هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم
در راه تشکیل حزب
۱۷
انگلس
اضافه می کند:
«بنابرین، رهایش آلمان بدون رهایش لهستان از قید و بند مبتنی بر ستم و سرکوب آلمان،
نمی تواند صورت گیرد.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۴، ص ۴۱۷)
انگلس
با این موضعگیری نسبت به انترناسیونالیسم،
همزمان به طرفداری از منافع خلق المان پرداخت.
بدین طریق
مثالی برای پیوند ناگسستنی میان پاتریوتیسم (میهن پرستی) و انترناسیونالیسم (خواهری و برادری بین المللی) عرضه کرد.
برای اینکه جایگاه طبقه کارگر همه کشورها
یکی است.
برای اینکه دشمنان و منافع طبقه کارگر همه کشورها
یکی اند.
انگلس گفت:
«به همین دلیل هم طبقه کارگر همه کشورها باید به رزم مشترک برخیزند.
باید در مقابل برادری بورژوازی همه کشورها
برادری کارگران همه کشورها
را
قرار دهند.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۴، ص ۴۱۸)
در عصر ۲۹ ماه نوامبر
کنگره دوم انجمن کمونیست ها
شروع شد.
نمایندگان کشورهای زیر در این کنگره شرکت داشتند:
بلژیک
آلمان
انگلستان
فرانسه
سوئیس
و
دیگر کشورها.
کارل شاپر
به
عنوان رئیس انتخاب شد
و
فریدریش انگلس
به
عنوان دبیر.
کنگره
بیش از یک هفته
البته
عصرها و شبها
تشکیل جلسه داد.
چون نمایندگانی که در لندن زندگی می کردند،
می بایستی
حرفه ۱۱ و یا بیشتر ساعته روزمره خود
را
دنبال گیرند.
اکثر جلسات کنگره
به
بحث پیرامون برنامه اختصاص داشت.
مارکس و انگلس
ایده های اساسی تئوری خود
را
بار دیگر
به
بحث نمایندگان کارگران
گذاشتند.
منطق و نیروی اقناعی توضیحات آندو
به
اقناع شرکت کنندگان در کنگره
منجر شد.
علاوه بر این
افکار مارکس و انگلس
با
تجارب عملی نمایندگان کارگران
انطباق کامل داشتند.
مشاورات
در
عصر ۸ ماه دسامبر
به
پایان
رسیدند.
نمایندگان به تأیید اساسنامه پرداختند
که
پس از بحث تغییر داده شده بود.
در ماده اول
اندیشه اساسی کمونیسم علمی
تدقیق می یابد
و
آماج جنبش کارگری انقلابی
(که کماکان معتبر است)
اعلام می گردد:
«هدف انجمن کمونیست ها
عبارت است
از
سرنگونی بورژوازی،
برقراری حاکمیت پرولتاریا،
نفی جامعه بورژوایی کهنه مبتنی بر تضادهای طبقاتی
و
تأسیس جامعه نوین عاری از طبقات و مالکیت خصوصی.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۴، ص ۵۹۶)
قوانین اساسی برنامه ای و تاکتیکی مورد نظر مارکس و انگلس
توسط نمایندگان تصویب شدند
و
«تدوین تئوریکی و پراتیکی (نظری و عملی) مفصل برنامه حزبی برای افکار عمومی»
به
عهده مارکس و انگلس
گذاشته شد.
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۸، ص ۹۵)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر