۱۴۰۰ دی ۲۴, جمعه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۴۹)

  [Mao Zedong] 

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم

با

 رسالت تاریخی طبقه کارگر

مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ 

با

سیاست خارجی آنها.

ادامه 

 

 

۹۷

·    در اوایل سال های ۶۰، نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ به حمله متقابل دست می زنند:

 

الف

·    آنها اولا اوپوزیسیون ضد مائوئیستی را در مجموع آماج حملات خود قرار می دهند.

 

ب

·    آنها ثانیا کورس سیاسی  گروه لیو شائوچی را و تأثیرات آن را زیر آتش می گیرند.

 

پ

·    آنها ثالثا خطوط عملی ـ رئالیستی در رهبری اقتصاد را مورد حمله قرار می دهند.

 

۹۸

·    هدف نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ این بود که  سمتگیری جامعتی ـ سیاسی مبتنی بر سیاست «جهش بزرگ به پیش» و سیاست «کمون های خلق» در سال ۱۹۵۸ در خطوط اساسی شان همچنان تداوم یابد.

 

۹۹

·    مائوتسه تونگ و پیروانش در رهبری چین، اکنون دوباره خواهان «جنبش توده ای نیرومند» می شوند که به معنی بسیج تصنعی توده های مردم بوده است.

 

۱۰۰

·    این هجوم مائوئیستی جدید، با الهام از افکار مائوتسه تونگ، نخست در «نظام کارخانه ای کومبینات آهن و پولاد انشان» (ماه مارس ۱۹۶۰)  شروع می شود.

 

۱۰۱

·    «خط مشی بنیادی برای کل دوره تاریخی سوسیالیسم»، بیانگر هجوم جدید نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ بوده است که مائوتسه تونگ در دهمین پلنوم کمیته مرکزی در سال ۱۹۶۲ اعلام داشته است:

·    «جامعه سوسیالیستی دوره تاریخی نسبتا درازی را در برمی گیرد.

·    در طول این دوره تاریخی سوسیالیسم، طبقات، تضادهای طبقاتی و مبارزه طبقاتی همچنان وجود خواهند داشت.

·    مبارزه میان راه سوسیالیستی و راه کاپیتالیستی ادامه خواهد یافت و خطر رستاوراسیون (احیای مجدد) کاپیتالیسم باقی خواهد ماند.

·    باید بغرنجی مبارزه و طولانی بودن آن را شناخت.

·    باید به میزان هشیاری افزود و به اجرای تربیت سوسیالیستی کمر بست.

·    باید مسئله تضادهای طبقاتی و مبارزات طبقاتی را به درستی درک کرد و به درستی عمل کرد.

·    باید به تفاوت تضادهای موجود میان خودمان، میان ما و دشمنان ما و به تضادهای موجود در خلق پی برد و با آنها درست برخورد کرد.

·    در غیر این صورت دولت سوسیالیستی همچون دولت ما به ضد خود استحاله خواهد یافت.

·    در غیر این صورت دولت ما مسخ خواهد گشت و رستاوراسیون صورت خواهد گرفت.

·    از هم اکنون باید شروع کنیم که هر سال، هر ماه و هر روز راجع بدان صحبت کنیم تا بلکه نسبت به این مسئله، رابطه نسبتا هشیارانه ای داشته باشیم و بتوانیم خط مشی مارکسیستی ـ لنینیستی ئی کسب کنیم.»

·    (هفته نامه پکن۱۹۷۳، شماره ۵۱ ) 

 

۱۰۲

·    اینکه این «خط مشی بنیادی برای کل دوره تاریخی سوسیالیسم» کمترین ربطی به مارکسیسم ـ لنینیسم ندارد، از این نکته معلوم می شود که در آن، حتی یکبار حرفی از نقش رهبری طبقه کارگر زده نمی شود.

 

۱۰۳

·    نقش رهبری طبقه کارگر که قانونمندی اجتماعی و عینی بنیادی برای ساختمان (بنای) جامعه سوسیالیستی و توسعه  آن است.

 

۱۰۴

·    هدف مائوتسه تونگ بیشتر برگشت مجدد به سیاست «جهش بزرگ به پیش» بوده که در آن، درک ایدئالیستی تاریخ عرضه می شود.

 

۱۰۵

·    درک ایدئالیستی تاریخ در تضاد آشکار با درک ماتریالستی تاریخ است که مارکسیسم ـ لنینیسم نمایندگی می کند.

 

·    مراجعه کنید به درک ایدئالیستی تاریخ، درک ماتریالیستی تاریخ

 

۱۰۶

·    درک ایدئالیستی تاریخ سبب می شود که مائوتسه تونگ بر فاکتور سوبژکتیو در توسعه جامعتی شرایط داخلی، تأکید بورزد تا زمینه را برای کورس ناسیونالیستی ـ هژه مونیستی (سرکردگی طلبی) هموار سازد و با گرم کردن اوضاع داخلی از طریق تشدید تصنعی «مبارزه طبقاتی» کذایی در جامعه، نیروهای اوپوزیسیونی را از صحنه بدر راند.

 

۱۰۷

·    جامه عمل پوشاندن سیاسی به این طرح در سال های مابعد ۱۹۶۲، به ویژه در اثنای «انقلاب فرهنگی» مائوئیستی،  دلیل روشنی بر تضاد اصولی آن با سوسیالیسم علمی بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر