پروفسور دکتر رولف ماکس
(۱۹۷۵)
برگردان
شین میم شین
فصل پنجم
رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.
ادامه
۱۲۲
· در پیوند با تبلیغ ارتش به عنوان سرمشق کلیه طبقات و اقشار جامعه و با تجلیل از سبک زندگی مبتنی بر ریاضت عاری از نیاز، گرایش به تحدید (محدود سازی) مجدد استاندارد (سطح) زندگی مادی هر چه بیشتر تقویت می شود.
۱۲۳
· بدین طریق، سربازانی از قبیل لای فنگ، وانگ جی و غیره به درجه سرمشق ها و سرلوحه های جامعتی عام ارتقا داده می شوند که به معنی تجلیل از سجایای اخلاقی زیر است:
الف
· به معنی تجلیل از گوش به فرمانی بی قید و شرط (اطاعت کورکورانه. به قول خسرو روزبه) است.
ب
· به معنی تجلیل از تبعیت بی قید و شرط است.
پ
· به معنی تجلیل از فداکاری و از جان گذشتگی بی قید و شرط است.
ت
· به معنی تجلیل از بی نیازی بی قید و شرط است.
۱۲۴
· بدین طریق از سمتگیری مائوئیستی به سوی میلیتاریزاسیون (نظامی سازی) حیات جامعتی، هر چه بیشتر پرده برمی افتد.
۱۲۵
· سمتگیری مائوئیستی به سوی میلیتاریزاسیون (نظامی سازی) حیات جامعتی قرار بود که در حین «انقلاب فرهنگی» شکوفا شود و رونق پذیرد.
۱۲۶
· در سال های ۱۹۶۴ ـ ۱۹۶۵ به مثابه پیشمرحله ای برای کنترل نظامی مستقیم و علنی کارخانجات، یعنی در عرصه های اثرگذاری اصلی طبقه کارگر چین، در صنایع و حمل و نقل، بخش های سیاسی عمومی بنا بر الگوی ارتش و تحت کنترل عملی ارتش پدید می آید.
۱۲۷
· در پیوند با این روند و روال، تبلیغ و ترویج «اندیشه های مائوتسه تونگ» شت می یابد.
۱۲۸
· مائوئیست ها بدین طریق تلاش های خود را در جهت جدا سازی طبقه کارگر چین از جهان بینی مارکسیستی ـ– لنینیستی اش و در جهت کاهش هر چه بیشتر شعور (وقوف) طبقه کارگر به منافع طبقاتی عینی و واحد خود شدت می بخشند.
۱۲۹
· این مسئله (جدا سازی طبقه کارگر چین از جهان بینی مارکسیستی ـ– لنینیستی اش و کاهش هر چه بیشتر شعور (وقوف) طبقه کارگر به منافع طبقاتی عینی و واحد خود) با عوامل زیر پیشبرد کسب می کند:
الف
· با گرایشات اجتماعی نامناسب در طبقه کارگر چین
ب
· با اثرگذاری کاهش یابنده ی هسته سیاسی ـ ایده ئولوژیکی و اجتماعی ـ اقتصادی طبقه کارگر بر مجموعه طبقه کارگر
پ
· با نفوذ هر چه بیشتر عناصر غیر پرولتری و به لحاظ سیاسی ـ ایده ئولوژیکی خام (نا بالغ) در طبقه کارگر
۱۳۰
· تفرقه افکنی در طبقه کارگر چین با سمتگیری مائوئیستی در جهت تجزیه و تلاشی سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر مطابقت داشته است.
۱۳۱
· نیروهای مارکسیستی ـ لنینیستی با توجه به تشدید تضادهای درونی به اندازه کافی قوی نبودند تا نقش تعیین کننده ای در این میان بازی کنند.
۱۳۲
· نیروهای مارکسیستی ـ لنینیستی به طرز سازمانیافته، هدفگرایانه و قاطعانه وارد صحنه نگشتند تا طبقه کارگر چین را به مبارزه سیاسی بر ضد مائوئیست هابسیج کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر