۱۳۹۵ شهریور ۱۵, دوشنبه

ضرورت (جبر) (7)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان  شین میم شین

3
فرق ضرورت (جبر)  با تصادف

·        ضرورت (جبر) و تصادف، بطور مجزا و منفصل، مقابل هم قرار نمی گیرند، بلکه آندو در یک پیوند دیالک تیکی با یکدیگر قرار دارند. 

·        مراجعه کنید به دیالک تیک ضرورت و تصادف در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

1
·        حادثه ای را تصادفی می نامیم، که تحت شرایط موجود، بتواند صورت گیرد، ولی حتما نباید صورت گیرد و با توجه به شرایط موجود، وقوع آن را هنوز نتوان تعیین کرد و یا حداقل به وضوح تعیین کرد.
2
·        ضرورت (جبر) و تصادف در چارچوب شرایط واحدی ضد یکدیگرند.

3
·        هر حادثه ای در رابطه واحدی و بشرط واحدی همواره می تواند یا ضرور (جبری) باشد و یا تصادفی.

4
·        تضاد ضرورت (جبر) و تصادف اما مطلق نیست، بلکه نسبی است و فقط برای سیستمی از شرایط و شروط موجود وجود پیدا می کند.
·        در خارج از این شرایط و شروط، ضرورت (جبر) و تصادف می توانند یه یکدیگر تبدیل شوند.

5
·        حادثه ای که در پیوند معینی ضرور (جبری) است، می تواند در پیوند دیگری تصادفی باشد و یا برعکس.

6
·        حالت خاص این رابطه دیالک تیکی در آن است، که ضرورت (جبر) و تصادف می توانند در جریان روند توسعه معینی به یکدیگر بدل شوند:
·        آنچه در یک پله توسعه، تصادفی است، می تواند در پله توسعه دیگری، ضرور (جبری) باشد و یا برعکس.

مثال اول

·        تغییری که به سبب بروز شرایط محیط زیستی جدید، بطور تصادفی در ارگانیسم گیاهان و جانوران صورت گرفته، می تواند در پله بعدی رشد آنها ـ اگر شرایط محیط زیست ثابت بماند ـ  به مشخصه ضرور (جبری) ارگانیسم بدل شود و نسل های بعدی آن را به ارث برند.

مثال دوم

·        توسعه فرم ارزش از ساده و تصادفی به عام و ضرور (جبری) توسط کارل مارکس در کتاب «سرمایه»  به اثبات رسیده است. 

7
·        پس نه حادثه و روند مطلقا ضروری (جبری ئی) وجود دارد و نه حادثه و روند مطلقا تصادفی ئی.

8
·        ضرورت (جبر) و تصادف همواره در وابستگی به شرایط و پیوندهای مشخص مطرح می شوند.

9
·        از این رو نسبت دادن ضرورت (جبر)  و تصادف به جهان ـ بمثابه یک کل ـ مجاز نیست.

10
·        مطلق کردن ضرورت (جبر) ما را به منجلاب فاتالیسم (تقدیرگرائی) سوق می دهد و مطلق کردن تصادف به باتلاق «ایندترمینیسم» (فقدان تعین مندی)  

11
·        (مطلق کردن اختیار و نفی و انکار ضرورت (جبر)  در دیالک تیک جبر و اختیار ما را به منجلاب آنارشیسم سوق می دهد. مترجم )
 
·        مراجعه کنید به آنارشیسم، فاتالیسم، دترمینیسم و ایندترمینیسم، دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

12
·        دترمینیسم دیالک تیکی که وجود عینی ضرورت (جبر)  و تصادف را و رابطه متقابل آن دو را مورد تأکید قرار می دهد، هم با دترمینیسم مکانیکی وهم با ایندترمینیسم تفاوت دارد.

13
·        رابطه دیالک تیکی ضرورت (جبر) و تصادف، خود را در قانونمندی های آماری  بطرز بارزی عیان می سازد.

الف
·        هر قانون آماری به توصیف رفتار ضرور (جبری) کلیتی از اوبژکت ها تحت شرایط معینی می پردازد.

ب
·        نحوه رفتار هر اوبژکت منفرد، در یک همچو کلیتی، در چارچوب شرایطی که بنا بر ضرورت (جبر) تعیین می شود و در محدوده هائی که بنا بر ضرورت (جبر)  تعیین می شود، تصادفی است.

مثال



·        هر عنصر شیمیائی رادیو اکتیو بنا بر قانون (N= N0 • e- ) تجزیه می شود.
·        این که چه موقع اتم معینی از این عنصر رادیو اکتیو، تجزیه می شود، در چارچوب این قانون، تصادفی است.
·        اینجا ضرورت (جبر)، در میدانی از تصادفات قرار دارد و از درون این تصادفات راه خود را به پیش می گشاید.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر