۱۴۰۳ اسفند ۲۷, دوشنبه

درنگی در پژوهشی از احسان طبری راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی (۹)


 

آذر و احسان طبری

 

  پژوهشی از احسان طبری

راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی 

(مجله “دنیا” دوره دوم، سال ششم، شماره ۴ زمستان ١٣۴۴)

درنگی

از

شین میم شین

طبری

انبوهى از صفات انسانى نیکو وجود دارد 

مانند عاطفه و وفادارى ، 

صداقت و صراحت، 

سادگى و فروتنى، 

عفت و خوددارى، 

 بزرگوارى و جوانمردى، 

دلسوزى و مهربانى،

 بذل و بخشش، 

گذشت و فداکارى،

 ادب و نزاکت

 و غیره و غیره.

ما این سجایای اخلاقی احسان طبری را زیر ذره بین تحلیل می گذاریم:

 

۱

انبوهى از صفات انسانى نیکو وجود دارد 

مانند عاطفه و وفادارى ،

طبری

قادر به تمیز اسم از صفت (گرامر، دستور زبان) نیست:

عاطفه

اسم است و نه صفت.

راستی صقت مبتنی بر عاطفه چیست؟

عاطفی؟

عاطفتی؟

مثال:

برخوردی عاطفی.

یعنی 

برخوردی مبتنی بر عواطف و احساسات.

یعنی 

برخوردی غیر علمی، غیر عقلی، غیر عقلایی.

چرا وبه چه دلیل باید عاطفی و احساساتی بودن،

صفت خوبی باشد؟

یعنی

 فضیلتی اخلاقی باشد؟

چرا نباید عقلایی و منطقی بودن صفتی نیکو باشد؟


منظور طبری از وفاداری به مثابه صفتی نیکو  چیست؟

وفا

از مفاهیم نظامات برده داری و فئودالی است که در دیالک تیک های زیر وجود دارد:

دیالک تیک عهد و وفا

و

دیالک تیک وفا و جفا.

طبری ادیب است و نه حکیم.

اگر طبری از فلسفه مارکسیستی خبر می داشت، از وفاداری فضیلت اخلاقی نمی ساخت.

مراجعه کنید

به

 قرآن کریم از دیدی دیگر.

وفا به عهد

در رابطه بنده و ارباب برده دار و یا رعیت و ارباب فئودال مطرح می شود.

پیمان شکنی و یا بی وفایی  نسبت به عهد بسته شده، 

در اخلاق اشراف برده دار و فئودال و روحانی، 

جفا محسوب می شود.

دلیل عقد عهد و پیمان و خوردن سوگند و غیره، غیاب استدلال علمی و عقلی و علم و عقل اندیشنده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر