۱۴۰۴ فروردین ۳, یکشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره المائده) (۳۶۵)

              

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوا وَّآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوا وَّآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوا وَّأَحْسَنُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾
[ المائدة: ۹۳]

 کسانی‌که به الله ایمان آوردند، و برای تقرب به او اعمال صالح انجام دادند، گناهی بر آنها در خمری که قبل از تحریم آن خورده‌اند نیست، به شرط آن‌که از محرمات پرهیز کنند، از خشم الله بر خود بترسند، به او ایمان آورند، اعمال صالح انجام دهند، سپس بر ترس خویش از الله چنان بیفزایند که وقتی او را عبادت می‌کنند گویی او را می‌بینند، و الله کسانی را که چنین او را عبادت می‌کنند که گویی او را می‌بینند دوست دارد؛ 
زیرا در این نوع عبادت احساس ترس همیشگی از الله وجود دارد، و سبب می‌شود که مؤمن عمل خویش را به نیکی و کامل انجام دهد.
 
کریم
در این آیه
   دیالک تیک تهدید و تطمیع (شلاق و شیرینی)
را
به شکل دیالک تیک ترس از خدا و مهر خدا بسط و تعمیم می دهد.
کریم
از

  دیالک تیک تهدید و تطمیع (شلاق و شیرینی)

برای منضبط سازی مسلمین استفاده می کند.

دلیل توسل شرم انگیز به این دیالک تیک،

فقر فلسفی کریم و سطح فکری نازل جامعه به دلیل سطح نازل توسعه نیروهای مولده است.

در نتیجه،

 جای استدلال  تجربی، علمی و عقلی را تهدید و تطمیع کودکانه می گیرد.

کریم

را

می توان نماینده پراگماتیسم (مکتب اصالت سود) دانست که از مکاتب مهم فلسفی و معرفتی ـ نظری امپریالیسم است.

 

پراگماتیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11561

 

پایان

کریم

ضمنا

از مسلمین می خواهد که مفهوم مجرد خدا را به مدد تخیل،  مشخصیت (مشخص وارگی) ببخشند.

 

الله

در آغاز

در هیئت بت بزرگ کعبه

چیز مادی مشخص محسوسی بوده است.

کریم

بت الله را مادیت زدایی و مشخصیت زدایی و محسوسیت زدایی کرده است

و

به اللهی فکری، انتزاعی (مجرد) و نامحسوس استحاله بخشیده است.

گذار از مادی به فکری

گذار از مشخص به مجرد (انتزاعی)

گذار از محسوس به نامحسوس

مثلا

گذار از سرو و صنوبر و نارون و چنار و سپیدار به درخت (مفهوم)

به لحاظ معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت)

گام بزرگی به پیش بوده است.

الله 

هم

 بسان درخت، 

نتیجه تجرید یکایک اربابان برده دار است.

همانطور که برای رسیدن از مفهوم انتزاعی درخت به اصل مادی و مشحص و محسوس آن

باید به سرو و صنوبر و نارون و سپیدار و غیره رسید،

برای رسیدن از مفهوم الله به منشاء مادی و مشخص و محسوس الله،

باید به اشراف برده دار و روحانی (آل عبا و سران قبایل قریش و غیره) رسید.

مسملین هم برای مرئیت (قابل دیدن) بخشید به الله

خواه و ناخواه

به خوانین و سلاطین و قلدران و اشراف برده دار و روحانی می رسند.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر