۱۴۰۴ فروردین ۱, جمعه

درنگی در پژوهشی از احسان طبری راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی (۱۱)


 

آذر و احسان طبری

 

  پژوهشی از احسان طبری

راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی 

(مجله “دنیا” دوره دوم، سال ششم، شماره ۴ زمستان ١٣۴۴)

درنگی

از

شین میم شین

طبری

چگونه مى توان دانست کسى نیک است یا بد، منفى است یا مثبت؟

انبوهى از صفات انسانى نیکو وجود دارد 

مانند عاطفه و وفادارى ، 

صداقت و صراحت،

سادگى و فروتنى

طبری

سادگی و فروتنی

را

جزو سجایای اخلاقی جا می زند.

ولی منظور از سادگی و فروتنی چیست؟

 

سادگی

در دیالک تیک سادگی و بغرنجی وجود دارد.

طبری

در جوابیه ای به حزب اللهی ها شعری می سراید که در آن نیز سادگی توده ای ها، ایدئآلیزه می شود:

بغرنجی ما 

در سادگی ما ست.

 

همین شعار طبری را می توان  در رابطه با شعر هوشنگ ابتهاج (سایه) هم کشف کرد و اثبات و افشا کرد:

شعر سایه 

در عین سادگی خارق العاده اش، بغرنج است.

چون سرشته به فلسفه و عرفان است.

 

فرق و تفاوت و تضاد شعر سایه با شعر مثلا شهریار همین جا ست:

شعر شهریار هم ساده است، بی آنکه در عین سادگی، بغرنج باشد.

 

این شعار طبری اما به لحاظ فلسفی به معنی وارونه سازی دیالک تیک جزء و کل و خاص و عام و نمود و بود (پدیده و ماهیت) و ظاهر و باطن است.

برای اینکه دیالک تیک ساده و بعرنج، فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک جزء و کل (خاص و عام و نمود و بود (پدیده و ماهیت) و ظاهر و باطن) است.

در
دیالک تیک جزء و کل

نقش تعیین کننده نه از آن جزء، بلکه از آن کل است.

بنابرین، نقش تعیین کننده در دیالک تیک سادگی و بعرنجی هم باید از آن بغرنجی باشد و نه از آن سادگی.

وقتی گفته می شود که طبری از مارکسیسم خبر ندارد، به همین دلایل است.

 

فروتنی و تواضع و خاکساری و غیره هم

 از مفاهیم اخلاقی نظامات ماقبل سرمایه داری است.

تواضع

 در دیالک تیک  تکبر و تواضع وجود دارد.

طبری

نقش تعیین کننده در این دیالک تیک را از آن تواضع می داند و تکبر را مذموم می شمارد.

سعدی و فقهای فئودالی دیگر هم از این بابت فرقی با طبری ندارند.

تکبر و تواضع اما فی نفسه تعیین کننده چیستایی و کیستایی افراد نیستند.

 

متد فکری مورالیستی (متد و روش فکری مبتنی بر اخلاق گرایی)

اصولا و اساسا 

با متد فکری دیالک تیکی ـ ماتریالیستی ناسازگار است.

 

برای ارزیابی عینی و علمی کسی

خود آن کس باید زیر ذره بین تجزیه و تحلیل قرار گیرد و نه اخلاق (رفتار و ادا و اطوار) او.

تعیین کننده

واقعیت عینی افراد است و نه شکسته نفسی و خود برتر بینی و خود شیفتگی و خود ستیزی و غیره آنها.

یعنی

افراد باید در ورای اخلاق و ادعا و افکار و کردار و رفتارشان بررسی شوند.

یعنی

باید بررسی علمی و عینی شوند و نه بررسی ذهنی و دلبخواهی و اتیکی و یا اخلاقی.

یکی از معایب معرفتی خیلی ها 

اخلاقگرایی آنها ست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر