کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۴۷)

  ​

هانی شافت

رزمنده آنتی فاشیست کمونیست شهید از هلند

 

میم حجری

۱۰۱۴

 اگر هواپیمای اوکراینی سقوط نمی کرد جنگ می شد!
یعنی چه؟!
خود زنی می کنید که دیگران شما رانزنند؟
نام این سیاست چیست؟!
مینا

منظورش این است
که
نشان داده اند که حواس سپاه پاسداران جمع است
و
هر هواپیمایی را می تواند سرنگون سازد.
البته
بنا بر رهنمود سعدی
برای زدن تیر به هدف
باید دور خود مثل فرفره چرخید
و
به
هر سویی شلیک کرد
تا تصادفا
تیری به هدف بخورد

۱۰۱۵
شما نوشته اید:
 مراد از پست این بود که روحانی ها در اشاعه ی خود افراط می ورزند. 
 ما به مراد ژرف اندیشان کذایی کاری نداریم.
ما
به
 اندیشه مربوطه
ژرف می اندیشیم
 

۱۰۱۶
جهنم و جنت
جزو موضوعات علم و علوم نیستند؟
جزو موضوعات فقه و فلسفه اند.
 

۱۰۱۷
زمانی که افلاطون در یونان مکتب ابتدائی ساخت، مردم سوال کردند که دختران را به مکتب بفرستیم یا پسران را؟
افلاطون گفت : اگر پسران را به مکتب بفرستیم از هر خانواده یک نفر با سواد خواهند شد و اگر دختران را به مکتب بفرستیم تمام یونانی ها با سواد میشوند‌
آموزش حق دختران درجهان وافغانستان است.

افلاطونیسم با طالبانیسم قابل مقایسه نیست.
افلاطونیسم
مکتبی فلسفی است.
نماینده ایدئالیسم عینی است.
طالبانیسم
مکتب خر پروری است.
اصلا در صدد باسواد کردن کسی نیست.
اوبسکورانیسم
(خر پروری)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8191

۱۰۱۸
عوامفریبی به عوض روشنگری
چرا ستاره خاموش نمی شود؟
مش کاک.
ضمنا
بکتاش که ستاره نبوده است.
 بکتاش اصلا سیاسی نبوده است.
 اصلا حرف زدن بلد نبوده است.
کرونا گرفته و تصادفا در زندان مرده است.

خدا رحمتش کند.
علافان و عوامفریبان  ایرانی از هر آب گلالودی

ستاره می گیرند.
 در ایران
اصلا زندانی سیاسی وجود ندارد.
۸۰ میلیون بیسواد وجود دارد
بیسواد که نمی تواند سیاسی باشد
 

۱۰۱۹
کسب و کار اولین آخوند یعنی حضرت محمد در قران هم همین بوده است.
 وعده بهشت دادن و سوق دان مردم به مرگ
سپاه اسلام چگونه پیروز شده است؟
 

۱۰۲۰
میان اسلام آغازین و اسلام کنونی
تفاوت ماهوی
هست:
حضرت محمد شخصیتی انقلابی بود.
خمینی و بن لادن و ابوبکر بغدادی و طالبان
 زباله های ارتجاعی اند.
  ولی وعده بهشت به عنوان اجر الهی در صورت شهادت
همان است که بود.
 

۱۰۲۱
آره.
حجاب در ایران
ضامن تحمیق توده مسلمان است.
انتقاد اینها از رژیم انقلاب سفید
به بهانه آزادی زنان و می نی ژوپ و بی حجابی بود.
دل و دین مردم ساده لوح را با این شعار ربودند و کماکان می ربایند.
 مدعی حراست از عفت عمومی اند.
وگرنه
توله های خودشان در فرنگستان لخت می گردند
 

۱۰۲۲
فلسفه افلاطون با فلسفه حضرت محمد فرقی ندارد.
هر دو جزو ایدئآلیسم عینی اند.
 

۱۰۲۳
شهرداری_سنندج
تعداد زیادی از کارگران شهرداری بیش از ۳ماه است که حقوق نگرفته و همچنان هزینه بیمه درمانی کارگران هم پرداخت نشده است
 

آقای شهردار
علمای اسلام ادعا می کنند که کارگران
با یکدهم حقوق شان
می توانند چلوکباب برگ بخورند
 

۱۰۲۴
آقاى معاون، خودت مى توانى با ٤ ميليون زندگى كنى؟
حریف


آره که می تونه.


اینها اهل قناعت مطلقند.

 
۱۲
 ماه سال را
روزه می گیرند


مگر نمی بینی که لاغرتر از گاندی اند
م

قایسه کاری ندارد

 

۱۰۲۵
هی میخام یه کانال اهنگ بزنم میبینم سلیقه دوستام با من خیلی فرق داره و‌کسیو ندارم که ادد کنم توش
نیاز

اولا
تعیین کننده در هر زمینه
سلایق و علایق خودت اند

ثانیا
موسیقی و شعر و غزل
بسته به نیاز روحی و روانی آنی آدم
حال می دهد.
چه بسا ترانه ها و آهنگ ها و تابلوها و اشعار
که در شرایط مختلف
تأثیرات متفاوت و متضاد می گذارند.
چه بسا موجب سردرد می شوند که باید فوری عوضشان کرد
 

۱۰۲۶
نه.
حضرت عیسی میان انسانها تفاوت قائل نمی شد.
اکثریت پیروان حضرت عیسی
فواحش و بیماران و گدایان و بینوایان بودند
 

۱۰۲۷
توئیت اسماعیل بخشی
#بکتاش_آبتین
به خیالشان محکومش کردند، زندانش کردند، بیمارش کردند، جانش را گرفتند تا دیگر سرود آزادی را از دهان سرخش نشنوند. آسوده نباشید که از گور بکتاش_آبتین این شاعر آزادی، هزاران جوانه خواهد رویید که از دهان سرخشان سرود آزادی و آزادیخواهی را بر سرتان فریاد خواهند کشید، آسوده نباشید.


مشد اسماعیل


بکتاش مرحوم


اصلا سیاسی نبوده است


تا برای آزادی شعر بسراید.


کشته شدن به دست اجامر جمکران و یا مردن در زندان آنان


دلیل بر سیاسی بودن کسی نیست.


مرگ در هر فرمی


چه خودکشی و چه دگرکشی


کسب و کار اینها ست

مرگ


دال بر فکری نیست و دلیل فکری ندارد.


اینها کسانی را آش و لاش و لاشه کرده اند


که حتی در چوبه اعدام زنده باد خمینی گفته اند.


حالا بیندیش و بگو


چرا بکتاش 
سیاسی نبوده است


و


چرا در جمکران


زندانی سیاسی وجود ندارد؟

۱۰۲۸
دستهایم را بستند تا برای پرواز به چرنوبیل
دیگر شعر ننویسم
اما ندانستند که سایه ام بر دیوار اوین تا ابد شعر خواهد بود.
بکتاش

 

بفرما.

بکتاش می خواهد برای پرواز به  چرنوبیل شعر بسراید

و

اجامر جمکران

مانع می شوند.

چنین کسی

کشتن دارد؟

 

۱۰۲۹
جنگ اول تریاک
(۱۸۴۰ ـ ۱۸۴۲)

جنگ اول تریاک  میان انگلستان و چین رخ داد.
بریتانیا کشت خشخاش را در هند گسترش داده بود،
از اینرو تاجران انگلیسی تصمیم گرفتند تا در مقابل دریافت چای، تریاک و کتان صادراتی هند را در اختیار چین بگذارند.
پس از مدتی، افزایش شدید اعتیاد به تریاک در چین و در نتیجه افزایش واردات آن و کاهش ذخیره نقره آن کشور، مقامات چینی، واردات تریاک را ممنوع اعلام کردند.
در ماه ژوئن ۱۸۴۰،
 نیروی دریایی انگلیس با لشکرکشی به دهانه رود کانتون،
 جنگ اول تریاک را آغاز کرد.
چین در این جنگ شکست خورد و مجبور به امضای پیمان نانجینگ شد که بر طبق آن:
۱
هنگ کنگ به پادشاهی بریتانیا واگذار شد.

۲
پنج بندرگاه چین که انگلیسیها در آن حق اقامت و تجارت داشتند، به روی بریتانیا گشوده شد.

۳
شهروندان بریتانیا که در چین به ارتکاب جرم میپرداختند،
باید در دادگاه‌های انگلیسی محاکمه می شدند.
۴
نرخ عوارض کالاهای وارداتی و صادراتی می بایست منصفانه باشد.
با امضای پیمان نانجینگ،
سایر کشورها مانند ایالات متحده، روسیه و فرانسه نیز خواستار امتیازات مشابهی مانند بریتانیا شدند و در عرض چند سال قراردادهای مشابهی با چین بستند.
در تاریخ نگاری چین،
«تاریخ جدید» چین با جنگ تریاک
 آغاز می شود.
نچه از یاد بشریت نمی رود
عبارت است از تحمیل تریاک به خلق چین
 به دلیل منافع اقتصادی استعماری.
 

۱۰۳۰
جنگ دوم تریاک

(۱۸۵۶ ـ ۱۸۶۰)
در جنگ دوم تریاک،
 انگلستان و فرانسه
 به بهانه های واهی
 (بازداشت ۱۲ قاچاقچی انگلیسی و اعدام مبلغین مذهبی فرانسوی)
 چین را مورد حمله قرار می دهند.
پس از شکست چین،
تجارت تریاک قانونی شد
و
مبلغین مذهبی
حق تبلیغ و داشتن املاک و مستغلات کسب می کنند.
 

۱۰۳۱
عجب خرافه ای.
شعر چیست و شعرا کیانند؟
شعر یکی از فرم های بیشمار هنر است.
هنر فرمی از شعور است.
هنر بند تنبانی ترین و سست ترین فرم شعور است.
فرم هنری شعور
احتمالا قبل از کسب لیاقت تکلم توسط نیاکان ما
تشکیل یافته است.
آثار هنری نیاکان ما
 بر دیواره غارها از هزاران سال قبل باقی مانده است.
شعرا
تعلقات طبقاتی چه بسا متضاد دارند.
هر  شاعری انقلابی نیست.
ای بسا شعرا
 که ارتجاعی، ضد انقلابی، خرافی، فاشیستی و فوندامنتالیستی اند.
از یک میلیون شاعر
شاید یکی فرخی یزدی باشد
فاشیسم و فوندامنتالیسم هم شعرای خاص خود را دارند.
مثال
نیچه
شاعر فاشیسم است که لاطائلاتش در دوره هیتلر جزو کتب درسی بوده اند.
هاینه
شاعر پرولتاریا ست که از دوستان صمیمی و از همرزمان سرسخت  مارکس و انگلس  بوده است.
 

۱۰۳۲
خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه:
هیچ منعی برای تردد هیچ ایرانی به کشور وجود ندارد، نگاه ما به ایرانیان خارج از کشور نگاه هم وطنی است.
 

توله های خودتان را دعوت به طویله کنید.
سفارت خانه های تان
شبیه زندان های تان اند
و
مسئولین سفارتخانه های تان
شبیه شکنجه گران تان اند.
چه بسا
خود شکنجه گرانند.
ضمنا
جمکران برای فرار است و نه برای قرار.
چه رسد به اینکه برای برگشت خوارج باشد
 

۱۰۳۳
برشت انواع قتل

گذشت آن زمان


مش برشت


ما در بحبوحه خریت و خردستیزی به سر می بریم:


خلایق را چندان و چنان خر می کنند


که


بمب بر کمر می بندند


و


ضمن تکه تکه کردن خود


زن وبچه مردم را تکه تکه می کنند


و


به خیال خود به جنت می روند.


غافل از اینکه


جنت


طویله نیست

تا درش به روی خران و خردستیزان باز باشد


 

۱۰۳۴
در آینه دوباره نمایان شد
با ابر گیسوانش در باد
باز آن سرود سرخ اناالحق
ورد زبان اوست
تو در نماز عشق چه خواندی؟
که سال هاست
بالای دار رفتی و این شحنه های پیر
از مرده ات هنوز
پرهیز می کنند
نام تو را به رمز
رندان سینه چاک نیشابور
در لحظه های مستی
مستی و راستی
آهسته زیر لب
تکرار می کنند
وقتب تو
روی چوبه ی دارت
خموش و مات
بودی
ما
انبوه کرکسان تماشا
با شحنه های مامور
مامورهای معذور
همسان و همسکوت ماندیم
خاکستر تو را
باد سحرگهان
هر جا که برد
مردی ز خاک رویید
در کوچه باغ های نیشابور
مستان نیم شب به ترنم
آوازهای سرخ تو را باز
ترجیع وار زمزمه کردند
نامت هنوز ورد زبانهاست
محمد رضا شفيعى كدكنى
 

۱۰۳۵
دشواری نبرد با دیکتاتوری، استبداد ومناسبات نولیبرالی
در جهان امروز
دو واقعیت ضد انسانی، ضد آزادی و ضد تکامل اجتماعی بر دوش همه ی زحمت کشانی که در نبرد برای عدالت اجتماعی و آزادی می رزمند، سنگینی می کند. دیکتاتوری یا استبداد دینی و مناسبات نولیبرالی ( تعدیل ساختاری و خصوصی سازی) این واقعیت های دوگانه سرشت درونی کشورهایی است که در خاور میانه و نزدیک، شمال آفریقا، امریکای لاتین و . . . که مردم ش در زیر فشار خرد کننده این واقعیت ها هر روز با یک جنبش توده ای برمی خیزند و با سرکوبی خونین به عقب نشینی وادار می شوند.
ناصر آقاجاری

دیکتاتوری و یا استبداد دینی
مفهوم دقیقی نیست.
دیکتاتوری
ماهیتا و ذاتا
 همیشه طبقاتی است و نه ایده ئولوژیکی.
اگرچه
ظاهرا
دیکتاتوری می تواند در لفافه راسیستی، مذهبی، فاشیستی، استالینیستی، مائوئیستی، پل پوتیستی و ناسیونالیستی و فوندامنتالیستی  و میلیتاریستی و غیره
عرض اندام کند.
برجسته کردن فرم و ظاهر
در هر زمینه
به
مسکوت ماندن محتوا و ماهیت و ذات مربوطه منجر می شود
و
به
گیجی و کلافگی توده می انجامد.
نئولیبرالیسم
یکی از مفاهیم امپریالیستی مدرن مد روز
پس از شکست سوسیالیسم و یکه تازی امپریالیسم

بوده است

که

نه لیبرالیستی است و نه نو است.
نئولیبرالیسم
فرمی از کاپیتالیسم است.
نه کمتر و نه بیشتر.
نئولیبرالیسم
نتیجه تغییر تناسب قوا در مقیاس بین المللی به نفع سرمایه و به زیان کار است.
نقد نئولیبرالیسم
بدون نقد کاپیتایلسم
نقدی نیمبند و سطحی و ساده لوحانه و عوامفریبانه خواهد بود.
بخشی از ایده ئولوگ های امپریالیستی هم با نقد نئولیبرالیسم
به اثبات حقانیت کاپیتالیسم (اقتصاد بازار، اقتصاد بازار سوسیال) می پردازند.
حتی رسما در رسانه های امپریالیستی به ویژه در اروپا شب و روز
 

۱۰۳۶
علم چیست؟
موضوع علم و علوم چیست.
کدام یک از علوم
میتواند به مفاهیم فقهی و فلسفی بپردازد؟
موضوع شیمی
 اتم است.
موضوع فیزیک
 مولکول است.
موضوع بیولوژی
 سلول است.
جهنم و جنت و خدا و مذهب و غیره
 از مفاهیم علمی نیستند.
در نتیجه
علوم
 قادر به تحلیل جنت و جهنم و خدا و مذهب و غیره نیستند.
فقط فلسفه علمی (مارکسیسم ـ لنینیسم) می تواند همه عرصه های هستی را
 حتی عرصه های خاص علوم را
بررسی ریشه ای کند و لاغیر.
 

۱۰۳۷
هر كسي را تا (بسته به) لياقتش همراهي كن
رها

این رهنمود رها
دقیق
و
درست
نیست.
دقیق
و
درست
چیست؟
هر كسي

را
با توجه به ماهیتش
ارزیابی کن.
زباله را که نباید و نمیتوان همراهی کرد

۱۰۳۸
شاید یه تعریف خیلی کوچیک و قشنگ از همدیگه بتونه روز آدمُ بسازه، پس از هم دریغش نکنید
مهسا

وضع در جمکران هم از دیرباز  از همین قرار است.
همه

همدیگر

را
با تعریف و تعارف
« می سازند.»
در نتیجه
کسی و چیزی ساخته نمی شود.
سعدی رهنمود بهتری دارد:
حبیب هر کس باید مثل طبیب او باشد
و
برای توسعه و تکاملش
داروی تلخ
تجویزش کند.
داروی تلخ
انتقاد علمی و انقلابی از حبیب است
و
نه تأیید الکی خریت حبیب

۱۰۳۹
افکار لیلا را منتشر کنید تا میزان آگاهی اش اثبات شود.
کارد است که به استخوان می رسد و خلایق عاصی می شوند و به زندان می افتند.
 از سواد بخوان و بدان حتی خبری نیست
 چه رسد به اگاهی.
چه بسا زندان رفتن
مد می شود
و

طریقی برای کسب محبوبیت الکی

می گردد.
 طویله  را باید از نو شناخت
 

۱۰۴۰
عجب بدبختی است.
 بکتاش اصلا سواد نداشته است تا سیاسی شود.
مقایسه بکتاش با عشقی به بی اعتباری عشقی می انجامد.
البته حزب چپ

عشقی

را

هم نمی شناسد.


۱۰۴۱
بالابلند عشوه گر نقش باز من
کوتاه کرد قصه زهد دراز من
دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده معشوقه باز من
می‌ترسم از خرابی ایمان که می‌برد
محراب ابروی تو حضور نماز من
گفتم به دلق زرق بپوشم نشان عشق
غماز بود اشک و عیان کرد راز من
مست است یار و یاد حریفان نمی‌کند
ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من
یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کارساز من
نقشی بر آب می‌زنم از گریه حالیا
تا کی شود قرین حقیقت مجاز من
بر خود چو شمع خنده زنان گریه می‌کنم
تا با تو سنگ دل چه کند سوز و ساز من
زاهد چو از نماز تو کاری نمی‌رود
هم مستی شبانه و راز و نیاز من
حافظ ز گریه سوخت بگو حالش ای صبا
با شاه دوست پرور دشمن گداز من
 

۱۰۴۲
آمریکا باید الواح هخامنشی را کامل و بدون بهانه تحویل دهد.
مجید تخت روانچی سفیر و نماینده ایران در سازمان ملل:
 

کفگیرتان

خورده ته دیگ؟
برای چی الواح هخامنشی را لازم دارید؟
مگر
اسلام
شما را از همه چیز بی نیاز نمی سازد؟

۱۰۴۳
درون هرکس و هر چیز
کسی و یا چیزی  است
که
نمی شناسید؟
حریف


این فرمول بندی

عرفانی و غیرعقلی و غیرواقعی است.


ویرایش:


هر کس و هر چیز

دیالک تیکی از ظاهر و ذات


است.


ظاهر هرکس و هر چیز


محسوس و مرئی و عیان و قابل شناخت حسی است.


و


ضمنا


آغازگاه حرکت به سوی شناخت ذات آن کس و چیز است.


برای شناخت ذات هر کس و هر چیز

باید روی آن کار کرد.


مثال:


ظاهر هر سیب

نشاندهنده ذات گندیده، سالم و کرم خورده آن است.


برای پی بردن به ذات و ماهیت سیب


باید


آن را
 برید و خورد و 
مزمزه و 
بو کرد


ذراتی از ان را زیر میکروسکپ قرار داد


آنالیز شیمیایی کرد


و


به


شناخت ماهیت و ذات آن پی برد


برای شناخت افراد


باید


افکار و اعمال آنها

را

تجزیه و تحلیل کرد.

همه چیز قابل شناخت است.

چه درونی باشد و چه برونی


 ۱۰۴۴
غمگینان از برای غمگین بودن دو دلیل دارند: یا نمیدانند یا امیدوارند.
این سخن آلبر کامو چه چیزی را بیان کرده است؟

البر کامو
اهل هارت و پورت  و خودنمایی و عیاشی  عوامفریبی است.
غم و شادی
حالات پسیکولوژیکی آدمیان اند و رابطه دیالک تیکی با هم دارند.
سعدی صدها سال قبل از تولد البرکامو
گفته است:
گنج و مار
و
گل و خار
و
غم و شادی
به هم اند.
مثال:
وقتی زلزله ای، آتشفشانی،  رخ می دهد
وقتی سیل و توفان در می گیرد
و دار و ندار و زن و بچه ات نیست و نابود می شود
بی اعتنا به دانستن و ندانستن و امید داشتن و مأیوس بودن
ماتم می گیری
وقتی
کشتزارت به باز می نشیند
و
درختان باغت میوه می دهند
شاد می شوی.
غمت به شادی استحاله می یابد

۱۰۴۵
« شب چرانی- ۱۳۴۸ »
شب بد شب دد ، شب اهرمن

وقاحت ـ بشادي ـ دريده دهن

شب نور باران ، شب شعبده

شب خيمه شب بازي اهرمن

شب گرگ در پوستين شبان

شب كاروان داري راهزن

شب سالروز جلوس دروغ

شب يادبود بلوغ لجن

شب كوي و برزن چراغان شده

فضاحت ز شيپورها نعره زن

شب شبچراني به فرمان ديو

شب سور اهريمن و سوك من
نعمت میرزاده
 

۱۰۴۶
خیلی ­ها از مبارزه با استثمار، فقر، کار کودکان، اعتیاد، فحشا، آلودگی­های زیست ­محیطی، تبعیضات جنسیتی، خفقان و استبداد می­گویند!! حرف ما آنست که ریشه کل این فاجعه ­ها در وجود سرمایه است.
علیه سرمایه

مگر در جوامع ماقبل کاپیتالیستی
فقر و اعتیاد و کار کودکان و غیره وجود نداشته است؟

۱۰۴۷
 انقلاب، تسریع خارق العاده روندی طولانی است.

ادامه دارد.

​