هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل هشتم
جزوه ای که تاریخ جهان را رقم زد.
۴
بورژوازی و پرولتاریا
«مانیفیست حزب کمونیستی»
اما
فراتر از یک برنامه عمل بی واسطه بود.
«مانیفیست حزب کمونیستی»
شناسنامه کمونیسم علمی و جنبش انقلابی بین الملیی کارگری
بود.
(شناسنامه دال بر تولد نوزادی است.
«مانیفیست حزب کمونیستی»
نیز به همین سان
دال بر تولد چیز جدیدی بوده است.
مترجم)
مارکس و انگلس
در
«مانیفیست حزب کمونیستی»
هر آنچه
را
که
در رابطه با معارف علمی
تئوریزه کرده بودند
و
هر آنچه
را
که
خود و پرولتاریا در تجارب عملی خود گرد آورده بودند،
به
زبانی پخته و پرداخته
(جامع و مانع)
جمعبندی کرده بودند.
مارکس و انگلس
در
«مانیفیست حزب کمونیستی»
تبیین فشرده و سیستماتیکی
از
تئوری خود
یعنی
از
ماتریالیسم دیالک تیکی
ماتریالیسم تاریخی
اقتصاد سیاسی
تعالیم مبارزه طبقاتی
و
ساختمان (بنای) جامعه سوسیالیستی و کمونیستی
عرضه داشته بودند.
مارکس و انگلس
در
«مانیفیست حزب کمونیستی»
بر ضد اکاذیب و تهمت هایی که راجع به کمونیسم اشاعه داده شده بود،
با
شهامت و صداقت
موضع گرفته بودند
و
از
تمایلات کمونیست ها و نحوه رسیدن شان به آماج های خود
با
صداقت و صراحت
پرده برداشته بودند.
«شبحی در اروپا در گشت و گذار است.
شبح کمونیسم.
همه قدرت های اروپای کهنه و قدیم
برای تعقیب مقدس این شبح
متحد شده اند.
پاپ و تزار
مترنیخ و گیزو
تندروهای فرانسوی
و
پلیس های آلمانی.
این حقیقت امر (فاکت) دال بر دو نکته زیر است:
نکته اول
اینکه
کمونیسم
از
سوی کلیه قدرت های اروپایی
به مثابه قدرتی
به
رسمیت شناخته شده است.
نکته دوم
اینکه
وقتش رسیده است
که
کمونیست ها
طرز نگرش خود
را
اهداف خود
را
و
تمایلات خود
را
برای جهانیان آشکارا تبیین دارند
و
در
مقابل قدرت ها
از
شبح کمونیسم
«مانیفیست حزب کمونیستی»
قرار دهند.»
(«مانیفیست حزب کمونیستی»، مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۴، ص ۴۶۱)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر