۱۴۰۰ بهمن ۷, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) انگیزه (موتیو) (۱)

Bild  

 

پروفسور دکتر ولفگارنگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

 

 

۱

·      انگیزه، عبارت است از نیات سوبژکتیو درونی برای عمل فردی انسانها.

 

۲

·      نیاتی که دلایل بیواسطه و سوبژکتیو ـ آگاهانه کردوکار فرد را تشکیل می دهند و به اراده فردی سمت و سو می بخشند.

 

۳

·      انگیزه ها در پیوند با اراده به محرکه های عمل بدل می شوند. 

·      اراده ای که انسانها را به تحقق عملی نیات نهفته در انگیزه وامی دارد.

 

۴

·      مجموعه انگیزه ها و تأثیرگذاری آنها حلقه ضرور تعیین رفتار اجتماعی انسان را، گشتاور ضرور کردوکار آگاهانه، عملی، جهان دگرگونساز و خود دگرگونساز اجتماعی انسان را و لذا گشتاور توسعه مناسبات اجتماعی انسان را تشکیل می دهند.

 

۵

·      اهمیت فلسفی مسئله انگیزه، یعنی جنبه فلسفی انگیزش (موتیواسیون) ـ به ویژه ـ در این پیوند است.

 

۶

·      این امر به ویژه در رابطه با مسائل فلسفی و سوسیولوژیکی ساختمان سوسیالیستی جامعه مطرح می شود.

·      آنجا که پرورش سوسیالیستی انگیزه های درونی انسان در توسعه جامعتی، در تحکیم نظام دولتی و جامعتی و در ترویج ایدئولوژی سوسیالیستی اهمیت روزافزون کسب می کند.

 

۷

·      تربیت توده های هرچه وسیعتر مردم با روحیه سوسیالیستی و هومانیستی که برمبنای مناسبات تولیدی سوسیالیستی و بر مبنای سازماندهی مردم به وسیله طبقه کارگر و مبارزه پیگیر ایدئولوژیکی صورت می گیرد، از اهمیت عظیمی برخوردار است.

 

۸

·      مسائل فلسفی انگیزش، اجزای تعیین کننده تئوری فلسفی مارکسیستی مربوط به انسان و تربیت سوسیالیستی او را تشکیل می دهند.

 

۹

·      مسئله انگیزه، اما نه فقط یک مسئله فلسفی، بلکه قبل از همه یک مسئله پسیکولوژیکی، پسیکولوژیکی ـ اجتماعی و به معنای محدود کلمه، یک مسئله سوسیولوژیکی است.

 

۱۰

·      انگیزش، ـ به مثابه تشکیل و تأثیرگذار گشتن مجموعه انگیزه های با هم مؤثر ـ اگرچه گشتاور ضرور برای تعیین رفتار اجتماعی انسان را تشکیل می دهد، ولی با آن (یعنی با مجموعه انگیزه ها) یکسان نیست.

 

۱۱

·      سیستم تعیینگرهای رفتاری مجموعه فاکتورهائی را در بر می گیرد که عمل طبقات، گروه های اجتماعی و افراد را تعیین و کانال بندی می کنند.

 

۱۲

·      از آنجمله اند ـ قبل از همه ـ مناسبات اقتصادی و سیاسی مشخص نظام جامعتی و همچنین روابط و پدیده های ایده ئولوژیکی جامعه مربوطه، که از مناسبات یاد شده نشئت می گیرند، تجارب اجتماعی، مناسبات مبتنی بر مبادله اطلاعات و نظرات، سنت ها، موضوعات عمل، خود عمل و غیره.

 

۱۳

·      تعیینگرهای بیواسطه دیگری را فاکتورهای درونی و سوبژکتیو تشکیل می دهند که شامل انگیزه ها نیز می شوند.

 

۱۴

·      آنها تابع تعین جامعتی مستقیم و غیرمستقیم به وسیله تعیینگرهای یاد شده دیگرند و حلقه واسطی میان این رفتارها ورفتار عملی افراد را تشکیل می دهند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر