هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل هشتم
جزوه ای که تاریخ جهان را رقم زد.
۲
طبقه کارگر برنامه اش را دریافت می کند.
ادامه
«مارکس
عاری از هر چیزی بود که سرشته به رؤیا و اوتوپی باشد.
من
هرچه بیشتر به تفاوت میان کمونیسم دوره وایت لینگی (کمونیسم کارگری) و کمونیسم «مانیفستی» پی می بردم،
به همان اندازه
برایم روشنتر می گشت
که
مارکس
نماینده تام و تمام اندیشه سوسیالیستی
بوده است.
فریدریش انگلس
ـ برادر فکری مارکس ـ
معرف تیپ آلمانی
بود.
انگلس
با
اندامی ظریف و منعطف
با
موهای سر و ریش بور
بیشتر
به
افسران جوان و ورزیده گارد جاویدان
شباهت داشت
تا
به
آموزگاری.
اما
انگلس
که
همواره
اهمیت رفیق نامیرای خود
را
برجسته می کرد،
بانی بی نهایت خدمت
به
تأسیس و ترویج سوسیالیسم مدرن
بوده است.
انگلس
جزو مردانی بود
که
باید
آنان را از نزدیک شناخت
تا بتوان به احترام و عشق عمیق نسبت به آنان
رسید.
ما
در آن زمان در انجمن اموزشی ـ پرورشی کارگران
دستخوش هیجان معینی بودیم.
فکر و ذکر و هم و غم مطلق ما
راه افتادن فی الفور
بود.
غافل از اینکه چه میزان کلانی از کار تربیتی و سازمانی
ضرورت دارد
تا
پرولتاریا
لیاقت لازم برای کندن جهان از قلاب بورژوازی
را
کسب کند.»
(فریدریش لسنر، «من مانیفست را به چاپچی بردم»، برلین، ۱۹۷۵، ص ۶۶ ـ ۶۸)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر