۱۴۰۴ فروردین ۹, شنبه

درنگی در پژوهشی از احسان طبری راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی (۱۷)

  
 

آذر و احسان طبری

 

  پژوهشی از احسان طبری

راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی 

(مجله “دنیا” دوره دوم، سال ششم، شماره ۴ زمستان ١٣۴۴)

درنگی

از

شین میم شین

طبری

پژوهشی از احسان طبری

راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی

(مجله “دنیا” دوره دوم، سال ششم، شماره ۴ زمستان ١٣۴۴)

درنگی

از

شین میم شین

طبری

برخى

ملاک قضاوتشان عینى نیست ذهنى است

یعنى حکم و قضاوت آنان بسته به محاسبات و اغراض شخصى آنهاست.

اگر شما با این محاسبات و عواطف برخوردى ناساز نداشته باشید

آدم خوبى هستید و الا بدید.

 

۱

برخى

ملاک قضاوتشان عینى نیست ذهنى است

 

طبری

در این بخش از پژوهش خود

میان دو ملاک از قضاوت مرزبندی می کند:

ملاک عینی قضاوت

و

ملاک ذهنی قضاوت.

این بدان معنی است که خودش طرفدار ملاک عینی قضاوت راجع به شخصیت و در واقع شخص است.

ما که تا کنون در پژوهش طبری از ملاک عینی نشانی ندیده ایم.

معلوم نیست که طبری تعریف ذهنی و عینی را می داند و یا نه. 


 ۲

برخى

ملاک قضاوتشان عینى نیست ذهنى است

یعنى حکم و قضاوت آنان بسته به محاسبات و اغراض شخصى آنهاست.

تعریف طبری از مفهوم ذهنی (سوبژکتیو) در این جمله او تبیین می یابد:

ملاک قضاوت ذهنی در قاموس طبری

به ملاکی اطلاق می شود که تابع محاسبات و اغراض  شخصی باشد.

این بدان معنی است

 که طبری از محتوای معنوی ـ فلسفی ـ معرفتی ـ نظری سوبژکت و سوبژکتیو (ذهنی کذایی) و سوبژکتیویته کمترین خبری ندارد.

 

درنگی در سوبژکت تاریخی و سوبژکتیویته تاریخی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11463

 

پایان

 

درنگی در سوبژکت تاریخ

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10032

 

پایان


معلوم نیست که طبری تزهایی راجع به فویرباخ را اصلا خوانده است

و

اگر خوانده است، چیزی از آن فهمیده است و یا نه.

چون سوبژکتیویته و سوبزکت و سوبزکت تاریخ 

مفاهیم اساسی این تزهای کلاسیک های مارکسیسم را تشکیل می دهند.

از طبری باید پرسید:

مگر قضاوت کسی می تواند تحت تأثیر منافع طبقاتی (اغزاض کذایی) او نباشد.

 

اگر چنین باشد، چگونه می توان از قضاوت کسی، ماهیت طبقاتی او را استخراج کرد؟

 

آیا اصلا قضاوتی یافت می شود که ماورای طبقاتی باشد؟ 


این ضمنا بدان معنی است که در قاموس طبری،

قضاوت عینی، 

قضاوتی ماورای طبقاتی است.

 

اکنون ضمنا معلوم می شود که طبری از دیالک تیک بالاعم و از دیالک تیک عینی و ذهنی کذایی بالاخص خبری ندارد.

ملاک قضاوت در قاموس طبری

نمی تواند دیالک تیکی باشد

یعنی

مبتنی بر دیالک تیک عینی و ذهنی کذایی باشد.

یا باید ذهنی باشد و یا عینی.


۳

اگر شما با این محاسبات و عواطف برخوردى ناساز نداشته باشید

آدم خوبى هستید و الا بدید.

اکنون معلوم می شود که موضوع پژوهش طبری نه شخصیت، بلکه شخص است.

آدم خوب و بد است.


طبری
متاسفانه این طرز قضاوت مبتذل و رذیلانه در باره دیگران

بر اساس محاسبه و میل و هوس خویش،

بسیار متداول است

و

همانا به همین جهت است که یک فرد واحد در نظر این نوع قاضیان خود پسند و مغرض

صبح، نیک است، عصر، بد.

دیروز در خورد ثناست و فردا سزاوار نفرین!


از این نوع قضاوت خودسرانه اخیر هم که بگذریم٬

دو نوع قضاوت نخستین نیز بى پاست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر