۱۴۰۰ بهمن ۱۱, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دینامیسم «گلوبالیزاسیون» (۱)

  

 

دکتر ورنر سپمن

برگردان

شین میم شین

  

۱

·      حتی محققین اجتماعی ئی که منتقدین سرسخت سرمایه داری محسوب نمی شوند، با لحنی محترمانه و مملو از حیرت، جملاتی از «مانیفست حزب کمونیست» را نقل می کنند:

 

الف

·      «بورژوازی نمی تواند به حیات خود ادامه دهد، اگر بی وقفه وسایل تولید را و لذا مناسبات تولیدی را و همراه با آن مجموعه مناسبات اجتماعی را روولوسیونیزه نکند (به طور انقلابی توسعه ندهد.)

 

ب

·      کلیه مناسبات ثابت و فرتوت، با تصورات و نظرات شریف کهن متناسب با آنها، در هم کوبیده می شوند، هر پدیده تازه در مدتی کوتاه کهنه می شود و اسکلتی از آن باقی می ماند.

 

پ

·      نیاز مستمر به یافتن محل فروش برای کالاهای خود، بورژوازی را راهی هر گوشه زمین می کند.»

 

۲

·      ۱۵۰ سال پس از انتشار انتقاد مارکس از سرمایه داری تحلیل او از فرم های اقتصادی و زندگی بورژوائی اعتبار نوینی کسب کرده است.

 

۳

·      مناسبات رادیکاله شده سرمایه و بین المللی شدن رقابت، شرایط کار و زندگی را دچار تحول بحرانی و دردناکی کرده است.

 

۴

·      علت شدت و سرعت تغییرات کنونی در آن است که بخشی از سرمایه (سرمایه مالی) خود را از قید و بندهای محلی آزاد کرده و چارچوب های سنتی گردش خود را ترک گفته است.

 

۵

·      گرایشات توسعه سرمایه داری که توسط مارکس در قرن نوزدهم، در قالب مفاهیم و مقوله ها ریخته شده بود، اکنون جامه واقعیت به خود می پوشند:

·      «اکنون برای اولین بار در تاریخ، هرگوشه زمین به تصرف بازار جهانی سرمایه داری در آمده است.»

·      (آلت فاتر و منکوپف)

 

۶

·      این گرایش انبساط سرمایه، دینامیسم جدید رقابت و مسابقه برای تسخیر مناطق نفوذ جدید را به دنبال آورده است.

 

۷

·      ولی از آنجا که فقط کسی شانسش بیشتر است که زورش بیشتر باشد، «گلوبالیزاسیون» با یک «هجوم تراکم و تغلیظ» همراهی می شود.

 

۸

·      به جای عمل آینده نگرانه، در اکثر عرصه ها «اکتیویسم» جنونزده حاکم است.

 

۹

·      هراس از اینکه رقبا جلوتر بزنند و اجبار به حفظ و تحکیم موقعیت خود، خیلی ها را بر آن می دارد که مؤسساتی را بخرند، با مؤسساتی یککاسه شوند و یا خود بخشی از اتحادیه ای غول آسا گردند.

·      هرچند که کارآئی اقتصادی (با توجه به دورنمای آتی) نامعلوم باشد.

 

 

۱۰

·      «انعطاف پذیری» سرمایه، عنصر بارز «گلوبالیزاسیون» است.

·      ولی تلنگر دگرگونساز آن، فقط وقتی می تواند توسعه یابد، که کسب سود ضمن تولید واقعی ممکن شود.

 

۱۱

·      «از آنجا که تکثیر خود به خودی پول ممکن نیست، پس کسب سود ناگزیر باید از استثمار (یعنی از تصاحب کار دیگران) امکان پذیر گردد و جریان تقسیم ثروت حاصل از منابع سود آور ظاهرا بی واسطه به «اضافه ارزش» واقعی نزدیک می شود.»

·      (اف. او. ولف)

 

۱۲

·      از این رو ست که «گلوبالیزاسیون» با آنچه که تفکر حاکم می کوشد، به خورد مردم بدهد، از زمین تا آسمان فرق دارد:

·      «گلوبالیزاسیون» اگرچه الگوهای صنایع فرهنگی را به هر گوشه زمین می برد، ولی فرهنگ ها را به هم مرتبط نمی کند، بلکه بیشتر می کوشد، آنها را به خدمتگذار خود مبدل کند.

 

۱۳

·      «گلوبالیزاسیون» به زندگی مردم رخنه می کند، نه برای اینکه آنها را به عنوان همکار برابر حقوق در مبادله و ارتباطات بپذیرد، بلکه به قصد اینکه فرامین «گردش سرمایه» را به آنها دیکته و تحمیل کند.

 

۱۴

·      «گلوبالیزاسیون» مردم را به «گردش سرمایه» پیوند می دهد.

·      ولی ـ در عین حال ـ به آنها خط و نشان می کشد و از نظر اجتماعی آنها را ایزوله و طرد میکند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر