیاری و اراده خلل‌ناپذیر در برابر فاشیسم و نازیسم ایستاد.
نیروهای اکتیو در صحنه جهانی در شرایط کنونی به شرح زیرند:
ادامه
۱
جمهوری خلق چین
۲
امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم امریکا
۳
نیروی اکتیو دیگر در صحنه جهانی در شرایط کنونی
فوندامنتالیسم است،
که
پس از شکست اردوگاه سوسیالیستی جان تازه گرفته و به آلترناتیو ارتجاعی ـ تروریستی خطرناک دیگری استحاله یافته است.
ادامه
قدمت فوندامنتالیسم اسلامی
به قدمت اسلام است.
فوندامنتالیسم اسلامی
قرن ها در هر منبر و مسجد و محراب و مجلس تبلیغ شده است.
محتوای تئوریکی (تئولوژیکی) فوندامنتالیسم اسلامی
مبتنی بر ایدئالیزاسیون صدر اسلام است.
فوندامنتالیسم اسلامی
صدر اسلام
را
یعنی
نظام مبتنی بر برده داری
را
تحت عنوان حکومت اسلامی
به مقام نظام جامعتی ایدئال و آرمانی و عاری از عیب و نقص و ایراد ارتقا می دهد
و
به عنوان تنها آلترناتیو مثبت برای نظامات جامعتی رسما و اسما غیر تئوکراتیک
تبلیغ می کند.
فوندامنتالیسم اسلامی
همه مسائل و معضلات و مشکلات جامعتی مادی، معیشتی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و اخلاقی و فکری و فرهنگی
را
نتیجه عدم رعایت قوانین اسلامی ـ الهی جا می زند.
توده های خرده بورژوایی ـ مذهبی بی فردا و بی دورنمای مسموم از ایده ئولوژی برده داری ـ فئودالی ـ بورژوایی سنتی
در این جوامع
از
شکست پیگیر سنت ها
در اثر رشد نیروهای مولده، پیشرفت تجدد (مدرنیته) و رواج بی بند استیل (سبک) زندگی کاپیتالیستی (امپریالیستی) و سوسیالیستی
به ماضی (صدر اسلام) برباد رفته و از یاد نرفته حسرت می خورند.
آبشخور توده ای فوندامنتالیسم اسلامی همین حسرت به ماضی ایدئالیزه گشته است.
این حسرت خود را در مطلق و برجسته سازی عناصر اخلاقی ـ اسلامی از قبیل آزادی و حقوق زنان، حجاب، قمار و مشروبات الکلی و گوشت خوک وبی بند و باری جوانان و روسبیگری و روسبیخانه و غیره
نمودار می سازد.
محبوبیت توده ای فوندامنتالیسم اسلامی
به لحاظ معرفتی
مبتنی بر وارونه سازی کلیه دیالک تیک های هستی است که به تسهیل عوامفریبی (خر پروری و خردستیزی) و گسترش پایگاه اجتماعی توده ای فوندامنتالیسم اسلامی منجر می شود:
مثال:
۱
وارونه سازی دیالک تیک وجود جامعتی و شعور جامعتی:
نقش تعیین کننده قائل شدن به شعور جامعتی (طرز تفکر و سنن و دعاوی مذهبی) و انکار نقش تعیین کننده وجود جامعتی
۲
وارونه سازی دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی:
تقش تعیین کننده قائل شدن به روبنای ایده ئولوژیکی
(حکومت اسلامی، عقاید مذهبی، قوانین و مقررات شرعی و نهادهای فقهی ـ روحانی و غیره)
و
انکار زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی، حاکمیت طبقاتی، طبقات حاکمه)
۳
وارونه سازی دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی:
تقش تعیین کننده قائل شدن به طرز پوشش (حجاب)، بریدن انگشتان دست سارقین، سنگسار زنان، قصاص، شکنجه و اعدام و سرکوب و ستم به هر بهانه
و
انکار و ماستمالی محتوای ماهوی سکس و لاس و لیس و سرقت و زنا و قمار و شراب خواری و غیره.
۴
وارونه سازی دیالک تیک اوتوپی و علم:
نقش تعیین کننده قائل شدن به اوتوپی برگشت به صدر اسلام و تحمیل قوانین عهد بوقی به جامعه
و
تحقیر علم و دستاوردهای فکری و فلسفی و فرهنگی و تمدن زدایی.
بدین طریق
جای هماندیشی و خود اندیشی و ژرف اندیشی و دور انددیشی و استراتژیکی اندیشی
را
نفی مکانیکی هر دگر اندیش، اشاعه ساده لوحی، تبدیل جامعه به طویله، خر پروری، خردستیزی و توحش و بربریت می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر